۱۱ پاسخ

ب نظرم ب مرور بخور ک‌ عادت کنه الان‌دیگ ۴ ماهشه ولی خواهر تو دیگ‌خیلی طوفانی شروع گردی😂

منم جرعت ندارم قورمه سبزی عدسی خوراک لوبیا بخورم بشدت دل درد میشه ☹️از کی میتونیم بخوریم حبوبات؟

من مادر شوهرم گفت از اول همه چیز بخور تا بدنش عادت کنه همینم شد من از روزای اول آش رشته وابگوشت واینا خوردم ولی ادم بزرگم گاهی دلش میپیچه هر چند وقت قطره دل درد بهش بده

بخور تا عادت کنه ،کم کم اضافه کن به غذات

وای منم همین داستان و دیشب داشتم.فلفل دلمه ای خوردم🥲

من از اول خوردم عادت کرد.باید کم کم بخوری تا عادت کنه

خب بعد غذاهای نفاخ یه کم عرق نعنا بخور
خودم همه چی میخورم ولی سریع بعدش عرق نعنا میخورم که بچه اذیت نشه

همه چی باید بخوری دیگه ، ولی نفخ لوبیا رو از قبل بگیر بعدشم عرق نعنا و چای نبات بخور، دختر من دیگه عادت کرده از اول همه چی خوردم

باید بعدش عرق نعنا یا زیره میخوردی

بخور کلا
اگ نخوری همیشه داستان همینه
عادت میکنه

اولشه کمکم بخور اذیت نشه

سوال های مرتبط

مامان علیسان🐣 مامان علیسان🐣 ۱۰ ماهگی
بیاین آرومم کنیم دیشب شب گهی بود برام🚶🏻😭
مهمون داشتم علیسان از هفت شب که بیدار شد تا دوازده نخوابید عادت داره هر دوساعت که بیداره نق میزنع میخوابونم ولی دیشب ما سرصدا میکردیم و بازی میکردیم این بچه تو رپروئک با تعجب مارو نگاه میکرد حتی یه بار صداش در نیومد برعکس بقیه مواقع ، شب تا رفتن خاموشی زدم خوابید به نیم ساعت نکشید بیدار شد زد زیر جیغ خوابش میومد مشخص بود بغل شوهرمم نرفت بیشتر جیغ زد خودم بلندش کردم رفتم به لیوان آب خوردم به اونم یکم آب دادم آروم شده اوردمش شیر دادم خوابید باز بعد چهل دقیقه نق زد گریه کرد بهش شیر دادم بعد ده دقیقه خوابید باز دوباره دوباره دیشب کلا هر چهل دقیقه یک ساعت بیدار شدم با گریه ش بهش شیر دادم تا هشت و نیم که دوباره انداخت سر جیغ و هرکار کردم نخوابید الآنم بعد یه ساعت با گهواره ش خوابوندمش خودم ولی له م😭😂💔🥲
مشکلمم اینه پسرم اذیت می‌کنه خودم نمیتونم بخوابم باید شوهرمم بیدار باشه نخوابه حرصم میگیره اون الان خوابه🫠😭😂
مامان سپهر مامان سپهر ۴ ماهگی
مامان 𝐀𝐥𝐢 مامان 𝐀𝐥𝐢 ۸ ماهگی
سللم مامانا
پسرم الان یه هفته بیشتره شکمش درست کار نکرده اول ۳ روز کار نکرد بعد یکم کرد بعد تا فردا شبش هیچی بعد دوباره ۳ روز هیچی امروز بازش گذاشتم و ظهر خوابوندمش براش ماساژ هم دادم قبلش شکمشو ، خلاصه تو خواب یه چند باری بیدار میشد و گریه میکرد ، از خواب میپرید حتی خوابش میومد اما هی بهونه میگرفت که حتما راه ببرمش و یه حالت خاصی تکونش بدم تا بخوابه خلاصه عصر باز یکم شکمش کار کرد ، اینم بگم ۴ روزه دارم بهش فرنی میدم اما خیلی شل درست میکنم و خیییلی کم بهش میدم ، امشبم تولد دعوت بودیم اومدم لباساشا عوض کنم زد زیر گریه ، آرومم نمیشد تو ماشین یکم اروم شده خوابیده ، تو تولد هرکی بهش نگاه میکرد باهاش حرف میزد یا بوسش میکرد میزد زیر گریه ، به منم میگفت پاشو راه برو تکونم بده تا مینشستم گریه میکرد بعد یکم خوابوندمش شکمشو ماساژ دادم خیلی نفخ داشت بازم شکمش کار کرد حتی پس داد ، گفتم خب حالا اروم میشه اما نشد سرش هم داغ میشه یه مدته اما هر چی تبشو میگیرم بالاتره ۳۷ نیست الانم استامینوفن دادم به زوووووور خوابوندمش نمیدونم چشه اینقدرم حرف شنیدم تو تولد و حرص خوردم که دلم میخواد سرمو بزنم تودیوار