من چه جور باید برم بیمارستان برای زایمان
هرشب تا منو اینجور بغل نکنه خوابش نمی‌بره خودمم همینطور
هرچی میرم اونور تر بود می‌کشه و میاد بغلم می‌کنه

منم این نگرانی رو دارم، خیلی وابسته ایم بهم

موقعی من رفتم برا زایمان دخترم ۳ سالش بود همش این حس دلتنگیو داشتم قبلش اما خب خداروشکر بخیر گذشت ی شب بود
دخترم ب مامانم خیلی وابسته

من ک پسرم رفت تو ده سال اینقدر وابسته م تا پیشش نخوابم نمیخوابه میگه میاد پشت در اتاق عمل میمونم تا تو بیای🥺😥

میشه خونه کسی بزارید که بچه همسن خودش دارن تا با هم سرگرم بشن یادش بره

وااای دخترمنم اینجوری بود مامانم با من اومد بیمارستان دخترم شب پیش شوهرم موند ولی خودم کلی گریه کردم

خیلی خیلی سخته دختر من ۳ سالش بود من رفتم واسه زایمان. مامانم میگفت نه اون شب شام خورد نه خوابید . همش یه گوشه نشسته بود.

منم دخترم همین سن هست یک هفته هست عادتش دادم سمت باباش بخوابه

چند سالشه عزیزم ؟؟؟منم پسر ۴سال و نیمه بود .گفتم باید برم بیمارستان اجی را برات بیارم .اجی یه هدیه برات میاره.بعذم گذاشتمش پیش میاد شوهرم که باهاش راحته .اونجا خوابید و فرداش هم مرخص شدم اومد خونه پیش خودم و براش هدیه خریدم گفتم از طرف اجی

خدا واقعا کمکمون کنه
انشالله نی نی های ک دنیا میاریم مشکلی نداشته باشند و سریع مرخص بشیم
من دارم دیوونه میشم باید دخترمو جا بذارم و برم بیمارستان

چند سالشه

چند سالشه بچتون

الهی عزیزم باید تو خواب بزاریش بری نفهمه دیگ
ی شبه ایشالا بسلامتی میری میای
خیلی سخته گذاشتن و رفتنش مطمئنا

عزیزم منم واقعا این مشکلو دارم فقط خدا کمکمون کنه😔