۶ پاسخ

اینایی ک میگن خوب نیس کلا خودشون بد زا هستن و بدن ها متفاوتع و ژنی هس

من هر دوتا درد رو کشیدم . طبیعی ۱۰ سانت باز شدم ، دم آخری بچم ضربان قلبش افت کرد منو بردن سزارین اورژانسی ‌.. واقعا سزارین عالیه ، من تو طبیعی مردم و زنده شدم

سزارین عالیه منم دومین باره ک میخام برم ازروزاولم سرپابودم

منم‌سزارین اختیاری شدم و راضیم هیچی نفهمیدم

بعدش چیشد چند دقیقه سرپاشدی

بسلامتی عزیزم اختلاف بچه هات چقده

سوال های مرتبط

مامان دخترا 👸👶 مامان دخترا 👸👶 ۳ ماهگی
خب بریم سراغ تجربه زایمان سزارین در بیمارستان نیکان غرب با خانم دکتر ملیحه پورزمانی
من تو ۳۹ هفته تمام وقت سزارین داشتم و صبح زود رفتیم بیمارستان، قبلش نیاز نیست برید برای تشکیل پرونده
مدارک و سونوها و آزمایشات و دوتا کپی از صفحه اول و دوم شناسنامه پدر و مادر و همون اول هم ۱۵ میلیون دریافت کردن
بیمه مون تکمیلی بود و چون سزارین دوم بودم و دکترم هم نامه داده بود که با تکمیلی ما کار میکنه از بیمه مون استفاده شد
کل هزینه زایمان حدود ۶۰ تومن شد بعلاوه ۴۵۰۰ هزینه فیلمبرداری اتاق عمل
من اتاق خصوصی هم میخواستم که گفتن بعد عملت به بخش زایمان بگو ولی بعد عمل رفتیم داخل بخش و بردنم تو اتاق دو تخته و گفتن خصوصی نداریم فعلا پره ولی از شانس خوب من اون یکی خانومه چندساعت بعد مرخص شد و من کلا تو اتاق خصوصی بودم😅
خب برگردیم سر زایمان
بعد از تشکیل پرونده ساعت حدودای ۸ونیم من رفتم بلوک زایمان و اونجا قرار بود عملم ساعت ۹ باشه.. اومدن سوند و آنژیوکت وصل کردن و گفتم لطفا سوند رو بعد بی حسی وصل کنین اما گفتن دکترت خواسته اینجا وصل کنیم سوند رو چون تو اتاق عمل آقا زیاده. دیگه پذیرفتم و حس بدش رو تحمل کردم، یه حس سوزش داشت که تا وقتی بی حسی رو بزنن همینجور باهام بود. ولی آنژیوکت رو خیلی عالی زدن و درد نداشت و جای خوبی هم زد کنار انگشت شصتم
بقیه پست بعد
مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 ۶ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت ۲
رسیدم بیمارستان ازم nst گرفتن گفتن هم انقباضات زیاده هم ضربان قلب بچه بالاس باید همین الان بستری شی سزارین اورژانسی شی منم گفتم پس به دکترم زنگ برنید بیاد
به دکترم زنگ زدن تهران نبود منم گفتم فردا عمل کنید میخوام دکتر خودم باشه بهم گفتن انگار متوجه نیستی ضربان قلب بچه بالاس
خلاصه قبول کردم دکتر بخش منو عمل کنه دکتر خوبی بود خدابی اما از شانس من دکتر خودم نبود تازه به دکترم ۹ تومن هم زیر میزی دده بودم که اینجوری شد
خلاقه کفتن حاضر شو برای امل ساعت ۷ صبح بود گان و این چیزا پوشیدم نوبت سوند زدن شد من شنیده بودم درد داره خیلی میترسیدم بهشون گفتم تو اتاق عمل بعد بی حسی بزنید گفتن همشون مردن خلاصه من راضی شدم سوند برام وصل کنن
پرستاره گفت خودتو شل بگیر نفس عمیق بکش درد نداره منم همین کارو کردم کلا ۱۰ ثانیه طول کشید دردش هم قابل تحمل بود اونجوری که فکر میکردم نبود
من فیلمبردار واسه اتاق عمل و دیزاین اتاق vip داشتم که بخاطر اورژانسی شدن نتونستم انجام بدم خیلی ضد حال خوردم
خلاصه منو بردن اتاق عمل ا
مامان آوش💫 مامان آوش💫 ۶ ماهگی
تجربه من از زایمان سزارین
