۲۴ پاسخ

اینطور نگو تورو خدا بچه به شما وابسته است بجای اینکه آنقدر خودتون کلافه کنید بهش حس امنیت بده
بزار از وجودت حس آرامش بگیره خوب شماهم باهاش سوار بشید نهار درست کردن کنارت بزار و کارت بکن
برای کار همیشه وقت هست مهم اینه بچه آرام با آرامش روانی بزرگ کنی

حتما ببرش روانشناس کودک تا علتو برات پیدا کنه
ترس و اضطراب تا حدیش طبیعیه ولی اینکه اصلا بازی نکنه چون شما کنارش نیستین این یخورده باید بررسی بشه علتش

میگین شوهرتون نگه نمیداره ینی درحال حاضر نقطه امنش شما هستین
با زدن و یا ب زور بزارینش تنها نتیجه خوبی نمیده

حق داری خسته بشی ، ولی پیگیر باش حتما چون خودشم قطعا داره اذیت میشه

دختر من حالا میبرمش بیرون میگ اصلا دست منو نگیر فقط میدوعه این ور اون ور میره دستشو اگ بگیرم انقدر جیغ میزنه رسوا میشم انقدر خسته میشم پارک ببرمش دیگ نمیتونم بیرون بیارمش یک ساعت بازی میکنه راضی نمیشه بچه شمام ب شما وابسته شده بذار یکم گریه کنه کم کم عادت میکنه

عزیزم خیلی بهت وابسته اس
و این یه علتی داره
ببر روانپزشک
من اخساس میکنم ترسیده از تنهایی
یا ازینکه بری تنها بمونه
تو روخدا بچس
دختر منم اونطوره
اون تنها نقطه امنش تویی
میدونم منم گاهی کم میارم
و مریضم شدم
ولی به این فک کن که تو براش خیلی مهمی
سعی کن باباش باهاش بیشتر باشه ازش فاصله بگیری

در این حد دیگه عادی نیست بهتره ببرید مشاور کودک
قطعا یه علتی داره

عزیزم میدونم خسته ای ،ماهمه خسته ایم. چه ماها ک چسبیده نیس چه شما ک چسبیدس،این روزام میگذره ،بزذگ میشن ،

ولی عزیزم ببین از همین الان سعی کن عادتش بدی که یه تایمی پیش بقیه بمونه،
متاسفانه ،یکی از اقواممون بچش همین بود،و مادرش اونقدددد نازشو کشید کشید کشید و هیچ جا نبردش ،هرجاهم میبردش میچسبوندش ب خودش,هرکیم میگفت اشتباهه میگفت مدلشه،تاالان ک باید بره کلاس اول ،ازاول مهر تاالان مادرش توکلاس پیشش میشینه ،ک دیگه معلمه گفته پول ثبت نامو میدم دیگه نیاد،هرجا میبره واسه ثبت نام نمیخوانش،،وقتی ولش میکنه میره بیرون اونقد جیغ و گریه راه میندازه ک تمرکز بقیه بچه هاهم بهم میخوره ،،

بنظرم یمدت بزارش پیش مادرشوهرت یکی دوساعت نباش،هم.نین مادرت،یا بفرس خونه بازی یا هرجایی ک ازت دور باشه ،وابستگیشو کم کن عزیزم،،میدونم کار ساده ای نیس،ولی ما سختر از ایناهم پشت سر گذاشتیم ❤️❤️

پسر منم اینجوریه
خیلی بهم وابسته هست
ولی بابام یا همسر میبینه میره سمت اونا
اگه خانوادت نزدیکت هستن هر روز یه چند ساعت بزار پیش اونا هم برای وابستگی بچه خوبه هم برای خودت که میتونی نفس بکشی

دقیقا همین امروز که تا سر حد مرگ عصبی شدم سر دخترم داد زدم بعدم تا مرگ عذاب وجدان گرفتم بابت رفتارام که باهاش کردم باید پیام تورو ببینم؟

این یه نشونس که بفهمم تنها نیستم که بفهمی پنجاه درصد بچه ها همینن منم عاجز ام و نمی‌دونم دارم چه غلطی میکنم

عزیر حتما ی چیزی شده ترس از دست دادنتون و داره
اگه حرف میزنه ازش بپرسین

اوج وابستگی عزیزم ۲ سالگیه
بچه ها دچار پسرفت میشن
شدیدا وابستگی ب مادر پیدا میکنن..
یکم باهاش مدارا کن این تایم کوتاه هم بگذره ..
سعی کن جاهایی ببری ک با بچه های دیگه در ارتباط باشه مثل خانه بازی و ..
در کل میگذره الکی با قرص اعصاب و زدن بچه روح و روان خودتو اون بچه رو خراب نکن 🥺

