سلنا خیلی بهانه گیر و لجباز و گریه ئو شده ، صبح تا شب لباس منو گرفته داره نق میزنه و گریه میکنه ، لج که میکنه همه چیزو پرت میکنه و داد و فریاد راه میندازه ، حس میکنم همه اطرافیان از من متنفر شدن هیچکس دوس نداره من برم خونش ، دو سه روز رفتم خونه بابام انقدر اذیت کرد بابام برگشت گفت ما دیگه حوصله نداریم اعصاب نداریم بچتو بردار از اینجا برو ، خیلی دلم شکست از حرفش رفتم تو اتاق نشستم کلی گریه کردم ، بابام فهمید دلخور شدم خیلی سعی کرد از دلم دربیاره اما واقعا خیلی ناراحت شدم ، بچه های شمام اینجورین ؟؟؟

من هفته ای یه بار خونه مادرم میرم برادر مجرد دارم خیلی به خواب استراحت اهمیت میده بچمم شیطونی میکنه هر دفعه میخوام برگردم هول هول و عجله ای که برادرم غر نزنه اصلا بهم خوش نمیگذره.

پسر منم همینه عزیزم تو وقتی خودت خسته میشی انتظار نداشته باشه بقیه بتونن تحمل کنن من بخاطر همین موضوع خونه‌کسی برم اصلا نمیمونم تو هم دو سه روز اصلا نرو جایی ناراحت هم نشو از حرفش حق داره

بله دخترمنم خیلی شیطونه و بهانه گیری میکنه من ک چند ماه یکبار خونه مامانم میرم

بله دختر منم نق نقو ، دیر به دیر میرم خونه بابام، سریع هم برمیگردم، چون سن و سالی ازشون گذشته حوصله ندارن باید درک کنیم