منم مثل شما هستم. حتی به پدرشم نمیتونم اعتماد کنم. چون مثل خودم حواسش نیست. اعتقاد داره بچه باید از دور مواظبش بود
یه روز همینجا دقیقا همچین سوالی رو خوندم یکی از کامنتا اشکمو در اورد
نوشته بود یه روز مامانم داداشم رو سپرد به بابام جنازش رو اورد(دور از جون همه بچه ها باشه)
یعنی میخام بگم بعضی از مردا واقعا سهل انگارن
منم همین جوریم
هیچ کس مادرنمیشه همیشه میگم حتی پدرم نمیتونه جای مادرباشه کادردلسوزتره
نه.در واقع دوسه بار اولی که بدون من بیرون رفت هی نگران بودم هی زنگ میزد به خودم تلنگر زدم که اگه میخوای بچت مستقل بشه اگه میخوای بندناف روانیش قطع بشه اول از خودت شروع کن. جلوی زنگ زدنم رو میگرفتم
یه اهنگ میذاشتم و مشغول به کارای خونه میشدم. واقعا فکرم ازاد میشد از نگرانی. قرار نیست بچه به جایی دست نزنه قرار نیست زمین نخوره لباسش کثیف نشه زانوش زخم نشه. درحد اتفاقات بزرگ و آسیب جدی دیگه حواسشون هست پدرا.
کاملا حق داری منم دقیقا همینجورم البته با پدرشه خیالم راحته چون اونم دقیقا مثل من رو بچه حساسه و. خیلی مراقبشه ولی با کس دیگه نه استرس میگیرم البته خیلی کم پیش میاد همراه کس دیگه ای بخواد بره جایی
نه منم همیشه اینطوریم اگه پیش بچه هام نباشم تمام فکرم پیششونه چون هیچکس مثل مادر مواظب بچه اش نیس
مردا هم که کلا سر به هوان😂
من فقط به بچه داری شوهرم اعتماد دارم چون از خودمم بیشتر مراقب پسرم
منم دقیقا
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.