سلام مامانا اومدم تجربمو بگم،پریروز عصر یه کم رفتیم کوچه اومدیم خونه از بعدش دخترم تب کرد شبو تا صب ناله کرده و همش گریه کرده و از تب داشت می‌سوخت پاشویه ش کردم پاراکید دادم ولی انگار نه انگار ،یعنی دخترم و من اونشب دوساعت کامل نتونستیم بخوابیم ،صب چون اینجا اکثرا متخصص تو مطب نیستن پاشدم بردم درمانگاه بیمه،اونجا متخصص اجلی بود تا رسیدم گفت بچه تبش بالاس(حتی تب سنج هم نداشت) باید بستری بشه عفونت خون داره ببر آزمایش بده بستری کن ،حتی یه شربت ساده هم نداد،با هزار مکافات تو گرمای ظهر در حالی که بچم تو تب داشت می‌سوخت رفتیم بیمارستان امام حسین آزمایش اورژانسی دادیم و ۱ونیم ساعت بعد آماده میشد،شوهرم مارو آورد گذاشت خونه خودش رفت جوابو بگیره ،جوایش سالم بود خداروشکر ،دخترم انقد گریه میکرد و حال نداشت و بدنش درد میکرد عصر از یه متخصص دیگه وقت گرفتم براش ،بردیم گفت ویروسه،کی گفته بستری میخواد ببری اونجا هزار جور هم مریضی بگیره آزمایش هم لازم نبود اصلا بچه رو سوراخ کردین ،براش شربت آموکسی سلین و کیدوفست و شیاف نوشت شب همه رو استفاده کردم و خداروشکر تبش اومده پایین و فعلا هم گریه نمیکنه ،خدا لعنتش کنه که بچمو بیخودی سوراخ کرد،
گفت چون رشدش هم کمه براش ویتامین د۳ و زینک و لیپوزوفر قرمز نوشت،من سر خود لیپوزوفر آیی میدادم که گفت اون برا کسایی هست که فقر آهن دارن بیشترش باعث آسیب به کبد میشه ،گفت دیگه اونو نده و قرمزشو بده

۵ پاسخ

ممنون عزیزم، خداروشکر که دختر گلتم خوبه،من از چند روزگی پسرمو بردم تحت نظر یه متخصص اطفال ماهی یکبارم میبرم چکش میکنه فقط و فقطم پیش اون میبرم

بخدا ک دکترای الان اصلا سواد ندارن،تکو توک متخصصن..امیدوارم هیچکس مریض احوال نشه ک مجبور شه بره دکتر..زودی خوب شه گلت عزیزم

ممنونم عزیزم

خداروشکر که بهتره .منم ابی خریدم
قرمز چند سی سی میدی عزیزم

دکتر خوب خیلی تأثیر داره.من پسرم دو سه بار به شدت مریض شده و هر سری به زور خودم مرخصش میکنم.بیمارستان بیشتر بچه مریض میکنه

