مامانا بچمو قبلاً آرایشگاه می‌بردم یا حمام، اصلا گریه نمیکرد،اما الان خدا نکنه آرایشگاه یاحمام ببرمش شیون میکنه، آخه مگه نباید هر چی بزرگتر میشن بهتر بشن، پس چرا بچه من بر عکسشه،مثلا واسه حمام رفتن خیلی اشتیاق داره حتی می‌ره پشت در حمام که من ببرمش حمام اما کافیه آب بریزم رو پاش فریاد میزنه خودشو پرت می‌کنه تو بغل من، والا یه بنده خدایی میگفت اگربچت اینطوریه خوب نیس احتمالا بچت مشکل حسی داره، اینو دیگه کجای دلم بزارم،بخدا دیگه قاطی کردم هر روز باید غیر از قرص تیرویید قطره آهن و مولتی ویتامین چند نوع داروی دیگه بهش بدم والا دیگه کم آوردم ،الان ببرمش دکتر بگم مشکل حسی داره،بخدابس که دکتر بردمش دیگه خسته شدم، حرف زدنشم که ماشاالله فقط بابامیگه، قبلاً کلمه زیاد میگفت اما انگار همه رو یادش رفته، یچیزی هم از من بخاد نمیگه مامان فقط با ایما و اشاره میگه فلان چیزو میخام، شاید بگید حساس شدم اما بخدا همه ی اینا جای نگرانی داره،بچم تیرویید که داره،کم خونی داره، یبوست که داره، بدنش که کم آب شده، دندون که هشتابیشتر نداره، حرف که نمیزنه، الآنم که میگن چون از حمام می‌ترسه احتمالا مشکل حسی داره ناشکری نمیکنم اما به کدومش برسم والا بخدا دیگه رد دادم

۸ پاسخ

عزیزم پسرمنم بچه بود چون درکی ازحمام رفتن نداشت اصلا گریه نمیکرد ولی الان چرا اولاش میترسه آب روصورتش بریزه گریه میکنه من سعی میکنم باش آب بازی کنم یابغلش میکنم آروم بشه ربطیم به مشکل حسی نداره

بچه ها همینجوری ان
تا چهارسالگی از حمام فراری ان و میترسن
درست میشه تو فکرش نرو

تمام این هایی ک گفتی درمان داره ناشکری نکن بچه س دیگ
پسر منم الان حموم بودیم آنقدر گریه کرد موخم پاچید

ماهان هم قبلا حمام دوس داشت الان کافیه بگم بریم حموم فوری میگه نه واویلا میکنه توحموم سرشوبشورم چنان جیغ میزنه پرده گوشم پاره میشه ولی کلا ازآرایشگاه میترسید۱۱ماهش بودبردمش به زورگوشی وبازی موهاشوکوتاه کردیم اونم بغل باباش نشست الان که بردم دورازجونش نزدیک بودسکته کنه یه جوری میلرزیدوگریه میکردوسرشوتکون میداد کوتاه نکردیم برگشتیم خودم بردم توحموم باقیچی کوتاه کردم براش هرچندبازگریه میکرد ازصدای ماشین وحشت داره

عزیزم وقتی میگی جیغ میزنه شاید ترسیده مثلا آب گرم یا سرد بوده ترس ورش داشته،تشخیص مشکل حسی به این راحتیا نیس
تیروئید و کم خونی هم درمان داره،اما یبوستو خیلی مواظب باش خیلی بچه رو بداخلاق و عصبی میکنه و معمولا هم با کم خوتی در ارتباطه، به نظرم یه نگاه دوباره بدون تعصب بنداز اگه واقعا غذای خوب بهش میدی،شیرو کم کردی، تلویزیون و گوشی نمیدی به اندازه کافی تحرک و بازی داره و کلا سبک خواب و خوراک و زندگیش درست و سالمه دیگه همینا لازم و کافیه و همینا از دستت میاد لازم نیس انقد خودتو ناراحت کنی

پسر منم همینهه فقططط گریععهه میکنه حموم رفتنی جوری ک انگار زدنش کلی بازی میکنم و اینا شعر میخونم ولی فقطط گریه میکنه دیگ واقن رد دادم

