۱۰ پاسخ

خیلی سخته واقعا
خصوصا اگه بجز انوزاد بچه دیگه ای هم داشته باشی
کار خونه هست
خستگی روزمره
بی خوابی تو شب
ضعیفی بدن بخاطر زایمان
اماااااااا با همه اینها باید بگیم الحمدلله خداروشکر ک بچه سالم داریم الحمدلله ک مادر شدیم
نامادری خوبی باشیم همگی
انشالله خدادتوان جسمی و روحی بده بهمون

از روز سومم تنهام دوتا بچه دارم یکی دوماهه یکی ۳ ساله زایمان اختیاری سزارین کردم هر دوتاشو هم سخته هم کارا زیاد ولی خدا باهامه

سخت ترین کاره

من عادت کردم فقط گاهی چون خیلی گریه میکنه اعصاب نمیمونه اما باز ب چشاش ک نگا میکنم یادم میره و خداروشکر میکنم🤩

تو این شرایط یکم انتظار دارم از اطرافیان که کمکم باشن نمی‌دونم انتظارم بی جا هست یا نه . احساس میکنم بعضی مواقع دیگه از خستگی می‌خوام بمیرم

منداز روز دهم رفت مامانم
تنها
هفته ای یبار میان بچه حمام میبرن
همیم
نمیخوابم وقتی بچه حوابه کارام میکنم

من کسیو ندارم جز خدا
از اول با اینکه مامانم یه چند روز پیشم بود ولی خودم پا میشدم کارامو میکردم .
با وجود کلی درد
هنوزم هنوزم بخیه هام خوب نشده و درد دارم نمیتونم درست حسابی بشینم .
اصلا از این زایمان چیزی نفهمیدم جز فشار و جنگ روانی که بین خانواده ام و همسرم بود

نه هنوز عادت نکردم اتفاقا تو این مدت همش خونه مامان و مادرشوهرم بودم ۳ روز اومدم خونمون دوام نیوردم دوباره رفتم خونشون امروز صبح برگشتم خونه خودمون امیدوارم بتونم کم نیارم دیگ دلتنگ خونمونم

منم کمک ندارم وقتی خوابه به کارام میرسم

خیلی سخته ولی مجبورم عادت کنم.هنوز مامانم کمکم میکنه

سوال های مرتبط