خلاصه بنده خدارو بردن اتاق عمل انشالله که حال خودش و بچش خوب باشه ولی من فقط نفرین کردم اون پرستارای مرد امبولانس رو
تا این صحنه رو دیدم به شوهرم زنگ زدم منو نجات بده اگه گفتن بستری رضایت نده گفت خیالت راحت اینجا بستری نمیشی فقط استرس نداشته باش تا سرم تموم بشه
تا اینکه تموم شد
و بلافاصله رفتم دکتر قلب اکو دادم گفت خداروشکر خوبه
بخاطر هورمونهات امپولی که میزنی هورمونی دارو بهت میدم اگه با وجود دارو مجدد این حال رو داشتی باید بستری بشی
من موندم و حال خراب
من موندم و بلاتکلیفی
من موندم و .....
رو پله های مطب نشستم و زار زار گریه کردم گفتم خدایا امروز خیلی صدات زدم از همه روزا بیشتر ...میخوای به من نگاه نکنی باشه اشکال نداره ولی به بچم رحم کن میخوای امتحانم کنی با بچم امتحانم نکن من تو این مرحله ضعیف ترین ادم روی زمینتم
من از اول بارداری یه حال خوبی نداشتم ولی هربار گفتم خوبم درصورتی که از داخل خورد خورد بودم ولی بچم و نگه دار برام
برام خیلی دعا کنید بخاطر انقباض مجبورم امپول بزنم
وقتی میزنم بهم نمیسازه
نمیدونم دکترم نظرش چیه دیگه
فقط برام دعا کنید 🙏🙏🙏

۱۵ پاسخ

عزیزم به خاطر پروژسترون پنیک شدی حمله اظطرابی امپول قطع کن منم درگیر شدم و هنوز دادم عوارضش پس میدم به خودت رحم کن بچتو بسپار به خدا انقباض هم تو هفته شما طبیعیه

الحمدالله بخیر گذشت ،الان میفهمم خداروشکر دکتر خودم خیلی با تجربه هست،من هفته ۲۸خودمم با تجویز دکترم اکو و نوار قلب دادم،بعد هم نامه اوکی از متخصص قلب گرفتم برای سزارین،تا الان دکترم هرچی خواسته بجا و منطقی بوده با توجه به مسایلی که تو گهواره از زبون مادرا میخونم ،واقعاا که یکسری دکترا هیچ سوادی ندارن

عزیزم خیلی ناراحت شدم
انشالله که دیگه هیچوقت چنین حالی رو تجربه نکنی
انشالله بچتو بسلامتی بغل بگیری

دقیقا مثل دو روز پیش من که رفتم اورژانس بیمارستان یاس الهی خیر نبینن فقط بچمو خودمو اذیت کردن بلا نموند سرم نیارن😭از اون روز دارم از درد واژن میمیرم ولی نمیرم دکتر میترسم یکاری بکنن زبونم لال خدایی نکرده بچم چیزیش بشه😭😭😭عزیزم شما چرا انقباض داری؟ از چند هفته داری؟ امپول پروژسترون فقط میزنی یا امپول دیگه ایی میزنی برای انقباض؟

اشکم در اومد عزیزم انشاالله که به سلامتی کوچولو رو بغل بگیری 🥺

انشاالله که چیزی نمیشه عزیزم هم خودت هم بچه صحیح سالم به دنیا میاد منم اصلا این روزا حالم خوب نیس شبا نمیتونم بخوابم الان کل بدنم بند بند انگشتام رونام خیلی استخون درد بدی دارم انگاری کرونا میگره ادم اون جوریم کلی مثل بچه ها الان نشستم به خاطر درد بدنم گریه کردم

خداروشکر که خوبی عزیز دلم انشاللع نینیتو سر وقت و به موقع بغل کنی فدات شم❤️❤️

ببخشیدخواهراونی که توامبولانس زایمان کردی کی بودتوچیشدی اونوجدابودازتو؟

نگران نباش گلم خداروشکر به خیر گذشته .
انشالله اینروزا هم بسلامتی میگذره و نینی رو سالم بغل میگیری گلم ♥️

عزیزم تا اینجا برسم چندین بار بغض کردم🥺چون درکت میکنم الان چه حسو حالی داری بارداری برا منم تا دیابت نداشتم خوب بود،الان بخدا نوک انگشتام که سوراخ سوراخو کبوده روزی4بار قندمو چک میکنم،قرصم کلا منگم کرده،بیشتر اوقاتم یهو قندم میفته چندین بار واقعا از تنهایی خونه بودن وحشت کردم،واقعا داریم روزای سختیو میگذرونیم😔اگه بخاطر نی نیامون نبود صبر اینهمه دردو نداشتیم،ایشالا که شمام حالت خوبه خوب بشه و خدا خودش نگهدار تودلیت باشه،خلاصه که چاره ای نیس مسئولیت 9ماهه ای گردنمونه که باید به آخرش برسونیم،روزا هرروز بدتراز دیروز میگذره اما چاره فقط صبرو توکل به خداس،قرآن بخونیمو برای حال خوش همدیگه دعا کنیم

