این روزهای آخر توام شده با امید و استرس🥹 امید به اینکه قرار قشنگ ترین نعمتی که خدا تو زندگی بهم داده رو ببینم و استرس بابت اینکه هیچ پیش زمینه ای از شرایط بعدش ندارم😮‍💨 اینکه قراره شرایط سخت باشه و با گذشته متفاوت خب طبیعیه بالاخره یه مسئولیتی بهت داده میشه که خیلی سنگینه اما اصلا دلم نمی خواد نسبت به سختیش ناشکر باشم🥺
من بعد از چند سال چشم انتظاری دارم صاحب اولاد میشم اون زمانا هر بار که نزدیک عادتم میشد و میدیدم این ماه هم خبری نیست انقدر گریه می کردم که خدایا من چرا لیاقت ندارم مادر بشم، بیکار هم ننشسته بودم بیشتر دکترا رو رفته بودم هزار راه رو امتحان کرده بودم حتی تو این مسیر درگیر اشتباهات پزشکی هم میشدم و کلی تو این مسیر عقب میافتادم و نهایت تیر آخر زمانی تو قلبم خورد که برادرم که یکسال هم نبود ازدواج کرده بود فهمیدم داره بچه دار میشه🥲 نه اینکه از بچه دار شدن اونا ناراحت باشم نه اصلاااا بابت اینکه چرا تو اون موقعیت قرار گرفتم زجر می کشیدم🥹 برام سوال بود چطور میشه خدا خواسته یه نفر رو سریع میده اما خواسته قلبی تو رو هنوز نداده🙂 چقدر خوبه که میگذره و روزهای سخت ازشون فقط یه خاطره میمونه🙃 من با دلشکسته بعد از دوبار آی وی اف تو بهترین زمان ممکن جواب آزمایشم مثبت شد🥹 خدا بهم نشون داد که هرچیزی به وقتش اتفاق میافته فقط صبر داشته باش و بهم اعتماد کن… اگر یه روزی اومدم و غر زدم بهم یادآوری کنید خدا چقدر بهم لطف کرده و معجزشو بهم نشون داده
از صمیم قلبم برای همه ی چشم انتظارا دعا میکنم که زود زود زود صاحب بچه بشن و این حس خوب رو تجربه کنن🩵🥰

تصویر
۱۳ پاسخ

عزیزم چقققققققد مثل منی دقیقا منم همین مسیرو رفتم آخر بار دلم شکست ک خواهرشوهرم بعد یکسال بچه دارشده بود و من نه رو ب آسمون کردم خیلی دلم شکسته بود اونشب واقعا خدا صدای دل شکستمو شنید....

الهی عزیزه دلم🥲
دقیقا هر چیزی به وقتش اتفاق میوفته هیچ کار خدا بی حکمت نیست
من کلی وایب خوب تو این برنامه ازت میگیرم مطمئنم که یه مامان فوق العاده میشی.به چیزایه خوب فکر کن همش😍🩵

به سلامتی زایمان کنی ان شاءالله

عزیزم خدا فرشته کوچولوتو برات حفظ کنه
واقعا چقدر خوبه که قدر داشته هامونو بدونیم و شکرگزار خداوند باشیم♥️

نگران نباش
ماها از بچه داری غر نمیزنیم
من ی دوستی دارم کلا مدلش غر زدنیه
از ازدواجش غر زد از حاملگی غر زد الان بچه داره غر میزنه
کلا غر میزنه😂😂

الهیییی عزیزم 🥹💚

ای جانممم🥹انشالله بسلامتی بغل بگیریش عزیزم❤️

سلام عزیزم عضو گپ مامان های قمی میشید؟

عزیز دلممم

بهترین مادر میشی قول میدم بهت

عزیزم🥲
دقیقا خدا همه چی رو ب وقتش ب آدم میده....🥲❤️

ای جان دلم چقدر قشنگ نوشتی اینو بدون خدا هیچوقت دیر نمیکنه شکر خدا بعد این همه سختی نتیجشو دیدی❤️
ان شالله صحیح و سلامت بغلش کنی😘

یه چیزی رو هیچوقت نباید فراموش کنیم،اینکه خدا خودش میدونه وقتش کی هست.

سوال های مرتبط

مامان امیر حسین 😍❤️ مامان امیر حسین 😍❤️ ۱ ماهگی
یادم نمیره روزایی که همش پیگیره دکتر بودم دارو میخوردم افسرده بودم یادم نمیره اونموقع که دکترا جوابم کردن ولی در کمال ناامیدی یهو خدا بهم یه معجزه داد یه نعمت بزرگ یه تودلی 🥰اونموقع همه‌ی اقوام تو فوت پدربزرگم افسرده و ناراحت بودن منم همینطور ولی وقتی فهمیدم خدا بهم یه فرشته داده ناراحتی هارو گذاشتم کنار و تصمیم گرفتم واسه مامان شدن آماده بشم ،چه روزایی که با استرس گذروندم و حالا فقط شش روز دیگه مونده تا بغل کردن همه‌ی وجودم🥺و من بی نهایت شوق و ذوق دارم گه گاهی استرس و ناراحتی میاد سراغم و همینطور ترس از آینده اما بلافاصله خودمو جمع میکنم و با خودم میگم حالا که خود خدا تصميم گرفته بهم همچین نعمتی بده من چرا باید نگران بعدش باشم خدا همیشه هست🥰
پسر قشنگم نه ماه در انتظار دیدنت روز شماری میکردم ولی این هفته‌ی آخر برام خیلی بیشتر از اون اون نه ماه داره دیر میگذره ،شبا خواب میبینم به دنیا اومدی هر دفعه با یه قیافه 😂وای که من چقدر خوشبختم که تو رو دارم ❤️این چند روز هم برای دیدنت صبر میکنم لطفا سالم و سلامت بیا پیشم که مامان حسابی چشم به راهته 🫀خدایا دامن همه‌ی چشم انتظار هارو سبز کن ✨️الهی آمین 🙏
مامان شاهان مامان شاهان ۴ ماهگی
پارت چهارم .

تو زایمان های قبلیم هیچ وقت بچم رو بعد زایمان نزاشتن تو بغلم اون لحظه . این موضوع شده بود حسرت برام . که چرا بچم رو اون لحظه بهم ندادن . ولی اینسری سریع گذاشتنش تو بغلم . واییییی چه حس خوبی داشتم . حسرتم جبران شده بود . فقط تند تند بوسش میکردم و ازش تشکر میکردم که سالم اومده پیشم .
بعدش دیگه بخیم زدن و به بخش منتقل کردن . بچم رو دادن بهم . اون لحظه دلم میخواست فقط سجده کنم و از خدا تشکر کنم . ولی با وجود بخیه هام نتونستم و نشسته از خدا و همه اماما و .... تشکر کردم وایه اینکه بچم سالم اومده بود بغلم .
میدونم این داستان زایمانم شاید واسه بعضی ها ترسناک باشه ولی من نخواستم کسی رو بترسونم . فقط خواسنم بگم این حرف رو که میگن . در ناامیدی بسی امید است .
پایان شب سیه سپید است .
خداروشکر آخر کار منم روشن و سپید شد . خواستم بگم فقط همه چیز دست خداس . خدا بخواد تو هر شرایطی بهت هم توان میده هم قوت قلب . و طوری کمکتون میکنه که بعدا انگشت به دهن میمونید .
خب دیگه . ببخشید خیلی حرف زدم . از همتون معذرت میخوام .