واقعا خسته شدم از زندگی ... اصن حوصله بچه داری ندارم صبح تا شب تو خونه ام با شوهرمم ک زیاد میونمون عاشقانه و خوب نی همش سر بچه بهم گیر میده خیلی خسته شدم حس میکنم دیگه شوق و ذوق قبل رو نسبت ب بچم ندارم و دوسش ندارم خیلی بدم میاد از خودم از خودم نفرت دارم

به شوهر توجه نکن اصلا فقط خوت وبچه ت
میدونم خیلی سخته ها ولی بخاطر درون و سلامتی خودت مجبوری که با خودت آشتی کنی و خودتو خوشحال کنی عزیزم

حتی برای چیزای جزئی اول خودتو ببین، مثلا من خودم اول دوش میگیرم خودمو شارژ میکنم تا بتونم انرژی کافی داشته باشم بچه مو بشورم

چرا توی خونه ای برو بیرون بروبگرد بچه تو ببر بیرون ،بروخرید کن چرا بعضیا به فکر خودشن نیستن زندگی ادامه داره اولویت خودمون هستیم اگ خودمون سرزنده و خوشحال باشیم بچه مون هم شاداب میشه

متاسفانه خیلیامون توی این شرایطیم
خودتو ناراحت نکن تو فعلا هورمونات بهم ریخته ست کمی مدارا کن بیشتر به بچه ت عشق بده فکر کن فقط خودت و بچه ت توی دنیا وجود داری

نگران نباش عزیزم تو چیزی نگو بحث نکن اعصاب خودتو خورد نکن به بچه ات برس خودش متوجه میشه که کارش اشتباهه

دلم میخواد بمیرم از شوهرم خیلی بدم میاد دلم یکی را میخواست که باهاش درد و دل کنم😭

بچم گریه می‌کنه من اونو آروم میکنم وقت ندارم سرمو بخارونم این بهم میگه ببین وسیله های منو هیشکی نیست جمع کنه

بخدا منم همینجوری ام شوهرم خیلی بی ملاحظه خیلی احساس خستگی میکنم دلم میخواد این روزها زود بگذره حس میکنم دنیا آخر رسیده

اوف از دست این مردا کسی نیس بهشون بگه از مادر دلسوز تر برا بچه کسی نیس فک میکنن خودشون همه چی بلدن و به آدم گیر میدن

همینطوره..هممون همین شرایط رو داریم تا یکم روتین تنظیم بشه در روز شده نیم ساعت واسه خودت وقت بذار دو صفحه کتاب بخون یا لاک بزن یا یه فنجون قهوه بخور

مامانت نزدیکت نیست ؟یا کسی که دخترتو نگه داره ؟ بسپر ب یکی که اعتماد داری برو ارایشگاه یکم ب خودت برس روحیه ات خیلی عوض میشه
رنگ موهاتو عوض کن ناخن بزار یا مژه
با دوستات برو بیرون
هر چی بمونی خونه بدتر میشی

نگران نباش،هممون الان این روزارو داریم،میگذره درست میشه

همچنین اینطوری هستن