۱۳ پاسخ

سعی میکنم مهمونی طولانی نرم که بچه هام اذیت نشن و تایم خوابشون خونه ام

دخترمنم همینجوریه هرموقع میرم خونه مامانم انقداذیت میکنه پشیمون میشم ازاومدنم

وای دقیقا پسرمن اینقدر اذیت می‌کرد هفته پیش رفتم خونه ی مامانم منو کباب کرد ازبس فضولی کرد 😬😬😬

اتفاقا منم الان خونه مادرمم همش باید بگیرمش دیگ بردمش تو ی اتاق به سختی خوابوندمش

پسر منم تو مهمونی نمیخوابه و پارم میکنه

وااای پسر منم همینه رو روز خونه مامانم اینا میرم یعنی پاره میشم کلا میخواد کنجکاوی کنه

من خونه مامانم از خونه خودمون راحتترم هرچی میخواد دست میزنه کلا عشق میکنه اونجا

پسر منم همینطوره
هی توی محیط جدید میخواد کنجکاوی کنه هی حواس پرتی های زیادی دورش هست که نمیذاره بخوابه
یعنی یه جا بخوام ظهر برم عزا میگیرم واسه خوابش

وقتی اونجایی ببرش توی اتاق خواب سعی کن تاریک باشه کمتر جذاب باشه بعد میخوابه

دیگه مامانت باید بدونه نوه داره وسایلش جمع کنه مخصوصا وسایل خطرناک تا همیشه تاوقتی دیگه نوه کوچیک نداشته باشه ،یااینکه فداکار باشه براش مهم نباشه

پسر من که عادت کرده با سینه میخوابه شیرخوذمم فقط وقتی میخواد بخوابه میخوره چون دوست داشتم شیرمو بخوره ترکش ندادم هنوز جایی هم بریم مجبورم یه جای خلوت پیدا کنم کنارش دراز بکشم شیر بخوره بخوابه

بچه های من خواب مستقل دارن و منظم
مهمانی که نمیرم یا بر اساس ساعت خوابشوون میرم و میام چون نمیخوابن اونجا
خونه مامانم میرم دهنمو آسفالت می کنن برای خواب

یه موقع بخوابه آنقدر حساس میشم میگم وای بیدار نشه کسی نره سمتش

سوال های مرتبط