زمان بارداری میگفتم انشالله پسرم یکی دوساله بشه بچه دوم رو حتما میارم ولی واقعا کم آوردم الان اصلا نمیتونم دندون در آوردنش نق زدنش بی قراری هاش نخوابیدن شباش اصلا امونم رو بریده خدا همبن یه دونه رو حفظ کنه ولی واقعا دیگه ب بجه دوم فکر نمیکنم الانم ک سرما خورده دیگه بدتر عذاب وجدان دارم ک چرا بردم حموم من نمیتونم مادر خوبی باشم😭

من تک فرزندم میدونم مزخرف ترین حس دنیاس با این که هم میرم سرکار هم بچه داری هم کارخونه میکنم بازم میخوام دومی بیارم

🫡ولی من پای حرفم هستم با اینکه تنهام واقعا کسیو ندارم کمک دستم چون مخام باهم بزرگ شن تنها نباشه باهم بازی کنن هوای همو تو مدرسه داشته باشم بچم یه ساله بشه اقدام میکنم چون من دیر نیکیره یه سالم حاملگیم بعد میشه دوسال نیم که تفاوت سنی باش

سلام عزیزم
ماها هم وقتی بچه بودیم این دوره رو گذروندیم ولی قدیم بازم سالی یک بچه رو میاوردن
ما ب خودمون سخت میگیریم
قدیم مادرا وقت نمیذاشتن با بچه بازی کنن چون بچه ها میرفتن توی کوچه یا توی حیاط بازی می‌کردن

منو بگید ک بچم ۵ ماه بود الان بچم ۹ ماهشه ناخواسته ۵ نیم باردارم ن اعصاب همین جوریش دارم ن حوصله منم گفته بودم وقتی وضعیتم بهتر شد بعدن اقدام بکنم شده ۱۰ سال دیگه ولی خب شد حالا چه حکمیتی تو بوده خدا میدونه فقط برام دعا کنید خدا بهم صبر حوصله اعصاب بده

اختلاف سنی پنج سال واقعا عالیه من که پسرام اختلاف سنی شون پنج سال هست راضی ام

منم همش میگم غلط بکنم دومی بیارم

دقیقا منم میگفتم دوساله شد میارم الان میگم خدا یکی بچه یکی🤣🤣🤣

منم اصلا غلط کنم یکی دیگه بیارم. له شدم از انرژی که میبره

پسرت ۵ ساله شد بعدی رو بیار
الان نیار ک دیوانه میشی