۴ پاسخ

قشنگ درک میکنم عزیزم یعنی ديشب به همسرم گفتم خدا کمک همه مادرانی کنه واقعا که بچه اندازه عرشیا دارن
عرشیای منم ماشاالله چهار دست و پا همه جامیره جدیدا دست میگیره به وسایل و پا میشه همش بایر بدویی دنبالش ک مبادا خدای نکرده بیفته بلایی سرش بیاد...
تا دیروز دوتا پسر بزرگم مخصوصا بزرگه الان هشتم هست خیلی خیلی کم میداد همش تو بغلش بود تا کارام انجام بدم
دیروز اول مهر هردو یه تایم بودن رفتن مدرسه
ومنو عرشیا تنها موندیم وووووووواااااااااااییییییییی بریدم به تمام معنا...
یکم که میخوابید کلی لباس شستم کلی ظرف شستم همه خونه رو جارو زدم و مرتب کردم ایقد خسته بودم که از سرشب خوابم میومد....
اما خوبیش این بود ک وقتی میخوابید راحت کارام انجام دادم کسی تو دست بالم نبود وخوب بود...

کم کم داره کنجکاویاشون شروع میشه من امروز یادم باشه میخوام دستگیره هارو وا کنم دیروز دستش گذاشت لای کشو

خسته نباشی عزیزم منم مهمون داشتم

مریم
گروه داریم‌ روبیکا
روز مرگی و آشپزی چت آزاد✅
تعداد کم دوستانست

میای عضوت کنم 😘

سوال های مرتبط