یهو کمرم دردگرفت یاداین افتادم که قبل بارداری اینقدرمنتظربودم حامله باشم هروقت کمرم دردمیگرفت غم عالم مینشست تودلم🥺هربارنزدیکای پریودم میشد میرفتم سرویس دستمال میکشیدم ببینم خون دارم یانه همش امیدداشتم که پریودنشم

وقتی بی بی چکم مثبت شد بازم باورم نمیشد🫠تاچنددددماه اول هربارهرلحظه سرویس میرفتم بادستمال میکشیدم ببینم خون میادهربارکمرم میگرفت استرس داشتم میگفتم الانه چیزی بشه😬

الانم که ماه اخرم باز یه جوردیگه نگرانم که نکنه باز لکه داشته باشم نکنه کیسه آب باشه نکنه اله بله
خدایا چقدر من استرس کشیدم🤦🏻‍♀️

من درکت میکنم 🙃 خداروشکر طبیعی باردار شدی من هنوز که هنوز خواب میبینم جواب انتقالم منفی شده و چقد تو خواب ناراحت میشم بیدار میشم میبینم جوجم تو دلمه .... خداروشکر الهی هرکسی منتظره جواب بگیره و دلش روشن بشه

واقعا درک میکنم تک تگ حرفاتو الان دقیقا یاد خودم افتادم منم همینجوری بودم با کوچکترین درد دستمال میکشیدم نکنه خون بیاد نکنه فلان شه

دیگه الان هفته ۳۷ هستی لکه و نشتی کیسه آب هم باشه بچه کامله

خداروشکر که العان همه چی اوکیه نگران نباش کوچولوتو به زودی بغل میگیری همه چیو فراموش میکنی

بچه اولتونه ؟
بعد چتد وقت بارداری شدی ؟؟