۱۹ پاسخ

من تدریجی کردم ۱۸۰ تا کردم ۱۵۰ رو ۱۲۰ ک رسیدم دیدم بدتر باز خواست دوباره ۱۲۰ تا دادم الانم قط نکردم ظهرا ۱۸۰ تا میدم شبا ۲۴۰ تا

سلام به جاش براش خوراکی سالم بخر ببرش پارک بیرون خونه اقوام تا خسته شه وقتی برسه خونه بخوابه

به نظر من ن اول یهو بگیری خیلی بهتره از تدریجی بچه می‌دونه که دیگه نباید بخوره ولی تدریجی بیشتر عذاب می‌کشه و غصه می‌خوره یه بار بدی یه بار کم بدی یه بار ندی من پسرمو یهو از شیرگرفتم و واقعا راضی بودم

پسر من هم شیر خشک میخوره هم شیر مادر که شیر مادرو‌از اول شهریور گرفتم ولی مصرف شیر خشکمون رفته بالا به شوهرم میگم کمک کن بگیرم میگه ن بزار تا دوسالگی بخوره موندم چه کنم

حقیقتا منم ترسیدم از شیشه ات 😅
منم تدریجی هیچ فایده ای نداشت
میخام سرشو ببرم بگم خراب شده بلکه دست برداشت
ما دلمون نمیاد ولی اشتباه میکنیم

اشکالی نداره. ان شاالله زود کنار میاد. گاهی روش تدریجی بیشتر بچه رو اذیت میکنه. ما مامانا واسه همه چیز بچمون نگرانیم و عذاب وجدان داریم😩

بخیه ش کردی انگار😅
عذاب وجدانو این وقتا داریم همه عزیزم ولی برای سلامتی خودشونه
شیشه شیر دیگه فایده نداره براشون
براش بگو شیشه شیرش اوف شده با لیوان بخور و مثلا چندتا لیوان عروسکی بخر براش ک ذوق اونارا داشته باشه
ایشالااااا اذیت نمیشه

تدریجی خیلی جواب نمیده میگن
یهویی بهتره
و منم هنوز نگرفتم دخترمو

والا هرچی بخواهی تدریجی بچه روازشیربگیری بدتر البته بنابه تجربه شخصیم میگم من که کاملا ازشیرگرفتم کلا ۳روز طول کشید که اذیت شد بعدش دیگه اوکی شد

تدریجی بدتربچه عذاب میکشه

من هم یهویی گرفتم دیدم تدریجی فابده نداره

من میدونی مثلا ۱۲۰ تا آب ریختم ۲ پیمانه شیر. ولی متاسفانه پسر من اصلا شیر پاستوریزه هم نمیخوره شیر خشک رو هم ول کرد الان واقعا موندم چیکارش کنم کلا شیر نمیخوره

عزیزم 🥺
ان شاالله که راحت کنار بیاد

خیلی سر شیشه ترسناک شده حق داره نخوره بچم😂منم مثل شما خیلی عذاب وجدان داشتم طوری ک شب اول داشتم خفه میشدم از بغض.اما دیدم غذاخوردنش خیلی بهتر شد مخصوصا خواب شبش.براش بادکنک و خوراکی بخرتا بهونه گرفت بده بهش.

ببین قوطیش ک خالی شد نشونش بده بگو دیگه تموم شده نداری هروقت شیر خواست بهش نشون بده خالیه تا عادت کنه یکم سخته ولی عادت میکنع

من خداروشکر تدریجی گرفتم

منم تدریجی پسرم عصبی شد

فقط اینکه پسر من از یکسالگی شیر شب نمیخوره و شبا رو تخت خودش تو اتاق خودش میخوابه ولی صبح که بیدار میشه اول یه شیشه شیر میخوره

من که خداروشکر اصلا پسرم خیالشم نبود😂
خیلی پستونک بود که یه دو روز بهونه گرفت بعد یادش رفت
باهاش بازی میکردم بیرون میبردمش خانه بازی اینا کلا سرگرمش میکردم بعد سر پستونکش مثل شما چیدم وقتی دیدم نمیتونه بخوره دیگه یادش رفت