دقیقااااا دختر من عااااشق حموم بود الان از گریه غش میکنه دیگه

بچه منم همینجوریه تاجایی ک من میدونم دیدم همه بچه ها تقریبا همینجورین

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی جانم♥️ مامان امیرعلی جانم♥️ ۱ سالگی
مامانا خیلی غصم شده، دلم داره میترکه، بچم چرا حرف نمیزنه، چنتا کلمه مث مامان بابا دایی توپ بلد بود دیگه اونارو هم نمیگه،انگار همه رو یادش رفته، دوسه روزه میگم دارم میگم مامان بگو دایی یا مامان بریم پیش دایی هرچی بهش میگم انگار باهام لج می‌کنه اصلا حرف نمیزنه، میترسم ببرمش دکتر بگه ببرش گفتار درمانی، خیلی هم باهوشه، کفششو خودش میپوشه، میخام ببرمش حمام لباسشو خودش درمیاره، هرکاری بگم انجام میده، قربونش برم ناهار که میخوریم ظرفشو میاد پرت می‌کنه تو سینک که مثلا کمک من کنه، خیلی کارا میکنه، بشدت بچه مستقل و زبرو زرنگیه، اما تنها مشکلم اینه که حرف نمیزنه، خواهرم بچش شیش سالشه میگه الکی نگرانی، میگه مگه من به بچم کلمه یاد دادم، خودش بزرگ شد به حرف افتاد، اماخب یکی از مامانای گهواره میگفت بچم تماس چشمی داشت ، نسبت به اسمش واکنش نشون میداد، خیلی هم باهوش بود اما چون گفتار نداشت دکتر تشخیص اوتیسم داد،بخدا دارم دق میکنم، خیلی نگرانشم، الان دیگه نزدیک ۲۲ماهشه باید چنتا کلمه پیش پا افتاده بلد باشه ، اون چنتا کلمه ای هم که میگفت دیگه نمیگه، الان چه خاکی به سرم بریزم، همش دارم خودخوری میکنم بنظرتون چیکارکنم
مامان امیرعلی جانم♥️ مامان امیرعلی جانم♥️ ۱ سالگی
مامان امیرعلی جانم♥️ مامان امیرعلی جانم♥️ ۱ سالگی
مامانا من هنوز نگران حرف زدن بچمم، چیکار کنم به حرف بیاد، فقط میگه ماما، جوجو، از یه بلاگری تو اینستا پرسیدم گفت نگران نباش بچه من 23ماهشه تا یکماه پیش چنتا کلمه بیشتر نمی‌گفت ،یدفعه به حرف میاد، یکم حرفاش امیدوارم کرد اما بازم اون استرس لعنتی میفته به جونم که مبادا خدای نکرده زبونم لال مشکلی هست که بچم حرف نمیزنه، آخه بچه ای که اینهمه باهوشه چرا نباید حرف بزنه، حتی کلمات پیش پا افتاده رو نمیگه، یه هفتس میگم مامان هاپو میگه هاپ هاپ، یا پیشی میگه میو میو، فقط نگاه به دهنم می‌کنه اما نمیگه، بنظرتون از چی می‌تونه باشه، راستش یکماه پیش بردمش حمام تو وان حمام نشسته بود اومدم بیرون حولشو بیارم با شوهرم دعوام شد، شوهر لعنتیم خیلی دوسم داره اما خدا نکنه باهام دعواش بشه مث سگ پاچه میگیره، یک ربع باهم دعوامون شد وقتی رفتم حمام دیدم بچم ازترسش همینجور مات و مبهوت نشسته داره نگاه می‌کنه امکان داره بخاطر دعوایی که داشتیم ترسیده باشه وحرف نزنه؟اخه اگرم ترسیده باشه باید لکنت زبون بگیره نه اینکه کلا حرف نزنه، بخدا دیگه مخم رد داده، شوهرم میگه الکی نگرانی دوروز دیگه مثل بلبل برات حرف میزنه مختو میخوره، اما با همه اینا بازم ترس تو دلمه، چیکار کنم اخه، یه هفتس میگم مامان بگو هاپو نمیگه، دیگه چجوری باید باهاش تمرین کنم که بتونه حرف بزنه
مامان جانا مامان جانا ۲ سالگی