۱۲ پاسخ

به سختی

الان اره راحت کار هامو خودم مکنم ولی قبلا پسرم ی ماهه اینا بود مامانم کمکم میکرد

از ده روزگی دست خودمه بایک بچه ۳ساله ب کارامم میرسم

ب هیچ‌کاری نمیرسم

من تا یک هفته پیش مامانم همه کارامو میکرد حتی کارای بچمو حتی شبام بیدار میموند طفلی اماا الان به سختی خودم اونم همه کارام انجام نمیشه فقط به نی نی میرسم اونم اگ اجازه بده شام ک اصلا فرصت نمیشه شوشی میاد میپزه یا مامانم شام میفرسته. ظهرا هم به سختی یچیزی میپزم . لباسامو دو روزه وقت نمیکنم بشورم تا میرم بشورم پسرم جیغ میزنه

صبح ها یک ساعتی مامانم میاد بچه رو میگیره من سریع کارهای روزمره انجام میدم و دوش میگیرم
عصرا هم همسرم خونست و غذا میپزه برای نهار روز بعد

ای بابا خواهر همش بدو بدو باید کنم تا بیدار نشده

من مامانم میومد هرروز دیگ چند روزه ب سختی خودم انجام میدم ولی خیلی سخته آدم جون براش نمی‌مونه

فقط در حد آشپزی و کار روزمره انجام‌میدم . هنوز جاروبرقی هم‌نکشیدم بخاطر بخیه های شکم

اره وقتایی که خوابه

ب سختی
ماهی یبار کارگر

من چی بگم که سه تادارم

سوال های مرتبط

مامان تُپُلِ باباش مامان تُپُلِ باباش ۲ ماهگی