سلام مامانا یه تجربه بزارم هیچوقت شب نرین بیمارستان اگه هم درد داشتین همون روز برین چون ماماهای شیفت شب اصلا خوب نیستن من دیروز درد داشتم رفتم بیمارستان مامای شیفت روز معاینه کرد گفت دوسانت باز شدی بعد نوشت برا سونو گفت تااونموقع پیاده روی کن که اگه سه سانت شدی بستری بشی منم تااونموقع راه رفتم یعنی حدود دو ساعت بعد رفتم سونو راستی یه نکته توجه کنین اگه وزن بچه پایینه بستنی سنتی بخورین وزن قشنگ می‌ره بالا من 32.6وزن بچه1872بودش از اون به بعد بستنی خوردم دیروز سونو دادم3خورده شده بود بعد اینکه سونو دادم ج بردم به مامای شب نشون دادم که مجدد هم خواست معاینه کنه هم خیلی بد معاینه کرد یعنی نمیتونم دستشو چجوری کرد چون من تاحالا چندبار معاینه شدم اصلا درد و این مدلی نبود برگشت گفت یه سانتی یعنی انگار جایی که بیشتر بشه کمتر شده...منم گفتم یه سانت هفته پیش بودم الان ماما شیفت قبل گفت دوسانت خلاصه بخاطر زایمان که بخواد باآمپول فشار باشه اینا بستری نکرد میخواست بخاطر اسهال بستری کنه که منم اومدم خونه

۹ پاسخ

کم بدبختی و استرس داریم بعضی ازین ماماهای سگ اخلاق هم نصیبمون شه . خب زنیکه روحیشو نداری نرو این رشتههه رو نخوون برو یه کار دیگه ای رشته دیگه ای . من جون خودمو و بچمو دارم دستت میسپرم

مرسی گلم . خوب بود ....

کدوم بیمارستان رفته بودی عزیزم چون کرجی پرسیدم ازتون که تجربه بشه برام

اونا وظیفه دارن تو هر ساعتی ب مادر باردار با احترام و بدون استرس رسیدگی کنند
بیخود میکنن ک بخان اذیت کنن
آخه مگه دس خود آدم هس ک کی دردش بگیره چ زایمان کنه
عجباااا
گیر کردیم بخدا

منم زایمان قبلیم شیفت شب بودن،افتضاحححح،منو ول کردن رفتن خوابیدن،باوجودیکه تنها زایمان طبیعی اون شب من بودم،بعد هم اگر صداشون میکردم برای کاری،با داد میومد میگفت حال نداری برو سزارین،کلی هم اذیتم کردن در صورتیکه بیمارستان خصوصی هم بود،ولی شیفت صبح خوب بودن

واقعا شیفت شب خیلی اذیت میکنن منم ساعت سه شب درد داشتم رفتم آنقدر بد برخورد کردن که آخرش گریه اوفتادم از دست شون

شب کلا زایمان درست نیست اصلا منم ازش خیلی خاطره های بدی دارم پارسال سزارین شدم بچمو دنیا آوردم اما بدون کوچکترین دلیلی بچم فوت شد قبل عمل انقد بهم استرس وارد کردن آنقدر بی ملاحضه بودن که منم استرس شدید گرفتم و تا الان که چیزی نمونده به زایمانم استرس دارم اون شبو اصلا یادم نمیره که چیکارا کردن باهام

