۸ پاسخ

ایلیا بنظرم خیلی اعتماد بنفس بالایی داره😅الان کلاس ژیمناستیک تو باشگاه باهمه رفیق شده حتی بزرگا .
تو جمع هم باشه بلند صحبت میکنه
بازمن میگم کاش کمی آروم صحبت کنه یا کمتر حرف بزنه جلو بقیه!

پسر من تو صحبت کردن اعتماد به نفسش از اول خیلی خوب بود و خیلی ام حرف میزنه😅ولی مشکلی که باهاش دارم اینه که خیلی از گم شدن میترسه خییییلی زیاد و هر روزم شدیدتر میشه، با هر کی بره بیرون اگه دو ثانیه جلو چشمش نبیندش به شدت میترسه و میزنه زیر گریه، حتی تا دم در خونمونم نمیره😢

محیط خیلی خیلی تاثیرگذاره
محیط خانه
محیط مهمونی هایی که میریم
محیط بازی بچه
محیط مهد
هرکدوم از اینا هم یه سر پرست داره. توی خونه پدر و مادر، بیرون دوستاش، توی مهد مربی هاش،خیلی چیزا میتونه تاثیر داشته باشه، پسرمن یه مشکلی داره اینه که چیزیو بلده ولی نمیگه بلدم،همینطور نگاه میکنه خب نظرتو بگو دیگه😢

پسر منم تو خونه میخواد مارو درسته قورت بده ، بعد تو مهد یه جوری حرف میزنه هیچ صدایی ازش در نمیاد ، تازه پارسال مهد رفت من گفتم بهتر میشه ، اما هنوز همونجوریه ، امسالم میخواد بره پیش دبستانی خدا کنه خوب بشه

ماشالله پرحرفه و با صدای بلند و ریلکس حرفشو میزنه خیلی قشنگ از احساساتشم میگه کلا خجالتی نیست از وقتی رفت مهد اینطوری شد وگرنه من که خجالتی و کم حرف و با صدای ارومم

من پسرمو بردم مهد بعد ازش یه شعر پرسیدن به من نگاه کرد من سرمو پایین انداختم انقدر یواش میخوند بعد نگاه کردم یعنی کافی بود بگم مهراد تا بزنه زیر گریه
حالا تو خونه ببربنگاله هرچی بگم میخوره منو😂

متاسفانه من خودم و دخترمم همینجوری هستیم،نمیدونم چیکار کنم که دخترم مثل من نشه،خودم حسابی عذاب میکشم از این اخلاق مسخرم که نمیتونم تو جمع با صدای بلند حرفمو بزنم

من خودم اینطوری بودم الآنم همینم

سوال های مرتبط

مامان نرگس مامان نرگس ۵ سالگی
سلام..امشب خونه مادرم بودیم..بعد خواهرم هم بود.. دخترم با بچه های خواهرم میفته یه لحظه هم نمیشینه..کاش فقط همین بود..مدام سروصدا..بچه های شما هم اینطورن؟؟ یکی از دختر های خواهرم از دخترم بزرگتره کلاس دومه.. بعد تا یکی ایفون رو میزنه یا میاد تو یهو حیغ میزنه.. بلند.. مثلا میگه بابا اومد..بابا..با جیغ.. خواهر های خودش و دختر من یاد گرفتن بعد یکی میاد یهو همه جیغ میزننن.. یه وضعی.. هرچی هم بهشون تذکر میدیم باز دفعه بعد تکرار میکنن..بعد منم اعصابم نمیکشه دخترم رو دعوا میکتم ..مثلا امروز از صبح به دلایل مختلف بهش تذکر دادم..دیگه اخر شب مامانم عصبانی شد گفت بقیه هم دارن صدا میدن چرا اینو فقط دعوا میکنی..دست خودم نیس واقعا مغزم درد گرفته بود..گفت دیگه زودتر نیا خب..بزار سر شام بیا.. حرف مامانم بهم برخورد.. خب منم اذیت میشم که به بچم تذکر میدم.. ولی واقعا خسته میشم.. حالا خانواده شوهرم ..پسر خواهر شوهرم بزرگتر هم هست ..دخترشم کوچکتر..ماشاءالله انقد اروم تر هستن..مثل ادم بازی میکنن.. شماها بچه هاتون چجورین.. کار من اشتباهه؟؟
تب...بچه..واکسن