من از عید شروع کردم به تدریج مقدار وعده ها و تعدادشون رو کم کردم.دیگه مرداد ماه بود اخرین وعده هم حذف شد .نه بچه اذیت شد نه من.اصلا نفهمید و حس نکرد که از سینه جدا شده و دیگه شیر نمیخوره از بس اروم اروم جلو رفتم....
خواستم و نتونستم
خدایی چجوری دوسال شیر خودتونو میدین؟؟ وای من ۶-۷ ماه دادم جونم در اومد قشنگ دخترم جونمو میکند، شیرم کم و کمتر شد مجبور شدم شیرخشک بدم
ک باخودم مبگم حتما حکمتی توش بود ک مجبور شدم شیرخشک بدموگرنه چیزی ازم نمیموند
سلام منم دخترم خیلی وابسته شیربود باسینه میخوابید کلا تدریجی گرفتم یعنی سرصبح بیدار میشد مثلا ساعت هشت اون موقع شیرمیخورد دیگه نمیدادم تا ساعت ناهار غذانمیخورد زیاد بعدش هم یه میان وعده چیزی براش آماده میکردم و تا اینکه تایم خواب بعدظهرش شیرمیخورد مثلا دونیم سه چند رو اینجوری پیش رفتم یروز کلا گرفتم سینه چسب برق مشکی زدم خودش پیراهن میگرفت بالا بعدمیگفت آخه شده چی فلان البته سه روز اول لج کرد بیحال بود با خوراکی های که دوست داشت پذیراش بودم .و یه نکته اینکه قبل اینکه شیر بگیرم خوابیدن تنهایی یادش دادم آهنگ میذاشتم خودش میخوابید لالایی .همون ایام هم شیرشب قطع کرده بودم بدون شیر میخوابید دیرترشام میدادم بعدمیگفتم بریم لالا بعد میخوابید عادت کرد الانم خودش میخوابه .غذا خوردنش هم بهتر شده بعد اینکه بعدشیر گرفتن لاغر هم میشن بچه ها عادی هست
من رب زدم به سینم دیگه نخواست ترسید فکر کرد زخم شده خون اومده دیگه اصلا نخواست ولی ۳ روز فقط شبا بدقلقی کرد دادم بهش چون بیدار میشد گریه میکرد دادم بعدش دیگه کلا جدا گردم ۱ هفته سخته فقط بچه اذیت میشه ولی دیگه راحت میشی
بخدا ديشب يكي باز كردم الان نصفس بايد يكي ديگ شب باز كنم
عزیزم من با ترشی و سرکه گرفتم وقتی که شیر میخواست به سینمم میزدم هم بود میداد هم ترش میشد بدش اومد سه روزه گرفتم خیلی راحت
پناه هنوز ك هنوز داره دو روزي يه ١قوطي ميخوره
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.