۴ پاسخ

ساعت ده اینا رفتم بخش پنچ شش نی نی شیر خورده بود هرچی دادیم نخورد پرستار گفت شیرخشک بخرین بدین وقتی اومدم خونه خیلی سخت کمکم میکردن تا میگرفت گریع میکردم از درد سینه سیر نمیشد شیرخشک همسرم درست میکرد میداد بخوره بعد سع چهار روز شیرم اومد شیرخشک ندادم الان خودش راحت میخوره

بعد زایمان اوردن تماس پوست با پوست بعد لباس اینا تنش کردن اوردن شیر دادم بهش یک دوساعتی بعد بچع رو با خواهرشوهرم مامانم اینا فرستادن بخش اتاقم اتاق خصوصی گرفته بودم من هنوز اتاق زایمان بودم دوباره ماما اومد از اول بخیه زد از بیرون بخیه نخورده بودم بخاطر رگ واریسی که داشتم خونریزی شدید داشتم داشتم گریه میکردم اونجام دلداری میدن چیزی نیست اولاش بود که همسرم رسید اومد داخل رفته بود برا عکاسی وسایل بیاره در طول زایمان هم پیشم بود اول تا اخرش

برا من از همون اتاق ریکاوری پرستار گذاشت رو سینه م. سینه رو گرفت.
هر دو ساعت میدادم شیر بهش.
دو سه روز اول شیر دادنش سخت بود. هم شیرم کم بود هم سینه م یجور نوکش بد بود.
الان ولی خودشم یاد گرفته و سریع تر سینه رو میگیره.. فقط باید حوصله کنی و اصلا ناامید نشی.

از وقتی ب دنیا اومد تو ریکاوری گرفت سینه رو. من هر ۲ساعت سعی میکردم بیدارش کنم ولی یه وقتایی ک بیدارنمیشد ۳ساعت هم میشد که شیرنخورده باشه

سوال های مرتبط

مامان ₘₐₘₐₙₑ, DₐYₐₙ مامان ₘₐₘₐₙₑ, DₐYₐₙ ۴ ماهگی
مامان آیهان 💙 مامان آیهان 💙 ۴ ماهگی