گاهی اوقات به حدی از مامانم دلخور میشم که خدا می‌دونه

فقط هیچ جایی نمیتونم بیانش کنم
زنگ زده آخر هفته بیاین خونمون
گفتم مرسی مامان هفته قبل بودیم این هفته م که ی روز درمیون اومدیم اونجا
این هفته نمیام
میگه ارهههه نیا تو کافری فقط اون بچه رو زندانی کن تو خونه
کافرررررر یکی خودتو تو خونه زندانی کنه خوشت میاد
میگم چه زندانی ؟
بچه من هرشب بیرون دور می‌زنه هفته ای یه بارم میره خونه بازی
این هفته م ک یه روز درمیون خونه شما بوده
یه روز درمیون بیرون
چه زندانی واقعا ؟
آخرشم قهر کرده
زنگ زده شوهرم کلی گلگی منو کرده
آخه مادر بی سیاست من پیش شوهرم ؟؟؟؟
از من که پرسید هیچی از مکالمه مونو نگفتم نمی‌خوام بدونه
فقط گفتم دوست ندارم برم

این ک‌دلخورب نداره تازه خیلیم خوبه ک‌دعوتت میکنه ک بری .براش مهمی که دعوت میکنه

خب برو دختر چی گفته مگه برو شام و ناهارت اماده بخور
اونم لابد دلتنگ بچه هاس

خب عزیزم از رو دلسوزیه ...خدا همه پدر ومادرا رو حفظ کنه ...حاضرم هر چی دارم بدم یه روز دیگه پدر ومادرمو میدیدم

حالا من بگم نمیام مامانم بشکن میزنه
سه هفته خونشون نرفتیم خونمون نیومده

خوش به حالت
از چی ناراحت شدی دقیقأ اینکه مامانت میگه هر روز بیا !!!!

حالا انگار خودشون اون موقع مارو جزایر قناری بردن .

کار خوبی کردی ک نگفتی
حد و حدودت رو برای مادرت مشخص کن کاملا جدی ک دیگه انقد زیاده روی نکنه ولی با احترام

مامان منم همینو میگه از رو دلسوزیه

واااای این خود مادره منهههه