خدایا شکرت امشب هم بخیر گذشت 🥲
پسرم چنان حالش بد شده بود نفس نداشت چشماش انقدر چرک داشت که باز نمیشد با اینکه با چای هم شسته بودم😣
بردیم دوباره دکتر گفت باید ببری بیمارستان بستری با کپسول اکسیژن 😷
حیرون بردیمش ۲۲ بهمن گفت اینجا هزینه براتون زیاد در میاد برید شیخ یا اکبر یا هاشمی نژاد
چون هاشمی نژاد نزدیکتر بود اونجا رفتیم که طبق معمول پرسنلش مثل سگ بودن میگه بچت اکسیژنش الان خوبه(چون اسپری سالبوترکس زده بودم قبلش)فقط تب داره گفتم نمیشه بکاری کنید آخه پسرم آسم داره گفت خیلی دوست داری بستری شده بستریش میکنم آنژیوکت میزنم و آزمایش خون میگیریم ازش
دستام لرزید گفتم اصلا نمیزارم خلاصه رضایت دادیم اومدیم بیرون رفتیم درمانگاه نشاط کودک تبش ۳۸.۱ بود دکتر خیلی مهربونی بود شاهان رو هم بردیم جاش سرحال شد انگار دستش خوب بود براش
چندتا داروی دیگه به داروهاش اضافه کرد و پسرم بستری نشد شکر خدا🙏🏻
الآنم حالش خیلی بهتره فقط دعا میکنم من یک روز آرامش داشته باشم از روزی که پاهاش سوخته 💔
دُردونمو تو وضعیتهای خوب ببینم همیشه🥹❤️

تصویر
۱۳ پاسخ

خداروشکر که بهتره الان
خدا سلامتی بده🫶🏻🩵🥲

پسر منم دقیقا مثل پسر شما بود وضعیتش ولی من بستری کردم چون گقتم توی خونه یهویی حالش بد نشه و اینک خداروشکر که بستری کردم تجهیزات که بیمارستان داره ماها توی خونه نداریم هی براش اکسیژن میزارن هی میان چک میکنن طبشو تنفسشو میان بخور میزارن ریه هاشو پاک سازی میکنن با اسپری خیلی عالیه شما هم کاش بستری میکردی حداقل بچت زودتر خوب میشد

خداروشکر بخیر گذشته گلممم

چش بود مگه؟ انشالا که خوب بشه دختر منم زود خوب بشه دخترم سینه چرک کرده خوب نمیشه

چرا نمیری کوه سنگی

الهی بگردم خدا قوت مامان عزیزم
غصه نخوری ها این روزا میگذره انشالله فردا از اینم بهتره🥰🥰

ای جونم چه قدر سخته😔😔انشالله همیشه سلامت باشه
واسش صدقه بده

ایشالا هیچ بچه ایی مریض نشه
مریضیاشون بیاد رو ما
بخدا دخترم مریض میشه میگم هرچی مریضیه من بگیرم اون هیچیش نشه🥲

