۷ پاسخ

اون موقع ک هردو باهم بودن بنظرم باید میخریدی چون بچه یه جورایی کوچیک شده یالااقل ی چیز جایگزین میگرفتی براش.. وقتایی ک تنهاست باید محدودیت بیشتری بذاری

ب نظرم بهتره چون میگین همیشگی هست این رابطه ، به دوستتون هم بگید ، برای دخترش بیشتر خوراکی بیاره ، چون این دو تا با همن ، من نمیخوام دخترم عادت کنه که هر روز باید براش چیزی بگیرم .
پول شاید برای اون خانوم بی ارزش باشه و مصرف گرا باشه ، ولی برای شما با ارزش ..
من اگه ببینم همچین دوستی دارم و قراره هر روز چالش داشته باشم و اعقاب خوردی ... رابطم رو کم میکنم با اون خانوم .

نگران نباش
به جاش می گفتی چی میخوای و اینا
یه چندتا گزینه دیگه جلدش میزاشتی
ببینی چی میخواد
باهاش حرف بزن
هرچیزی هست خوب نیست و..
ولی گاهی بخر ‌...کم

مامان عزیز اگر به فکر به درد نخور بودن هستین که خورده
هم پشمک و هم سیب زمینی
پس مخالفت شما برای خریدش درست نبوده
برای اینکه این اتفاقها نیوفته تو کیفتون همیشه خوراکیهای سالم داشته باشید تا بچه هوس هله هوله نکنه
و از. طرفی مکانهایی برید که اینجور خوراکیها نباشه
و یا براش حتما توضیح بدید

عزیزم یه وقتایی باید از پول گذشت بخاطر غرور و شخصیت بچه مخصوصا وقتی همراه دوستش باشه تربیت فقط برای مواقع تنهایی خودتو خودشه

وقتی دوتایی خواستن میگرفتی دیگه

والا منم میمونم بعضی وقتا توی تربیت چی درسته چه غلطه چه موقع چه رفتاری باید بروز داد

سوال های مرتبط

مامان مھلا کوچولو مامان مھلا کوچولو ۳ سالگی
دخترم سرماخوردگی گرفت همراه تب از اینورم‌ شکمش کار نکرده بود چن روز بود بردمش دکتر برای سرماخوردگیش چون شکمش سابقه داشت ۶ روز کار نکنه خلاصه ک‌ من داروهای سرماخوردگی رو از دیروز هیچی ب دخترم نمیدم چون درگیر شکمش شدم امروز ۸ روزه کار نکرده خاکشیر دادم روغن زیتون سوپ حالش بد شد ولی روغن کرچک شربت فیژیلاکس یا همون انجیر دادم دیشب سیاف گیلیسیرین گذاشتم ک همیشه رد خورد نداشتم ولی نکرد امروز روغن شیاف کردم ولی نکرد شکمش ماساژ ریاد دادم با روغن خوش دارو هم نیس چیزی بخوره گیاهی اینا.ولی کمو بیش چیزی میخوره مثل آب هویج سیب یه ذره غذا حالا مام روستا تا شهر دوساعت راهه شب تصمیم شد دخترم و ببریم شهر بیمارستان و دکتر اماده شدیم رفتیم تا یه مسیری ک ۱۰ دقه راه بود شوهرم ب شدت خواب گرفته بود مجبوری برگشتیم تا صبح بریم الآن دارم ثانیه میشمارم صب بشه بریم زودتر همش فکر بد میاد ذهنم نصف شبی از استرس و نگرانی حالت تهوع گرفتم دخترم خداروشکر آروم خوابه.کاشکی خدا معجزشو الان نشون بده و دخترم بیدار شه و شکمش کار کنه😔🥺😓🥲😭