سلام خوشگلا یه تجربه درمورد بچه هایی که سخت ارتباط میگیرن بابقیه من توتاپیک های قبلیم گفته بودم دخترم از تایمی که جراحی کرده بشدت از همه ترسیده شده قبلش اصلااین شکلی نبود امابعدش وحشتناک از ادما میترسید فقط منو باباش و پدربزرگ مادربزرگش بغل هیچکس نمیرفت حتی ادمایی که درطول هفته میدیدشون باهاشون اشنا بود یعنی مامهمونی هم میرفتیم ثانیه ای از بغلمون پایین نمیومد بادوستامون جمع میشیدیم همه بچه ها باهم بازی میکردن نفس از بغل من تکون نمیخورد دکتر و مطب رو ازفاصله هم میدید جیغ و گریه وحشتناک داشت اینا همش بعدعمل براش پیش اومد خیلیا گفتن ببرترسشو بگیر خودم اعتقادنداشتم اما اینکارو کردم
بعدازاونم مدام بچه های صاحبخونه میومدن بالا کم کم نفس بااونا ارتباط گرفت و همبازی شد ی ماه هرروز بازی میکردن باهم و کمکم نفسم ارتباطش بابچه ها و حتی ادم بزرگا ب مرور خوب شد بطوریکه من باور نمیکنم اصلاالان من فکر میکنم بخاطر اون ارتباط گرفتن بابچه ها بوده وقتی دید کسی براس خطری نداره و اسیبی نمیزنه اروم گرفت حالا نفس وقتی از خواب بلند میشه میره درو باز میکنه و تو راهرو صداشون میکنه حالا روزی نیم ساعت تایکساعت نفس میره خونشون پایین و به زوور میارمش بالا یعنی وقتی میخواد تا چنددقیقه گریه میکنه هم بغل اعضای خانوادشون میره هم خیلییی باهاشون دوسته اگر بچه هاتون به هردلیلی مثل نفسن بنظرم ی مدت زیاد تو جمع ببریدشون و بذارید اول بابچه های دیگه ارتباط بگیره


الانم از صبح باهمن حالا رفتن پیک نیک توحیاط🤭😜

تصویر
۵ پاسخ

جالبه من پسرم 1سالگی بخاطره عفونت بستری شد و از اون روز تا بحال از دکتر.مطب.بیمارستان حتی پرستار میترسه بشدت جیغ میزنه حتی بهداشت ک میریم پسرم خیلی جیغ میزنه نمیذاره حتی وزنشو بگیرن

آفرین ناهید جووون‌.دقیقا سپهراد هم اینجوریه‌.دکترش بهم گفت حتما باید تو جمع و مهمونی قرار بگیره

الهی شکرررر😍

عزیز دلممممم نگاش کن رفته خاله بازی

آره کارگاه های مادر و کودکم عالیه ،،بنظرم حتما برین باهم

سوال های مرتبط

مامان ماهان& همتا مامان ماهان& همتا ۲ سالگی
سلام سلام ميخواستم تجربه خودمو از اينكه پسرم نصف شب بلند ميشه يا گريه ميكنه يا نق ميزنه رو بگم ،
فوق تخصص اطفال ميگه بچه ها توي پروسه ٢ تا ٣ سالگي مفهوم ترس براشون معنا پيدا ميكنه يعني ميفهمن كه بعضي چيزا ها ترسناكن
به طور مثال تاديروز سگ ميدين ميرفتن طرفش اما الان با يه حالتي كه هم ترس هست هم كنجكاوي كودكانه به سگ ها نگاه ميكنن
كم كم از تاريكي ميترسن
از خواب بيدار شن ببينن پدر و مادرشون نيستن ميترسن
تا قبلش گردن جوجه و اردك رو ميگرفتن ولي ممكنه كم كم حس كنن كه اين ترسناك هست
و همين ترس شروع كننده خواب ديدن هست
كه ذهن بزرگ تر ميشه ، فهيم تر ميشه ، ذهن شروع ميكنه به ثبت وقايع حافظه بلند مدت تري پيدا ميكنن وووو…… اين تغييرات
باعث ميشه كه خواب كامل و كافي اي نداشته باشن و چند بار بيدار شن.
از همه مهم تر شجاعت و اگاهي و اعتماد به نفس توي ٢ سال تا ٣ سال شكل ميگيره
يعني شما اگر نسبت به هرچيزي كودك خودتونو بترسونين در اينده اعتماد به نفس كمتري خواهد داشت اما
اگر اگاهانه كودكتون رو هشيار كنيد كه فلان حيوان فلان ادم فلان مكان براي شما مناسب نيست به اين دليل …. كودكي اگاه ، هشيار ، و با اعتماد به نفس خواهيد داشت.
خلاصههههه سرتونو درد نيارم
به من شربت پديا بست اسليپ دادن
يه شربت كه به خواب راحت كمك ميكنه و كاملا گياهي و بدون عوارضه.
و گفتن 1هفته بده نتيجه رو اطلاع بده
من ٢ شب دادم ديگه ندادم و الان از اون موقع به اينور پسرم ديگه از خواب نميپره
چون ويتامين هاي ملاتونين بدنش با همين دوشب تامين شدن.
تحربه من كه دوست داشتم بهتون بگم شايد كمكي كرده باشم به ارامشون💜💜
مامان هانا مامان هانا ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من :
فکر نکنم بچه ای وابسته تر از بچه من به شیر مادر بوده باشه
دختر من دو سال تمام شیر خودمو خورد صبح تا شب و شب تا صبح شیر منو میخورد واسه خوابیدن روزش واسه خوابیدن شبش واسه اروم شدنش همیشه و همه جا وسط غذا توی شلوغی توی خلوت وسط سفره توی مهمونی وسط مهمونی همیشه درخواست می می میکرد
طوری که از شیر گرفتنش شده بود کابوس هممون
ولی دلو زدم به دریا و دقیقا فردای تولد دو سالگیش شروع کردم از شیر گرفتن.
و راحت تر از چیزی که فکرشو میکردم گذشت. الان بعد از دو سال دارم لذت بچه داری رو میفهمم. اگه بچتون وابستس نترسید. پا روی احساستون بذارید و ببینید چطور بعدش به غذا میفته چطور بعدش راحت میخوابه راحت بازی میکنه. واقعا مادر تازه نفس میکشه. دو سه روز اول سخت بود ولی بعدش واقعا هر ثانیه به خودم میگم چرا زودتر از شیر نگرفتمش و به خودم و به بچم لطف نکردم
من از روز اول صبح که از خواب بیدار شد تلخک زدم روی سینم اومد سینمو دید که سیاه شده گفتم می می درد و از اون ثانیه دیگه حتی نزدیکمم نیومده حتی حاضر نشده که یکم بخوره ببینه تلخه یا نه