۶ پاسخ

اینو باید خانواده شوهر بفهمن که هی پسر پسر میکنن 😡

هیچ چیز با ارزش تر از سلامتی نبست واقعا

اره بایدشکرکنیم

دقیقا همینه👏👏👏

ممنون 🙏

اره واقعاااا

سوال های مرتبط

مامان شازده کوچولو💎 مامان شازده کوچولو💎 ۸ ماهگی
داستان حقیقی یکی از شما
پارت ۱۵
زینب

از حق نگذریم چون بچه پسر بود براش سنگ تموم گذاشتن یه روستا رو غذا دادن دو بار گوسفند کشتن براش.
حتی به لطف پسرم از من هم نگهداری کردن.
این بین تنها چیزی که اذیتم می‌کرد این بود که هر وقت معصومه اجازه می‌داد پسرم از تو بغلش بیرون میومد و من می‌تونستم بهش شیر بدم.
راستشو بگم،به خاطر شغل نظامی پدرم ما بچه‌هاش یه چیزیو خیلی خوب یاد گرفته بودیم،مدارا کنیم و بسازیم...
حتی به قیمت سوختن جوانی و عمرمون باز بسازیم. مخصوصاً حالا که یه پسر داشتم.
اما باز با این حال بعد از دوران نقاهتم با بابام تماس گرفتم بهش گفتم: خوشبخت نیستم, آرامش ندارم, خستم...
گفت حالا یه بچه داری قبلش می‌شد بهش فکر کرد ولی الان چی؟؟؟
خواستم بهش بگم من که تو دوران عقدم بهت گفتم .
اما کی جرات داشت بهش حرف بزنه!
راستم می‌گفت ، باید به خاطر پسرم تحمل می‌کردم...
و من ۴ سال اون زندگی رو تحمل کردم...
چهار سال کذایی که پسرم بیشتر از من تو بغل معصومه بود،۴ سال دخالت. ۴ سال تحمل...
یه شب وقتی می‌خواستم عرفان رو بخوابونم،طبق معمول هر شب که بهونه ی عمه اش رو می‌گرفت اون شب وسط گریه‌هاش گفت : من مامان معصومه رو می‌خوام!
تنم یخ زد! با وحشت گفتم عرفان چی گفتی؟ اون همچنان داشت گریه می‌کرد با ناله می‌گفت من مامان معصومه رو می‌خوام...
برگشتم به علی گفتم می‌شنوی چی داره میگه!!!!
علی خیلی بی‌خیال گفت چیزی نیست که! حالا معصومه هم بچه نداره این بچه صداش کنه مامان. چیه مگه!
گفتم مگه مادر مرده است که به عمش بگه مامان؟!
علی بهم گفت تو خیلی عقده‌ای هستی،چی میشه دل یه بنده خدا رو شاد بکنی؟
به هر بدبختی بود اون شب عرفان رو خوابوندم.
مامان آرکان مامان آرکان ۱۲ ماهگی
امروز ناهار خونه مادرشوهرم بودیم، مادر بزرگ و خاله های همسرمم اومدن ( خاله هاش مجردن و معلم ان)
هرچی می‌خوردیم یه خاله اش به زور می‌گفت به آرکان هم بدین میدید ما نمیدیم خودش میداد، فک کنین شربت خوردنی می‌گفت بزار یذره بدم گناه داره! سر سفره می‌گفت ماست رو نگاه می‌کنه انگشتشو میزد به ماست بده بهش!!! از چایی خودش میخواست بده بهش!!! اصلا یه کارای خاصی میکرد حالا خوبه خدارحم کرده مادرشوهرم اصلا اینجوری نیست بخواد هم چیزی بده میپرسم بدم؟ یا میگه اگه صلاح بود بده
نمی‌فهمم این چرا این جوری میکرد اصلا عجیب اعصابم خورد شد حالا من که مادرشم اصلا تو لیوان خودم یا قاشق خودم بهش چیزی نمیدم
حالا اینش عجیبه بستنی سنتی آوردن میدونستم باز داستان شروع میشه گفتم من نمی‌خورم بخورین میام میخورم رفتم اتاق بچه رو بخوابونم اونم که نخوابید گریه کرد مجبور شدم بیام بیرون!!!
انگشتشو کرده تو بستنی میده به آرکان من جوری عصبانی شدم رفتم بچه رو از بغل شوهرم کشیدم بعد به شوهرم با عصبانیت گفتم تو چرا اینجا اینجوری شدی خب مگه خونه خودمون می‌دیم گفت نه گفتم پس چرا اینجا پایه رفتارهای اینا شدی زود جبهشو تغییر داد ولی با این حال من خیلی کفری بودم بعد که رفتن هرچی از دهنم دراومد پشتش به مادرشوهرم گفتم اونم گفت دلش میسوزه میگه گناه داره منم گفتم دایه مهربان تر از مادر شده پس!!
اینم بگم بچم حساسیت به پروتئین گاوی داره بستنی و ماست هم که سنتی بود دیگه فک کنین چه نورعلی نوری بود
مامان تینا👨‍👩‍👧 مامان تینا👨‍👩‍👧 ۱۱ ماهگی
سلام

عزیزانم من میخوام با مادرانی که بچه هاشون دچار تشنج یا اسپاسم هستند صحبت کنم.
خواهش میکنم مادران دیگه ،اگر به هر دلیل این موضوع براشون ناراحتی یا وسواس فکری ایجاد می کنه ،تاپیک های من رو نخونن 🌹

مادرانی که بچه هاتون این مشکل رو دارن،اول اینکه قربون دل هاتون
میدونم چه رنجی رو تحمل می کنید
منم هم دردتونم
من هم مثل شما قلبم انگار تو آتیشه
هرشب گریه میکنم
دعا می کنم و...
اما عزیزانم ،چند نکته رو به یاد داشته باشید
تشنج های بدون تب یا تشنج های مقاوم به دارو،راه سخت و پر پیچ وخمی هست،چیزی نیست که با چند روز شروع درمان حل بشه،پس نیاز به صبر و استقامت داره
بعد اینکه روحیه ما خیلی در سلامت فرزندانمون موثره پس قوی باش ،محکم باش،گریه بکن ولی بدون تو دلیل قدرت فرزندت هستی
پزشک خوب رو با تحقیق زیاد پیدا کن (تا به امروز طبق تحقیقات من،دکتر اشرفی و دکتر محولاتی در تهران در صدر هستند و بیشتر در این زمینه تبحر دارند)
نکته مهم در شناسایی تشنج و اسپاسم های شیرخوارگی هست که در تاپیک های بعدیم بیشتر میگم

من میخوام اینجا از این برنامه جهت آگاهی دادن بیشتر به مادران همدرد خودم با هم صحبتی باهاشون استفاده کنم تا اطلاعاتمون دراین زمینه بیشتر بشه و به هم کمک کنیم تا در این مسیر به بهترینها برسیم

ما مادرانی قوی هستیم 🤍
#تشنج
#اسپاسم_شیرخوارگی