سوال های مرتبط

مامان 🍒حلما🍒 مامان 🍒حلما🍒 ۲ سالگی
سلام سلام🤗

من اومدم با تجربه ی از شیر گرفتن حلما🤭
اول گفتم خیلی گذشته و نگم ولی باز گفتم شاید به درد کسی بخوره☺️

پروسه ی از شیر گرفتن حلما خیلی طولانی بود چون خودم طولش دادم وگرنه حلما واقعا خیلی خوب همکاری کرد
من از بهمن شروع کردم وعده های حلما رو قطع کردم
اولین کاری که کردم نگاه کردم ببینم حلما چند وعده در روز شیر میخوره
دختره من ۵ وعده در روز شیر میخورد من برای شروع اول یکی از وعده های صبحشو قطع کردم
《داخل پرانتز بگم من شیر شب حلما رو از ۶ ماهگی قطع کردم》
بعد ۳ روزیکی از وعده های عصر و قطع کردم یه هفته وقت دادم تا عادت کنه دوباره ۱ وعده ی دیگه به همون روش قطع کردم حلما برای شیر تو تایمی که وعده هاشو قطع میکردم بهونه نمیگرفت پس چیزه خاصی نمیدادم فقط باهاش بازی میکردم و بیرون میرفتیم.
من قبل خواب ظهر و شب به حلما شیر میدادم یعنی عادت داشت با سینه بخوابه،من از اسفند پروسه قطع شیر و عقب انداختم دیدم دخترم همکاری میکنه پس گفتم گناه داره انقد زود بگیرم و گفتم اون دو وعده بمونه،دیگه دنبالش نبودم تا اردیبهشت
اول وعده قبل خواب ظهر و قطع کردم برای خوابوندنش توی تاب ریلکسیش میزاشتمش که بخوابه اینجا هم اذیت نشدم نه من نه حلما یه هفته تایم دادم که به این حالت عادت کنه نمیگم اصلا یادش نمیومد چون موقع خواب شیر میخورد میومد شیر میخواست و منم میخوابوندمش تو تابش چیزی نمیگفت تنها امیدش به شب قبله خوابش بود😂،واسه شبم تو همون تاب میخوابوندمش میخوابیدا ولی چند شبی دنبال شیر بود که باهاش صحبت کردم و قانع شد که شیری دیگه درکار نیست و تمام نه خودم اذیت شدم که شیر تو سینم جمع شه و درد بکشم نه حلما اذیت شد
سوالیم هست در خدمتم💛
مامان مهرسام مامان مهرسام ۲ سالگی
از تجربه شیشه خوردن پسرم بگم شاید بدردتون خورد
پسرم من شیر تیر ماه بود یه روز دیگه نگفت میخام منم ندادم کلا شیر تمام شد پسرم شیر خشکی بود
ولی بشدت با شیشه شیرش اب میخورد جوری که من تا صبح یه پارچ کنارم بود و عبن دوران نوزادی هر ۲ ساعت بیدار بودیم حتی موقع خوابم ۴ تا شیشه اب میخورد تا بخابه و خیلی سخت بود تا صبح که نه خودش نه من خواب نداشتیم از انطرفم ۳ مرتیه پوشکش عوض میکردم اخرم خیس میکرد
تصمیم گرقتم ازش بگیرم ۱ روز دیگه تدادم بهش ولی خیلی اذیت بود نااروم دیگه موقع خواب باباش گفت باید بدی اینجوری بچه لجباز میشه دادم و شبها بدتر کرد دیگه جمعه صبح پاشدم نوادچسب سیاه زدم به شیشه گفتم وای شیشه اوخ شده وای باید بندازیش مامان پسرم هی میگفت اه اه و انداختش تو سطل تو روز چند بار میگفت اه شده میگفتم ا ه هر دفعه میرفت میدید شب ولی دیگه روز نتونست بخوابه چون شیشه نخورد خوابش نبرد شب میخاست که هی بهش گفتم اوخ اوخ دیگه خوابید نصف شب پاشد بد گریه کرد دیگه یه شیشه دیگه دادمش ولی زود خابید دیروز اصلا ندادمش دیشب خیلی خوب خابید
تجربه م گفتم اگه مثل من اذیتین استفاده کنید