۵ پاسخ

شاید از چیزی می‌ترسه میاد پیشت آرامش میگیره

عزیزم حتما به دکتر قلب و ریه ببر ، چکاب کامل بده تا خیالت راحت بشه
چیزی نیست ایشالله ، اما خب دیگه خیالت راحت میشه

یه نوار قلب ببر بگیر
بعد به دکتر قلب نشون بده جدی بگیر

میشه قشنگ بگی بهت چی میگه؟
شما خودتم نتونستی مطلب رو برسونی
ینی چی میرم پیش مامان نمیتونم نفس بکشم!

هرچی هم از میپرسم نمیتونه توضیح بده هر بار یه چیزی میگه میگم ادای همون اتفاق رو دربیار نفست چطوری میشه نمیتونه توضیح بده

سوال های مرتبط

مامان رادین مامان رادین ۵ سالگی
خانوما توروخدا بگید من چکار کنم.الان یک ماهه استراحت مطلقم ب خاطر هماتوم و خونریزی الان بدتر شدم.میخوام سونو بدم اگ بازم باشه سرکلاژ بشم.ماپرم اصلا عین خیالش نیست ک من اینجوریم .تو شهر غریبم 6ساعت فاصله دارم باهاش.بهش گفتم اگ سرکلاژ شدم بیا پیشم میگ خواهرشوهرت بیاد پیشت بعد بیا اینجا من مراقبتم.اخه من چجوری این همه راهو برم من ک هر هفته دارم میرم دکتر ؟
از این طرفم پسرم هر هفته میره گفتار درمانی.مادرم تو روستا تازه تو شهرشونم هیچ امکاناتی نیست.هیچکس نیست ی لقمه غذا درست کنه واسه شوهر و بچم.شوهرم تا از کار میاد میشوره جارو میکنه غذا درست میکنه اما نمیرسه ب هیچی.الان ک اصلا خسته شدم از تنهایی شوهرم شیفت شب انقد گریه کردم زنگ زده میگم توروخدا تو زنگ بزن حداقل مامانم ی هفته بیاد پیش این بچه باشه ی غذای درست حسابی درست کنه براش شوهرم میگ نمیاد .سر زایمان اولمم نمیومد پیشم.پس من چکارکنم مادرشوهرم چند ماهه فوت شده وگرنه انقد عذاب نمیکشیدم آخه دردمو ب کی بگم نمیتونم جلو اشکامو بگیرم.پسرمم منو دیده همش گریه میکنه