۲۰ پاسخ

باریک الله به تو
انشالله بسلامتی باشه
من که تو خودم نمیبینم نه مالی، نه جامعه ای، نه اعصابی، نه جسمی
ببینم مادرا اینجا چی میگن

منکه مثل خر میترسم اگه شرایط مالیتون اوکیه اگه حوصله داری بیار

ب نظرم ببخشید. خریت هست

منکه تجربه ندارم اما اگه شرایطشو داری خیلیم فاصله سنی خوبیه بنظرم ❤️

بسلامتی عزیزم من که نه اعصاب دارم نه توان

من خیلی مایل بودم وقتی دخترم ۷ساله شددومی بیارم، ولی چون مشکل ناباروری بخصوص سمت همسرم داشتیم.دکتر اجازه ندادازعملش بگذره

مبارکه میخوای به جمع ما بپیوندی 😂😉

عزیزم خوبه من پسرم نه ماهش بود حامله شدم الان اذیت میشم ولی میرزه که پسران تا بزرگ شدن همو دارن

من دوتا شیر به شیر دارم واقعا دهنم سرویس شده
کمکی هم دارم ولی با این حال بعضی وقتا کم میارم

اصلا هیچ‌جا نمیتونم برم ، اگه دست خودم بود حالاحالاها بچه نیوردم

کار درستی میکنی عزیزم اگر کمکی و شرایطش رو داری بزار چون هرچی بگذره حست برای بچه دوم‌ آوردن میپره

اینکه بگی من بخاطر بچه اولی ی بچه دیگه میارم خودش اولین ظلمی که در حق بچه دوم کردی

به نظرم صبر کن مستقل تر بشه مثلا دیشویی یاد بگیره یا خودش غذا بخوره بعد با خیال راحت بیار اونجوری تو حاملگی اذیت میشی

ببین اگر کمکی داری خب خیلی فکر خوبیه ولی اگر نداری دست نگه دار ...
الان پسرت تو سن توجه هست اگر یکی دیگه باشه شما ناخودآگاه دیگه نمی تونی خوب به این رسیدگی کنی

من که به نظرم خوب نیس ادم از بچه باید لذت‌ببره ولی اینجوری مایه عذابت میشن

قبل اقدام حتما از شیر و پوشک بگیرش که تو بارداری اذیت نشی

فعلا زوده اذیت میشی

منم میخوام ولی میترسم

بیار کار خوبی میکنی

بزا ۴ ۵ سال بشه فاصله ۳ سال خیلی کمه اذیت میشیا

من ک اسم بچه دوم میاد تشنج میکنم هرررررگز نمیخام هرگززززز

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
سلام به همگی خوبید؟این روزا از حال خودم بگم بد نیستم ولی با وجود قیمت ها حالم تعریفی نداره ولی بازم به قول بقیه خدارو شکر کن بدنت سالمه بله خداروشکر
و حسابی این روزها با مهراب بازی می‌کنم و مهرابم میبینه من کار دارم اونم خودش با خودش بازی میکنه
ولی تاپیک هاتون رو میخونم که خیلی هاتون درگیر از شیر گرفتنید یا از شیر گرفتید
واقعا پروسه از شیر گرفتن اولش سخته مخصوصا شیر مادر که بچه بیش از حد به مادر وابسته هست و همینطور مادر به بچه
من خودمم بیش از حد به مهراب وابسته بودم و هستم برای شیر دادن ولی خیلی با خودم کلنجار رفتم بخاطر مهراب نباید شیر بدم باید کم کنم تا الان که یک وعده صبح میدم و تا آخر بهمن دوست دارم بدم و بعد قطع کنم
میدونم بیشتر از همه حال خودم بد میشه
چون یادمه شیر شب مهراب رو که قطع کردم همش به خودم فشار میاواردم الهام گریه نکنی ها خیلی سخت بود
و شروع کردم مهراب رو میبرم تو دستشویی دمپایی بپوشه و بهش میگم مامانی جیش داری بکن و جیشش رو میکنه ولی خب بلد نیست بگه
راستی اینم بگم تبریک میگم به اون دسته مادرهایی که بچه هاشون از زبان فارسی عبور کردن و به زبان انگلیسی رسیدن
فقط لطفا کمتر اینجا بگید که خیلی از مادرا استرس نگیرن آخه نه اینکه این بچه ها هنوز دو سالشون نشده برا همین میگم ممنون
آخه یه سری ها انقدر انتظارات زیاد از بچه دارن در حدی که میخوان بچه الان وایسه مشق هم بنویسه نکنید اینکارو بزارید بچه هاتون طبق سنشون پیش برن درسته باید با بچه کار کرد بازی کرد ولی بزارید بچه ها بچگی بکنن .🥰