دقیقااااا
پسرمن جوری وابسته بود هرجامیرفتیم ممه ممه میکرد گریه دم ب دقیقه شیر میخورد دیروز یهویی گرفتم از شیر رژلب زدم ب سینم گفتم پیشی اوخ کرده
فکر میکنی از پسر من بدتر کسی نبود باید اراده کنی که دیگه بهش ندی منم میترسیدم ولی بالاخره اراده کردم قوی وگرفتمش اینجوری که فکر میکردم نبود فقط صبر حوصله کن هرچی گریه کرد بهونه گرفت سرش گرم کن بازی کن باهاش فقط چیزای که دوس داره بده بهش خیلی هم بهش اب بده
سخته ازشیرگرفتن پسرمن خیلی وابستس
چرا عزیزم خوشبحالمون ؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.