سوال های مرتبط

مامان شاهان👼🏻👑 مامان شاهان👼🏻👑 ۵ ماهگی
خدایا شکرت امشب هم بخیر گذشت 🥲
پسرم چنان حالش بد شده بود نفس نداشت چشماش انقدر چرک داشت که باز نمیشد با اینکه با چای هم شسته بودم😣
بردیم دوباره دکتر گفت باید ببری بیمارستان بستری با کپسول اکسیژن 😷
حیرون بردیمش ۲۲ بهمن گفت اینجا هزینه براتون زیاد در میاد برید شیخ یا اکبر یا هاشمی نژاد
چون هاشمی نژاد نزدیکتر بود اونجا رفتیم که طبق معمول پرسنلش مثل سگ بودن میگه بچت اکسیژنش الان خوبه(چون اسپری سالبوترکس زده بودم قبلش)فقط تب داره گفتم نمیشه بکاری کنید آخه پسرم آسم داره گفت خیلی دوست داری بستری شده بستریش میکنم آنژیوکت میزنم و آزمایش خون میگیریم ازش
دستام لرزید گفتم اصلا نمیزارم خلاصه رضایت دادیم اومدیم بیرون رفتیم درمانگاه نشاط کودک تبش ۳۸.۱ بود دکتر خیلی مهربونی بود شاهان رو هم بردیم جاش سرحال شد انگار دستش خوب بود براش
چندتا داروی دیگه به داروهاش اضافه کرد و پسرم بستری نشد شکر خدا🙏🏻
الآنم حالش خیلی بهتره فقط دعا میکنم من یک روز آرامش داشته باشم از روزی که پاهاش سوخته 💔
دُردونمو تو وضعیتهای خوب ببینم همیشه🥹❤️
مامان گل پسر مامان گل پسر ۸ ماهگی
تجربه واکسیناسیون و استامینوفن و تهوع شدید:
واکسن شش ماهگی پسرمو ساعت دوازده ظهر زدم. ساعت یک پاراکید دادم. انگار یه چیز تلخ خورده باشه، بدش اومد ولی خورد. تعجب کردم چون برای واکسنای قبلی از طعم پاراکید خوشش می اومد، ساعت پنج که پاراکید دادم، یه عالمه بالا آورد. فکر کردم قطره خرابه. گفتم شاید بردم مسافرت و آوردم گرم شده، خراب شده، یه پاراکید دیگه خریدم، باز تا دادم بالا آورد. زنگ زدم از دکتر اسنپ پرسیدم که چه کنم؟! گفت پاراکید ،غلیظه بعضی بچه ها معدشون اذیت میشه، یه قطره استامینوفن غیر از پاراکید بخر، اونم خریدم دادم بهش باز بالا آورد. دیگه حتی استامینوفن نمیدادم هم بالا می آورد با شدت زیاد. از بعل از ظهر چیزی تو معدش نمونده بود، ساعت یک شب بود و نمیدونستم چیکار کنم. زنگ زدم اورژانس، گفت بخاطر مصرف پاراکید معده اش حساس شده. بعضی بچه ها این طوری میشن. گفت ببرید یه مرکز درمانی تا تهوعش رو بند بیارن. کم آبی بدن تو شش ماهگی خطرناکه. آدرس یه مرکز شبانه روزی رو هم دادن که رفتیم خدا رو شکر متخصص اطفال هم داشتن. آمپول ضدتهوع زد و گفت تا نیم ساعت چیزی نده ، بعد شیر بده و یه ربع اینجا بشین ببین بالا میاره یا نه. بعد از نیم ساعت پسرم شروع کرد آواز خوندن. فهمیدم حالش بهتر شده. شیر دادم و بالا نیورد. گفت به جای قطره، از شربت استامینوفن استفاده کن یا شیاف استامینوفن بذار. من شیافو انتخاب کردم. خدا رو شکر بهتر شد. گفت کم کم شیر بده با دفعات بالا تا کم آبیش جبران شه. همین کارو کردم و خدا رو شکر امروز پسرم بهتره. گفتم به شما هم بگم که تجربه ی منو دوباره تجربه نکنید. بچم خیلی اذیت شد
مامان فندق مامان فندق ۸ ماهگی
تجربه ❌️


سلام مادرا توروخدا تب شدید یا بی قراری زیاد یا گریه های شدید بچه هاتون رو جدی بگیرید پیگیری کنید از طریق دکتر


بچه ی من 7 ماهشه یشب حالش خوب بود سرحال بود بازی میکرد یهو نصف شب دیدم داغ سرش تبش و گرفتم دیدم میزنه 38.8 گفتم چیکار کنم چیکار نکنم اخه اولين بارش بود انقد تب میکرد منم از تب خیلی میترسم دیگع سریع پرس و جوکردم گفتن قطره بده دادم تبش اومد پایین ولی همچنان بی قراری میکرد ناله میکرد گریه میکرد هرکی میدید کیگفت این دندونشه فقط ژل بمال استامینوفن بده منم میدادم دیگه فردا شبش شد وای ده برابر بدتر کرد 5 ساعت بکوب گریع کرد اب دهنش هم همینجوری میریخت بیرون هیچی نمیخورد انقد گریه کرد تا اخر از حال رفت دیگه 6 صب دیدم باز تب 39 داره شیاف براش گذاشتم یهو 4 ساعت خوابيد

