من همیشه یه جمله ب خودم میگم و ازین جمله انگیزه میگیرم پسرم نیاز ب یه مادر قوی زیبا پر انرژی داره و همه تلاشم میکنم خیلی خسته میشم یروزایی بچم خیلی اذیت میکنه ولی تا خاب سریع دوش میگیرم ب خودم میرسم غذامو سریع میپزم زندگی سخته فقط کافی شرایطت بپذیری تا باهاش کنار بیای کمتر اذیت بشی
منم همینم
یه روز غذا دارم خونه بهم ریخته س، یه روز خونه تمیزه غذا ندارم، یه روز کلا خستم فقط خوابیدم
من سعی میکنم غذاهای نیمه اماده مثل برگر کباب لقمه فلافل ناگت اینا درست کنم اغلب خورشت هم درست میکنم بیشتر میزارم کمی رو فریز میکنم برای چند روز اینده همسر من ب غذای نونی علاقه داره منم ازخدا خواسته سریع اماده میکنم مثلا دیشب چهارساعت نشسته بودم هم بچه داری میکردم هم کباب لقمه با سویا گوشت درست کردم خوب شدش
کلا بعد از بچه سبک زندگی تغییر میکنه...بیشتر باید غذاهای راحت بپزی و برا دو وعده...یه روزهایی هم باید برا خودت وقت بذاری...روی مرتب بودن همیشگی خونه هم نمیشه اصرار داشت..
ووووای من واقعا فقط دوست دارم بخوابم انرژی کجابود اخه من ۱۰و ۱۱پامشم با زودپز نهار میذارم بالا زیاد درست میکنم براشامم بمونه دیگه چایی میدم شوهرم پسرم میخوابونم خودمم میخوابم تا ۶ و اینا پا میشم ظرفا میشورم و خانه یکم تمیز میکنم دیگه تاشوهرم میاد شام میخوریم واقعا من اصلا انرژی ندارم
فک میکنم اگه شوهر همکاری کنه یا حداقل تایمی خونه باشه خیلی کمک بزرگیه
منم تا ده شب تنهام،شوهرم در حد ناهار میاد خونه،هر روز ب غذا و خونه میرسم اما ب خودم اصلا،درحدی ک چند روز یبار حموم میرم
روزا که کلا بیدارم اشپزی میکنم تمیز کاری میکنم خیاطیم میکنم با بچه ام بازی میکنم در حین خیاطی کردن شبام شام میخوریم ظرفا میشوریم تمیز میکنیم دور برمون سریع همراه بچه مثلا ساعت دوزاده میخابم برا فردا انرژی باشه یهو نمیرم از فرت خستگی
من به موهامم نمیرسم
به راحتی یه قهوه میخورم یه اهنگ میزارم پسرمم کالسکه میزارم غذا رو درست میکنم تا غذا حاضر شه بچه هم خوابید اونوقت خونه تمیز میشه. دیگه سخت که هست همسر هم مهمه که غر نزنه
دیگه باید جمع و جور کنی خودتو دیگه
عزیزم واقعا بسختی...من صبحا کاراشو ک انجام دادم مثل شیر و صبحونه و پوشک و مولتی ویتامین و...دیگه نیم ساعتی میزارمش تو تشک بازی پیش و کارتون میزارم که با صداش سرگرم بشه،بعد اگه دیدم بهانه میگیره میزارم تو کالسکه میبرم آشپزخونه و اسباب بازی جلوش میزارم و به کارام میرسم و بعدش میخوابه معمولا...
اما واقعا کم انرژی بودن و مثل اول بخودمون نرسیدن طبیعیه من که نمیتونم مثل اول باشم.منتظرم دخترم راه بره با خودم ببرم اینور اونور و بیشتر بخودم برسم
منم به کارام خیلی سخت میرسم مگر اینکه خواهرم بیاد بگیرتش من بتونم حمام برم خونه رو نظافت کنم
البته جدیدا میذارمش رورویک یه کم روند بهتر شده
منم همینجوریم بقیه رو میبینم دلم میخاد بخودم برسم ولی خب وقت نیس بعدشم انرژی نمیمونه
من شوهرم ۱ ظهر میره سر کار تا ۵ صبح من شبا که برای خودم شام میذارم بیشتر درست میکنم برای نهارم بمونه
طبیعیه عزیزم منم همینجورم
اگه کمکی داشته باشی و بچتم آروم باشه باز خیلی بهتره.
من که از بی خوابی دارم میمیرم دیگه
ولله من تک و تنها همخونه تمیز میکنم هم دخترم همغذا کیک کلوچه ولی شوهرم همش گیر میده اونش اذیتم میکنه دخترمم نمیدونم واسه دندون یا رفلاکس ای چند ردز روانیم کرده
اخ گفتی منم اینجوریم . یه سره خسته ام شب که میشه دیگه نمیکشم
من هیچ وقت نمیکنم موهامم شونه کنم غذارو هم هول هولکی درست میکنم ازبس غلت میزنه دهنشو میزنه زمین هی باید پیشش باشم😑
خوش به حالت من شونه هم یادم میره گاهی🫠 این مامان خوشگلارو میبینم اصلا دلم میسوزه
من به هیچ کاری سر موقع نمیرسم فقط تو اولین فرصت غذا درست میکنم که حداقل گرسنه نمونیم
منم
بعد هرکی منو میبینه میگه چرا مثل قبل ب خودت نمیرسی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.