چرا آسم داره؟؟

خیلی ناراحت شدم الهی خدا همه بچه ها رو سلامت کنه

واقعا بعضی از پرسنل بیمارستانها مث سگ هستن

خدارو شکر عزیزم

آخی عزیزدلم خدا شفا بده پاهاش چطوره الان پانسمان میکنین یا بازه ؟

سوال های مرتبط

مامان 🩷ماهلین🩷 مامان 🩷ماهلین🩷 ۱۰ ماهگی
سلام مامانا اومدم تجربمو بگم،پریروز عصر یه کم رفتیم کوچه اومدیم خونه از بعدش دخترم تب کرد شبو تا صب ناله کرده و همش گریه کرده و از تب داشت می‌سوخت پاشویه ش کردم پاراکید دادم ولی انگار نه انگار ،یعنی دخترم و من اونشب دوساعت کامل نتونستیم بخوابیم ،صب چون اینجا اکثرا متخصص تو مطب نیستن پاشدم بردم درمانگاه بیمه،اونجا متخصص اجلی بود تا رسیدم گفت بچه تبش بالاس(حتی تب سنج هم نداشت) باید بستری بشه عفونت خون داره ببر آزمایش بده بستری کن ،حتی یه شربت ساده هم نداد،با هزار مکافات تو گرمای ظهر در حالی که بچم تو تب داشت می‌سوخت رفتیم بیمارستان امام حسین آزمایش اورژانسی دادیم و ۱ونیم ساعت بعد آماده میشد،شوهرم مارو آورد گذاشت خونه خودش رفت جوابو بگیره ،جوایش سالم بود خداروشکر ،دخترم انقد گریه میکرد و حال نداشت و بدنش درد میکرد عصر از یه متخصص دیگه وقت گرفتم براش ،بردیم گفت ویروسه،کی گفته بستری میخواد ببری اونجا هزار جور هم مریضی بگیره آزمایش هم لازم نبود اصلا بچه رو سوراخ کردین ،براش شربت آموکسی سلین و کیدوفست و شیاف نوشت شب همه رو استفاده کردم و خداروشکر تبش اومده پایین و فعلا هم گریه نمیکنه ،خدا لعنتش کنه که بچمو بیخودی سوراخ کرد،
گفت چون رشدش هم کمه براش ویتامین د۳ و زینک و لیپوزوفر قرمز نوشت،من سر خود لیپوزوفر آیی میدادم که گفت اون برا کسایی هست که فقر آهن دارن بیشترش باعث آسیب به کبد میشه ،گفت دیگه اونو نده و قرمزشو بده
مامان هامین🧿🩵 مامان هامین🧿🩵 ۵ ماهگی
دیروز خیلی اعصابم خورد بود همش پسرم سرفه میکرد زدم به سیم آخر گفتم میرم تا آخر وقت تو مطب میشینم بالاخره رام میندازه
رفتم دیدم خانوم دکتر مطب نیست بیمارستان گفت بیمار ویزیت نمیکنه تو بیمارستان بالاسر نوزاد های بد حال
برو شنبه نوبت بگیر بیار گفتم پسرم مریضه چند روزه در تلاش نوبت گرفتنم نتونستم گفت راهش همبنه مگر اینکه جمعه این پسرتو به این شماره بفرستی اگه کنسلی داشتم بهت زنگ میزنم
همسرم گفت آشنا یکی از دوستامه میگم شب تو بیمارستان ویزیتش کنه 😞😞😞خلاصه همسرم زنگ زد حاضر شو بریم بیمارستان رفتیم
حتی خانوم دکتر به خودش اجازه نداد تا پایین بیاد پسر منو معاینه کنه به یکی از دکترا گفت علائمشو بگو
اون دکتر هم علائمشو گفت
خانوم دکتر دستور بستری و آزمایش و سرم و اینجور چیزا دادن 😭😭😭اعصابم خورد شد
رفتیم پذیرش همکارای خودشون میگفتن چجوری دلتون میاد بستریش نکنین پنج ماهشه سوراخ سوراخش میکنن
یکی دیگ گفت چیشد خانوم دکتر معاینه کرد دستور بستری داد؟
گفتیم نه اینجوری شده و جریان رو گفتیم
گفت چقدر بی وجدان که خودش نیومده معاینه کنه با چهار تا حرف نوشته بستری
بخدا همکارای خودشون بودن که اینجور میگفتن
دیدم هیچکس موافق بستری نیست منم گفتم نه بریم خونه
حالا از دیشب پسرم سرفه هاش بدتر شده قبلا خشک بود الان خلط دار شده 😞😭بمیرم براش
ساعت ده نوبت یه دکتر دیگ داریم
حالم دیگه از اون دکتر بهم میخوره همه تعریفشو می‌کردن ولی ....
بی مسئولیت ترین دکتری بود که دیدم
مامان آیلین 🩷رادین🩵 مامان آیلین 🩷رادین🩵 ۸ ماهگی
بچها باردار که بودم ۳۰هفتگی رفتم سنو گفت جنین بریچه و من انگار دنیا رو بهم دادن چون پول نداشتم زیر میزی بدم برم سزارین زایمان قبلیم ۴سال پیش بود با اینکه بچم ۲کیلو بود ولی خیلی در وحشتناکی داشتم و خیلی از زایمان دومم میترسیدم یعنی وقتی بیبی چکم مثبت شد تا اخرش ترس زایمان داشتم خدا خدا میکردم بریچ بمونه دکتر نیگفت بعید میدونم و من هر روز دعا تا روزی که۳۷هفته بودم گفت فکنم چرخیده برو سنو گفتم خانم دکتر من سر بچمو میفهمم بالاس نچرخید بچم تا رقتم سنو و اومدم بریچ بود و انگار دنیا رو بهم دادن خلاصه رفتم بیمارستان امین یه بیمارستان معمولی دولتی سزارین شدم خیلی ازم مراقبت کردن همه چیز عالی خیلی بهم سر میزدن انگار خصوصی بود خیلی خدارو شکر میکنم که اذیت نشدم چون ماها که دستمون خالیه نمیتونیم هزینه و زیر میزی و بیمارستان خصوصی بریم واقعا دردناکه و خیلی خوشحالم هنوز از بابتش خداروشکر میکنم همش به پسرم میگم افرین مامان که نچرخیدی تا لحظه اخر🤣🤣اینجا ۶ماهه حامله بودم