دیگه گفتم این دوبار دیگه اینجوری گریه کنه از بین میره بردمش دکتر تو مطب دکتر هم همه گفتن چرا اوردی این دندونشه پاشو ببرش دیگه تا اونجا رفته بودیم گفتیم بزار دکتر ببینه رفتیم داخل به دکتر گفتم چیشده تعجب کرد


گفت دندون تب شدید یا بی قراری خیلییی شدیدی نداره اذیت میکنه ولی نه اندازه ی این بچه خلاصه معاینه کرد یهو گفت بیا اینجا رفتم دیدم توی دهن بچم کلاااا تاول زده

مثل تبخال و افت یچیز خیلی بدی بود توی دهنش بالای کامش روی زبون کوچیکش پر بود بود

دیگه دکتر گفت یه ویروس عفونی هستش هیچ داروی خاصی نداره دوتا شربت میدم بهش بده تا دوهفته خوب میشه

خداروشکر تا رسیدیم خونه دارو رو شروع کردیم از فرداش بهتر و بهتر شد


شمام توروخدا میبنید گریه ی بچه بی قراریش عادی نیست حتما دکتر ببرید

نمیدونید من و این بچه 3 شب چی کشیدیم حالا من هیچی ولی خودش هلاک شد😭😭
مامان ایهان قشنگه مامان ایهان قشنگه ۱۱ ماهگی
از دو شب پیش ک مادرم به ایهان غذا داد و رفتیم خونه خودمون تا ساعت سه شب نمیخوابید بی قرار بود
7 صب که برا شیرش بیدار شد تب داشت استا دادم بهتر شد ولی همش گریه میکرد بی قراری میکرد شیر نمیخورد هیچ چیزی رو قبول نمیکرد
اومدم پیش مامانم که کمک دستم باشه اخه خودمم سر درد و گلودرد بودم
رفته رفته حالش بد تر میشد دیگه رفتم با همسرم دارو خانه براش دارو گرفتم
سرفه استفراغ دلدرد شدید تب همه اینا رو داشت به لثه هاش ژل زدم
قطره دلدرد و سرفه و تب و .... همه رو دادم لهش چون نمیدونستم کجاش درد میکنهه خوب نشد اصلااا
کل بدنش قرمز شد چشمای بچه باز نمیشد از تب سریع بردیمش بیمارستان
متخصص اطفال نبود دکتر براش شیاف. و استا و کولیک ایز نوشت
گفت وضع بچه خیلیی خرابه و ممکنه رودش پیچ خورده باشه اینجا بود ک دنیا سرم اوار شدد با بچه ای ک تو بغلم بود نمیدونستم چیکار کنم از نگرانی
امپولم بهش تزریق کردن همونجا براش شیاف گذاشتم تو ماشین خابش برد
اوردم خونه تبش اوکی شد اما همچنان گریه میکرد از دلدرد قطره هاشو دادم ساعت 3 خوابید اما هر نیم ساعت لیدار میشد پاهاشو میپیچوند به هم
میزد به زمین خیلیی گریه میکرد و من دلم خون میشد از اینک حتی شیرم نمیخورد بینیش کیپ بود تا بغل میگرفتم نازش مبکردم اروم تر میشدد
پستونکو ک اصلاااا قبول نمیکرد تف میکردش
یک ساعت پیش بهش نبات داغ دادم همون لحضه پیپی کرد و دلش سبک شد ولی دوباره تب داره
خواستم بگم لطفااا اصلا اجازه ندید کسی دیگه به بچتون غذا بده هر کسی که میخاد باشه شاید بخاد از سر دلسوزی بهش غذا بده اما تنها کسی که این وسط اسیب میبینه خود بچست
خیلیی رعایت کنید که غذایی که میدید مناسب سن بچه باشه
مجاز باشه