واقعا بعضی وقتا کم میارم بشور و بساب شوهرمم دست به سیاهو سفید نمیزنه شاید همون بشقاب جلوشو بزاره توی سینک کار دیگه ای نمیکنه منم الان درد دارم کشاله ران و بالای بیکینی اینقدر زیاد درد میکنه که نمیتونم راه برم دخترمم هر ساعت میگه جیش باید ببرمش بشورمش به خدا بعضی وقتا دلم میخاد بزارم برمم از اینجا تکو تنها شوهرمم کلا وظیفه میدونه کارای مردونه رو هم خودم باید انجام بدم خسته شدم از این حاملگی از این شوهر از این بچه از این زندگی دیگه نمیتونم واقعا 😫😫😫😫😫😢😢

منم با ۳تا بچه واقعا خسته کنندس اینقدر میریزن ک من باید جمع کنم از سرکار میاد عوض اینکه تشکر اینهمه جون میدم ۴تا فحشممم میده
تموم استخونام درد میکنه اینقد دنبال بچه ها دویدم
بعد خونوادش میبینه پا میشه کار میکنه
ظرف بشور چایی و میوه بیار کلا تو آشپزخونس دیگع اونام فک میکنن من تو بهشتم با من لج هستن

آخ برا من اون بشقابم برنمیداره کع

دقیقا شوهرمنو توصیف کردی بخدا خیلی سخته اعتراض کردنی هم بقیه میگن مگه شوهرت معتاده نمیدونم خیانت کاره
بخدا همین چیزا خیلی سخته

آخ که منم همینم