از چیزی ترسیده .. تاپیک قبلتون گفتین از ممد قلی ترسوندیمش

خیلی سخته میفهمم چی میگی 😔
خدا کمکت کنه

برو دکتر اعصاب قرص اعصاب بخور عزیزم
وضیعت منم همین طوری هست قرص اعصاب خیلی آدم بی خیال میکنه
تا بزرگ بشن همینن

پسر منم این مدلیه با هیییییچی بازی نمیکنه
ولی ب این شدت به من وابسته نیس
احتمالا از اول اینو پیش باباش یا مامانبزرگاش نزاشتی

بذارش پیش باباش یامامانت تابه اوناهم عادت کته

باهاش مهربون هستی؟
کمبود محبت ندارع؟
اضظراب جدایی نداره؟
با باباش دعواتون نشده جلوش؟
اینا رو بررسی کن

بزار وقتی باباش خونست بااون بره بیرون حتی اگه بترسه یاگریه کن یه چندبار عادت میکنه به نبودنت گاهی

از اول این جوری بوده
پیش باباش نمیمونه

شاغلین شما؟

خیلی باهاش بازی کن تا تامین بشه کم کم دور میشه ولی بدتر اگه سرش داد بزنی بگی برو اونور بدتر میچسبه

چون مدام با خودت بوده خیلی وابسته شده،خواهرزاده منم همینجوره امسال پیش دبستانیه،خواهرم باید از صبح بره باهاش ظهر برگرده،وگرنه اینقدر گریه میکنه تا زنگ بزنن بیان ببرنش

گناه داره وابسته هست به خودت کنارت احساس امنیت داره تو این وابستگیشون بیشتر میشه اصلا بهش دعوا نکن برا مهد گذاشتنم خیلی زوده

پسر دختر خالمم اینجور بود معمولا بچه ها پیش مامان بزرگشون میمونن این بچه اصلا. یادمه ۷سالش بود نشسته بود جفت مامانش.مامانش گفت فردا برم آرایشگاه چنان گریه کرد که موندیم واقعا حتما ببرش پیش یه مشاور یا دکتر گفتار درمانی خوب.پسر منم به من می‌چسبه تنها زیاد بازی نمیکنه ولی در این حد نیست ببرمش شهر بازی اتفاقا دوست داره تنها بره برای بازیا

توی سن حساسیه عزیزم ولی خب توهم حق داری بنظرمبزارش مهد. اولش سخته باید باهاش بری بعد یمدت عادت می‌کنه. من خودم موقعیت مالیم اوکی نیست وگرنه میزاشتم . پسر منم همینه نه غذا درست میخوریم نه به خودم میرسم شوهرمم خسته و داغون. بزرگتر میشن بدتر میشن🥴🥴

سوال های مرتبط

مامان دلانا مامان دلانا ۲ سالگی
تجربه ترک گوشی
قبل از هرچیزی بگم چیشد که وابسته گوشی شد دخترم،زمستان گذشته من جراحی ناحیه شکمی برای مشکلم داشتم و نقاهت سختی رو پشت سر میذاشتم همزمان با من پدرم جراحی ناحیه کمر داشتن سه مرحله و مادرم هم از ما پرستاری میکرد هم مراقب دخترم بود و هندل کردن شرایط واقعا سخت بود،تو این مدت پدرم و من نمیتونستیم با بچه بازی کنیم و برای سرگرم کردنش پدرم با دخترم کلیپ میدید و کم کم دخترم به اینستا وابسته شد و تا مرداد امسال حتی غذا خوردن رو با گوشی انجام میداد صبحا پا میشد فقط گوشی میخواست😪
یه روز تصمیم گرفتم دیگه گوشی رو از سرش بندازم و به انیمیشن های آموزشی عادتش بدم،گوشی رو خاموش کردم و یه هفته تمام وقتم رو فقط اختصاص دادم به بازی باهاش و حتی اصرار میکرد گوشی بدم بهش هی سرگرمش میکردم سه روز گذشت یکم بهتر شد دیگه سراغ گوشی نمیگرفت هی بازی معرفی کردم بهش،انیمیشن هارو بهش نشون دادم و کم کم عادت کرد و دیگه حتی گوشی دستم میگرفتم سراغ گوشی نمیومد خداروشکر این دوره هم گذشت ولی خیلی سخت بود🙃