دلم بحال بچه هام میسوزع همچین بابای 💩💩💩💩💩دارن کفشای پسرکوچیکم کوچیک شده جرات نمیکنم بهش بگم

چرا باز از این مرد باردار شدی😐

بهش بگو وظیفشه تهیه کنه

بهش بگو اول نامه رو بده بعد

منم میدونم اینا تمام حرف های مادرش هستند

هنوز بیمازستان حضرت زینب خیلی بهترش گلم مجهز تر منم میخواهم برم برای زایمانم اونجا

چون من یادنه حانلکی اولم بهم گفت میخواهی اینجا میبرمت اتاعمل زایمان کن انا برای بچه دستگاه نداریم با اورژانس میفرستمت بیمارستان گنجویان منم گفتم نه نمیخواهم

شما کدوم شهری پسرت چند سالشه

😔😔😔😔😔

خدا صبرت بده خواهر

پسرت گناه داره بخاطر اون ساکت نشو نترس بچه اورده باید واسش خرج کنه کارزیادی ک نکرده
اووف من اعصابم بهم ریخت😤

منم حالا به دادشم گفتم بره برام بخره یا سفارش بده

وظیفه ش کـ بری بچه ش پدری کنه

بچه گناه داره بایدهمچی براش فراوان کنی هرچی درتوان ت هس

مگه چرا به حرف مامانم گوشندی بهت گفت جنسشون خوب نیست چرا خریدیشوک

دختر دار بشه درست میشه .

منم دیشب بهشمیگم این دمپای صندل ها بند رو پاهاشون اذیتم میکنه میگه حقته تا تو باشی که بهت گفتن نخریشون بگی باش چرا خریدشون

اشتباه میکنه عصبی میشه مگه ازخونه بابات بردی بگو بچه هات کفش ندارن

بقران که صبرت زیاده من بودم پارش میکردم

وا چرا جرات نمیکنی ، مگه بچه رو از خونه بابات آوردی

واااای چرا😳😳😳بیچاره بچه اونقدر پوشیده که کوچیک شده از پدرش میترسی؟؟؟

عزیزم تو که اینقد زندگیت سخت و بد بود طفل معصوم سومی اوردی چرا