مامان اولی ها شرایط چجوری میگذره سخته آسونه ب بقیه کاراتون می‌رسید چیکار میکنید ؟

خیلی حالم بده
خونه بهم ریختس
نمیتونم برم حموم
همش نگرانشم
بی خوابم😪😪

عملا زندگی تعطیل شده برام ولی از وقتی خواب شبش یکم بهتر شده منم یکم از لحاظ روحی بهترم لااقل، از دوماهگیش حدودا

ده روز اول مامانم پیشم بود
بعدشم من اومدم خونشون
اگه نبودن واقعا خیلی سخت بود
خدا خیرشون بده کلی کمکم میکنن
ولی درکا خستگی های خودش رو داره
تازه حس میکنم یکم افسردگی هم گرفتم🥲🥲

خیلی‌ خیلی‌ سخته‌ بی‌خوابی‌ بد‌عذا‌ شدنم‌ خستگی‌ اگه‌ بتونم‌ یک‌ ماه‌ میخوابم😁خیای‌ خیلی‌ سخته

من خداروشکر کارای خونم میکنم غذام ب موقع حاظر
ولی گاهی کم میارم هی میخام خونه تمیز کنم خسته میشم
ولی گاهی هم نمیرسم ب کارم الانم اومدم خونه مامانم حوصله نداشتم بمونم

خیلی سخته ، نمیتونم به هیچ کاری برسم فکر کنم دارم افسرده میشم

منکه بخدا نمیرسم شکممو سیرکنم ن وقت خواب دارم ن وقت غذا پختن و خوردن سرم دارع منفجر میشه خیلیی گشنمه و دخترمم نمیخابه تاالان فقط ی وعده درحد چند تا قاشق خوردم دیگ چیزی نخوردم از صبح تا الان خبلیی هم گشنمه شوهرمم هم بدبخت دعوام میکنه ساکت میشه میگه چیکارت کنم مجبورم خودم کارای خونه بجات بکنم و هی دعوام میکنه🥺😂😂

مثل قبل ک نمیشه ولی از ۴۰ روز ب بعد خوبه بهتره

من صدای نی نی رو موقع گریه کردنش نمیشنوم وقتی خوابم خیلی بده🤦‍♀️🤦‍♀️مامانم شیر میده بش

اصلا به هیچ کاری نمی‌رسم خونمو گند کشیده صبا ساعت هشت صبحونه میخورم تا شب ساعت هشت شب شوهرم بیاد

بیش از حد سخته برام 🥲🥺از همه وی عقب افتادم
رسیدی ب خودم
خونم زندگیم
خابم استراحتم
غذا خوردنم حمام رفتنم 😭
بیرون رفتم
اوف

عزیزم تا دو ماهگی سخته بعدش خیلی بهتر میشه اوضاع