عزیزم انشالله که همیشه حالت خوب باشه وبچت سالم بیاد بغلت ولی دورازجونت هیچوقت ازخدانخاه ک بچت بمونه خودت چیزیت بشه بچه بدون مادر هیچ سرنوشتی نخاهدداشت ازاولین روززنگیش حسرت باهاش بزرگ میشه.... بدبه دلت راه نده همه چیزخوب پیش میره

ان شاءالله به سلامتی و سروقت نی نی رو بغلت میگیری عزیزم.استرس نداشته باش.برای خودت و تودلیت حال خوب آرزو میکنم🤩🤩

انشاالله بسلامتی و با دل خوش عزیزم پسر کوچولوت رو بغلت میگیری🤲🏻🩵

انشاالله که دوتاتون صحیح وسلامت باشید ،ولی نمیدونم چرا مثل کتاب رمان شد 🤣

انشالله که به سلامتی نینی کوچولوتو به دنیا میاری :)🩷

سوال های مرتبط

مامان امیرحسین و 🤰 مامان امیرحسین و 🤰 هفته چهلم بارداری
سلام مامان های عزیز
اومدم با یه تجربه دیگه اینارو اینجا مینویسم تا اگه خدایی نکرده این اتفاق افتاده براتون استرسی نشید
من ۲۵هفته رفتم سونو داپلر چون تو بارداری قبلیم سابقه محدودیت رشد داشت بچم دکتر زودتر فرستاد،مارفتیم سونو همش فکرم درگیر این بود که خدایا اینم مثل قبلی نباشه و وزنش خوب باشه تا اینکه دکتر سونو گفت بچه همه چیزش خوبه ولی خودت..من باوجود سرکلاژ فانلینگ شده بودم اونم یک سانت و نیم گفت خانم خیلی دهانه رحمت شل مواظب باش این همه راهو اومدی زحماتت به باد نره من واقعا جا خوردم آخه من چندروز قبل سونو ساده شده بودم طول سرویکس خوب بود دهانه رحم بسته چجوری میشه تو چهاروز باز شده باشه خلاصه سرتونو درد نیارم کلی ترسیدم و گریه کردم چون دکترم نبود رفتم بیمارستانی که برا زایمان میره رفتم اونجا و من۶روز بستری شدم و سولفات گرفتم و آمپول ریه هارا زدم خلاصه دکتر اومد و برام پساری هم گذاشت و با رضایت شخصی خودم مرخص شدم ازنظر دکتر من باید حالا حالا میموندم بیمارستان ولی من قبول نکردم و دکتر گفت باید استراحت مطلق مطلق باشی تا بتونی به آخرش برسی فقط فقط برا سرویس بلند میشدم و غذاخوردنم هم نیمه نشسته بودم مابعد یه ماه طبق دستور پزشک راه افتادیم رفتیم سونو درکمال ناباوری فانلینگ برطرف شده بود ولی طول سرویکسم کم بود رفتیم به دکتر نشون دادیم گفت خوبه ولی همچنان به استراحت خود ادامه بده و خدا کمک کرده من تا اینجارا به خیر و سلامتی سپری کردم تا بقیشم خدا بزرگه اینو گفتم که بدونید تا خدت نخواد یه برگ از درخت نمیفته
اینم بگم تو بیمارستان منو ترسوندن و گفتن احتمال داره زود زایمان کنی ولی تاحالا که خوب بوده انشالله خدا کمک کنه تاآخرش برم
مامان فندوق مامان فندوق ۱ ماهگی
سلام خانوما امید وارم حال تون خوب باشه میخواستم از سختیای این دوره طولانی بهتون بگم تا شمام هیچ وقت ناامید نشین من ۲۱سالمه مامان محمد نیکان هستم از ۱۴سالگی تا الان که محمد نیکان قشنگم برام موند خیلی تلاش کردم خیلی سختی کشیدم ۵سال حامله شدم باز سقد شد همه ناامید شده بودن اما من گفتم نه آخر یکی برام میمونه ۵تارو رفتم سونوگرافی به امید اینکه صدای قلب شو بزاره دکتر گفت متأسفانه قلب نداره اما بعد ۵تا محمد قشنگمو باردار شدم با هزار استرس رفتم سونوگرافی دیدم گفت اینم قلبش خداروشکر تشکیل شده بود اما باز تموم نشد چند بار خونریزی اوفتادم شب تا صبح تو بیمارستانا بودم مادرم گریه میکرد من میگم مامان گریه نکن بچه ام چیزیش نمیشه امیدوار بودم ولی دکتر بیمارستان گفت این سقد شده بیا دارو بدیم بقیه شم دفع بشه من گفتم نه بچه ام سالمه چون خونریزیم درحدی بود که تا صبح انگار یه پارچ خون از بدنم خارج شد همه منو دیدن میگفتن این سقد شده مگه بچه ۸هفته چقده که انقد خون ازت آمده ولی خلاصه من گفتم نه بچه ام سالمه امدم خونه صبح رفتم سونوگرافی دیدم صدای قلب محمدنیکان قشنگمو گذاشت گفت بچه ات سالمه هماتوم داشتی دفع شده و کلی سختی دیگه کشیدم اما همش تموم شد و چند هفته دیگه محمدنیکان قشنگمو بغل میگیرم شمام ناامید نشین همه چی به موقع اش درست میشه انشالله