۱۲ پاسخ

پسر من روز اول که از بیمارستان اومدم ازم سرد شده بود وقتی همه رفتن باهم دیگه جور شدیم الانم عادی شده همه چی

اخه دوسال خیلی کوچیک بیچاره بچه تااومده توروبفهمه حامله شدی زاییدی میفهمه ک توحه هاازش برداشته شده

احساستو به دخترت بگو با زبونی که بتونه درک کنه

سخت نگیر بابا منم این شرایطو داشتم،هرکاری کنه مادرشوهرت آخرش وو مادرشی و خود به خود میاد سمتت،آلام از خدمتم باشه بزار تا وقتی خودتوجمع میکنی همینجوری پیش بره.

اول اینک دخترت خیلی بچس و دوم اینک کلا دخترا تو کوچیکی همیش گفتمو میگم بی معرفتن همینن ناراحت نباش
ولی بجاش پسرا تو بچگی تهه معرفتن واسه مامانشو بزرگ میشن مگ گند زده بشه ب معرفتشو

به شوهرت درمیون بزار که به مادرش یه جوری که ناراحت نشه بگه یه خورده کمترمحبت کنن که دور نشه از شما
اون بچه الان کوچیه حسودیش شده
حتما که توجه بیشتری داره از سمت مادرشوهرت که اینجوری میره سمتش

ول کن بابا ناراحت چی خوش به حالت یکی هست کنارت
بعد بزرگ‌ میشه میفهمه مادر چیخ
بعدم مادر شوهرت وقتی اون بزرگ شه مرده ولی باهاش بیشتر وقت بگذرون حالا الان ک نه
بعدش پسرت چند ماهه شد

ناراحت نباش عزیزم اون بچس . این چیزارو درک نمیکنہ

ذهنیتتو عوض کن عزیزم . خداروشکر کن ک ۱نفر هس تو این شرایطت پیش دخترت باشه و مواظبش باشه ،فعلا خودت مواظب خودت باش . ایشالا بهتر ک شدی جبران این روزا و میکنی

عزیزم این حالت طبیعیه.احساس میکنی به دخترت ظلم کردی و بهش کم رسیدگی میکنی و مادر خوبی براش نیستی ولی در حقیقت اینجور نیست.اون مشکلی با این قضیه نداره تو هم اول به فکر خودت باش بعد بچه هات.اونا مادر خوشحال میخوان

بیشتر توجه کن به دخترت
براش هدیه بخر

یچی براش بخر حسودیش شده بچه

سوال های مرتبط