منم دیشب جر دادن 🤕

اره شیفت شب خواب نکردن وحشی هستن بعضی هاشون البته

سوال های مرتبط

مامان آوین🎀💖 مامان آوین🎀💖 ۲ ماهگی
تجربه من از زایمان
من قبل اینکه زایمان کنم خیلی دوس داشتم طبیعی زایمان کنم سونو ۳۲ هفته رفتم گفت بچه سفالیکه دیگه سونو نرفتم مامای خصوصی گرفتم بهم ورزش داد و گفت پیاده روی کنم و اینکه دیگه لازم نیست برم پیش دکتر خودش منو معاینه کرد یه بار گفت لگنت خوبه بار دوم گفت بد نیس که کاش میرفتم دکتر هم معاینه می‌کرد سونو هم کاش ۳۷ هفته میرفتم من ورزش ها رو بعضی روزا انجام می‌دادم دیگه وقتی همه کارام رو انجام دادم روز بعد با ورزش و پله نوردی کیسه آبم باز شد رفتم زایشگاه اونجا معاینه کردن گفتن ۱ سانت بازه که مامای خودم آخرین بار گفته بود ۳ سانت بازه زنگ زدم بهش گفتم اونم با پرستارا صحبت کرد قرار شد ۴سانت که باز شد بیاد خلاصه منو بردن لیبر یه ماما اومد منو معاینه کرد هنوز درد نداشتم گفت اگه تا ساعت۱۲ دردات شروع نشن آمپول فشار میزنن دیگه ورزش بهم داد انجام دادم ساعت ۱۰ یا ۱۱ بود آمپول فشار زدن ساعت ۱۲ بود معاینه کردن ۴ سانت باز شده بودم زنگ زدن ماما اومد منم چون آمپول فشار زده بودن دردام شروع شده بود خیلی شدید بودن جوری که نم میتونستم بشینم نه ورزش کنم خلاصه ماما اومد معاینه کرد که من تازه اونجا فهمیدم معاینه چیه😑با هر سختی بود معاینه شدم چند بار ورزش هم خیلی سخت بود انجام دادنش که اونجا پشیمون شدم از انتخاب طبیعی کاش رفته بودم سزارین خیلی بهم گفته بودن نرو طبیعی پشیمون میشی گوش نکردم خلاصه بعد کلی درد کشیدن و معاینه شدن فول شدم که آخر معاینه کردن من چون بچه بجای سرش صورتش تو کانال بود دکتر کشیک اومد منو اورژانسی سزارین کرد اینطور من هم درد طبیعی کشیدم هم سزارین شدم ولی اگه برمیگشتم عقب اصلا زیر بار زایمان طبیعی نمی‌رفتم خیلی سخته
مامان مهیار🤎 مامان مهیار🤎 ۶ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت 1
سلام بعد از 4 شب بی خوابی
خب من کلا ده روزی بود ورزش رو شروع کرده بودم اما کم روزی نیم ساعت پیاده روی فقط
این دو سه شب آخر دیگ کردم روزی دو ساعت پیاده روی 100تا اسکات و حموم آب گرم
و شیاف گل مغربی شب آخر دوتا گذاشتم و بعدشم رابطه بدون جلوگیری داشتیم بعد از رابطه دردام شروع شد ساعت 1 شب بود گرفت تا ساعت 6 دیدم ول نکرد و چون تجربه نداشتم کسیم پیشم نبود با همون درد رفتم بیمارستان که معاینه کرد گفت یه سانت نیمی برو بعدظهر بیا بعد ظهر رفتم همون بود ولی چون ظربان بچه نا منظم بود گفت ختم بارداری که چون مهیار تو سونوش‌ اکوژن قلب نشون داد و اون بیمارستان متخصص اطفال نداشت باید میرفتم یه شهر دیگ(شیروان) رفتیم اونجا گف دو سانتی ضربان بچه هم خوب شده و ما زیر سه سانت بستری نمی‌کنیم دیگ گف برو پیاده روی کن دور بیمارستان سه سانت بشی بستری کنیم من درد داشتم ولی هر سه چهار دقیقه می‌گرفت ول میکرد
رفتم قدم زدم ساعت ۱۲ شب رفتم ولی بازم دو سانت بودم
مامان دونات کوچولو مامان دونات کوچولو ۲ ماهگی
زایمان طبیعی پارت 3
ساعت نه نیم معاینه شدم کیسه آبم پاره شد پرسیدم چند سانتم گفت چهار سانتی برو تو حیاط بیمارستان راه برو ساعت یک نیم بیا رفتم باز راه رفتم هی موقع دردا خودمو یک جایی نگه میداشتم درد تموم میشد باز راه میرفتم دوباره ساعت یک رفتم داخل معاینه کرد گفت تعغیر نکردی برو باز راه برو دوساعت دیگه بیا باز رفتم راه میرفتم یکم مینشتم رو صندلی دوباره بعد دوساعت رفتم داخل معاینه شدم همون اوضاع قبلی بود تا ساعت پنج صبح همینطور از درد ناله میکردم دیگه رفتم داخل معاینه کرد همون چهار سانت بودم دیگه گفت لباستو عوض کن اومد نمونه خون و ادرار گرفت و آنژوکت وصل کردم رفتم اتاق زایمان معاینه شدم معاینه لگنی گفت لگنت یکم برآمدگی دارع ولی بچت زیاد بزرگ نیست و مشکلی پیش نمیاد البته که من چند روز پیش معاینه لگنی شده بودم پیش دکترم و معاینه تحریکیم شدم که دکتر من همین حرف رو زده بود اون موقع دوسانت بودم اومدن سوزن فشار زدن بعد دوباره معاینه شدم ماما گفت که شیش سانتی خوب دهانه رحم دارع باز میشه و سرم بستش و رفت (ولی به نظرم به این دلیل بست که من تو شیفت اون زایمان نکنم چون شیفت داشت عوض میشد )