میشه نظرتونو بگین ابجیم و شوهرش خیلی همو دوس داشتن یکسالی هست هی خواهرم تحت تاثیر نوسانات هورمونی ک خودش میگه چندوقتی یبار ب پرپاچه شوهرش میپیچه و بدجور دغواشون میشه
دیشب شوهره گفته میخوای جدا شی برو بچه من بهت نمیدم (شوهرشم درگیری کاری زیاد داره ))) خواهرمم گریه کرده گفته من ک خودمو میکشم راحت میکنم ولی خداازت نگذره بااین حرفت ک مادربچه رو میخوای جداگنی یه بچش ۶ ساله یکیش ۱سال و نیم … شوهرشم گفته من عصبی بودم یچیزی گفتم ما بدون تو میمیریمو ازین حرفا
بنظرتون شوهره واقعی گفته یا خواسته اهرم فشاری برااین کنه
بنظرتون نیتش چی بوده

مردها تو عصبانیت زیاد گوه میخورن بعدش بازم خوبن بگو زیاد بحث نکنه شرایطو درک کنه
یه اب طلا هم بهش بده

خدا میدونه چقدر ازیتش کرده خواهرت

ب اونم حق بدین

مردها موقع عصبانیت از این حرفا میزنن

هیچ منظوری نداشته احتمالا تو عصبانیت یه چیزی گفته که فقط ناراحتش کنه