روز سوم فروردین برای سونوگرافی به بیمارستان رفتم که گفتن آب دور جنین 8.5به دکتر شیفت زنگ زدن و گفت باید عمل بشم چون بچه هم بریچ بود اومدم خونه یه دوش گرفتم و وسایلام جمع کردم و ساعت 3بستری شدم اول nstگرفتن بعد سوند وصل کردن و انژوکت زدن موقع وصل کردن سوند و بعدش خیلی احساس سوزش داشتم بعد رفتم اتاق عمل امپول بی حسی تو نخاعم زدن اصلا درد نداشت بعدش کم کم پاهام سنگین شد و یه پرده جلوی سرم کشیدن پنج دقیقه طول نکشید که صدای گریه بچم شنیدم و دیدمش اشکام جاری شد🥹پسر سفید قند عسلم هیچ وقت فکر نمیکردم انقدر عزیز باشه،خداروشکر کردم بعدش شروع کردن به کندن جفت و بخیه و ...با اینکه بی حس بودم اما کندن جفت کامل احساس کردم رحمم میکشیدن بیرون، بعد از بیرون آوردن بچه خیلی از قبلش بیشتر طول کشید حدود یک ربع فقط بخیه و کارای بیرون‌اوردن جفت انجام دادن ،یکم بالا اوردم بعد که تموم شد نیم ساعتی توی ریکاوری بودم درخواست پمپ درد کردم ،بعدم که بلندم کردن و رو تخت خوابوندن با اینکه موقع عمل زیاد اه و ناله کردم و حرف زدم ولی سردرد نگرفتم،کم کم دردام شروع میشد پمپ درد خیلی خوب بود هر بار که اذیت بودم فشار میدادم
مامان 🩷👧🏻ronisa مامان 🩷👧🏻ronisa ۶ ماهگی
سلام مامانا من هم اومدم از تجربه ی زایمانم بگم من بعد عید رفتم مطب که دکتر برام سونوگرافی نوشت برای وزن تو سونو زده بود که آب دور جنین کم شد رفتم پیش دکتر گفت هر روز باید بری nstبدی تا بتونیم بورو تا سی و هشت هفته نگه داریم چون سی هفت هفته بودم بهم گفت اگر nstخوب نباشه باید فورا زایمان کنی من چون میخواستم طبیعی زایمان کنم معاینه هم کرد و گفت دو و نیم سانت بازی من اون روز رفتم nstدادم که خوب بود برای فرداش هم دوباره صبح رفتم دو بار گرفت که خوب نبود گفت برو آبمیوه بخور و راه برو دوباره بگیریم دوباره گرفتن که باز هم خوب نبود و به دکترم زنگ زدن که دکتر گفت اورژانسی ببرید اتاق عمل من سریع خودمو میرسونم از اون لحظه ی تماس تا اتاق عمل کلا ده دقیقه نکشید و بیهوشم کردن و رونیسا خانوم دنیا اومد من خیلی استرس داشتم و وقتی اتاق عمل و دیدم بیشتر شد واقعا خوشحالم که بیخوشم کردن و چیزی نفهمیدم چون واقعا اگر متوجه اتفاقات دورم میشدم استرسم خیلی بیشتر میشد واقعا از سزارین هم رازی بودم و خدا رو شکر میکنم که هم خودم سالمم هم بچه و هم اینکه زایمانم سزارین شد چون درد معاینه کردن طبیعی از درد بخیه بیشتر بود و کلا درد زیادی نکشیدم برای زایمان فقط برای ماساژ رحمی درد داشتم حالا نمی‌دونم به خاطر رسیدگی عالی بیمارستان و ورسنلش بود یا کلا این بود ولی عمم بیمارستان دیگه ای زایمان کرد خیلی درد داشت پس حتما تو انتخاب بیمارستان دقت کنید
مامان پسری مامان پسری ۲ ماهگی
مامان پاشا🧸 مامان پاشا🧸 ۱ ماهگی
تجربه سزارین در بیمارستان صارم
مامانا من ۸ساعت ناشتا بودم از ۶صبح رفتم بیمارستان دنبال کارای پذیرش و فیلمبرداری عکاسی
یک پک کامل واسه قبل عمل و یک پک کامل واسه بعد عمل بهم دادن هزینش ۹۰۰ تومن بود
بعدشم رفتم برای آزمایش ادرار و خون و چک گردن ضربان قلب بچه و فشار خودم ، بعدشم اومدن دنبالم و رفتیم اتاق عمل
بی حسی از کمر بودم و اصلا درد سوزن اسپاینال رو حس نکردم انقدر دستشون سبک بود 🤌🏽 جو اتاق عمل عالی بود و همه حسابی پرانرژی بودن جوری که اصلا استرس نداشتم
گذاشتن و برداشتن سوند هم واقعا دردناک نبود
ساعت ۱۰:۳۰ رفتم اتاق عمل و ساعت ۱۰:۵۵ پسرم به دنیا اومد
همسرم اومد اتاق عمل و بند ناف رو برید تمام لحظه ها هم فیلمبرداری داشتم👀 بعدشم رفتم ریکاوری شکمم رو فشار دادن برای تخلیه خون و جمع شدن رحم که کاملا بی حس بودم و نفهمیدم هیچی
در آخر اومدم تو بخش ، پمپ درد داشتم و تا همین لحظه خداروشکر درد وحشتناکی نداشتم
از رسیدگی بیمارستان و پرسنل خیلی راضیم د به امید خدا فردا مرخص میشم❤