یه حرف دلی بزنم نظرتون بگین
واقعا قبل بارداری همیشه دوست داشتم دوتا یچه داشته باشم
اما الان که فکر میکنم قرار یه روزی همه این انفاق هایی که پشت سر گذاشتم دوباره از اول طی کنم قشنگ جون منو میگیره
از طرفی دلمم برا پسرم میسوزه چون تک فرزندی سخته
من شوهرم تک فرزند بود پدرشوهرمم تک فرزند بود
هیچکس نداره پسرم فقط یه دایی ۲۰ ساله داره همین🥲
شما باشین بازم بچه میاوردین حالا منظورم ۵.۶ سال دیگه هااا

بله من بودم صدردصد میوردم حداقل سه تا من چون دخترم دایی و عمه ندارع باید بیارم ک لااقل خواهر و برادر داشته باشه😊

آره ان شاءالله ۴ سال دیگه میارم

هرگز . با هر شرایطی که باشه...
مم انتخابم تک فرزندیه با هر معایبی که داره
چون خودم از نطر روانی دیگه نمیتونم از اول شروع کنم این‌مسیرو.
هر کی فرق میکنه با کس دیکه

من یه دوقلو ده ساله دارم و یه دختر ۱۰ماهه دوقلوهام خیلی اذیتم کردن الانم اذیت میکنن ولی دخترم خیلی آرومه مثل خودمه همه چیزش عشق میکنم بادخترم خودمم تک دخترم خواهرندارم بخاطرهمین میگم اگر جون داشتم و شرایط مالی بود یه خواهر باید براش بیارم چون بعدازمن خیلی تنها میشه مثل الان که من تنهام 🥲

من پسر اولم ۵سال نیم
و الان پسر دومم ۷ماه خداروهزار بار شکر میکنم بخاطر وجودش
ولی پشیمونم از بچه دوم بخاطر خیلی دلایل جسمی غربت سختی هاش
آینده نامعلوم و…

۶ پسر با۳ سال ازهم فاصله دارن خودم روشون خیلی حساسم از نظر درس و تربیت اونجوری که باید شلوغ باشن نه

بخدا دخترم امسال کنکوری

من بچه هفتم باردارم خیلی سخته ولی لذت بخش تنهای تنها بزرگشون کردم

من امسال بچه چهارمم رو بدنیا آوردم
الان خدا رو شکر دو تا دختر و دوتا پسر دارم😊😊😍😍😍

عههه
منم دلم میسوزه وگنه دیگ بچه نمیوردم ولی میخوام بچه بیارم ک همبازی و همراهش باشه
من خودم ۳ خواهر دارم
شوهرمم دو خواهر داره
ب نظرم اگ انشالله شرایط اقتصادی مون بهتر شه ۲ تا دیگ میارم وگنه نهایت یکی دیگه

تن و بدنم میلرزه،منم میگفتم میارم ولی فکر اینکه این روزا دوباره تکرار شه نمیخوام،

من دو تا خیلی دوست داشتم ولی واقعا یک با این وضعیت بی ابی، جنگ، ماشه، بی برقی و هزار تا چیز دیگه دلم میسوزه واسه بچه ای که قراره ب دنیا بیاد.. و هم واقعا تو جنگ داغون شدم از استرس بچم.. و دو وقتی فکر میکنم قراره روز و شبای واکسنو دوباره طی کنم، زردی و مریضی و شیر نخورد حس میکنم دیگه توان ندارم😩😮‍💨😂

منم میگفتم دوتا قبلا
ولی واقعا بارداری و زایمان سختی داشتم 😫
پنج شش سال فاصله هم نمیتونم بذارم
چون بچه تازه بعد سه چهار سال خودکفا میشه یکم مادر راحت میشه
می‌خوام برم دیگه دنبال پیشرفت شغلی تحصیلی خودم
دوباره گیر بچه بیفتم باز چهار سالن می‌ره
رو هم میشه حداقل هشت سال از عمرم که فقط مادری کردم

منم مث شما...حس میکنم هیچوقت نمیتونم دوباره این روزا رو تجربه کنم....اما همه اونایی ک بچه بزرگتر دارن میگن اولش ملهم همینو میگفتیم ولی الان ک 3 یا 4 سالش شده ب فکر بچه دومیم...ولی خب خودم بازم میگم هرگز نمیتونم بخاطر تنهایی دخترم به خودم ظلم کنم،سعی میکنم خودم تنهاییش ر. پر کنم

همسرمنم تکفرزنده سخته ولی جونم ب لبم رسیده انقد ک‌بچه داری سخته پسرمنم فقط یه خاله داره والسلام من نه دیگ نمیارم ازلحاظ عقلی امادلم به تکفرزندی راضی نیس میدونم سخته واسه بچم یامن و باباش تواینده
درکل دهنم سرویس شده نمیارم😬این پسرممم خدا داده نمیخاستم من

از اونجایی که کمکی ندارم، نه دیگه، همین یکی بسه😅