۹ پاسخ

فعلا ازش روز را بگیر و فقط واسه خواب شب بهش بده وقتی عادت کرد به نخوردن شیر روز شیر شب هم ازش بگیر اصلا نیاز نیست تلخک بزنی من خودم به روش تدریجی گرفتم نه خودم اذیت شدم نا بچم

من چسب سیاه زدم به سینه هام دخترم ترسید وطرف سینه هام نیومد فقط شب هااذیت میکرد که یاروپام میذاشتم یاراهش میبردم وهمسرم خیلی باهام همکاری کرد خداخیرش بده

من از دو هفته قبل فقط قبل خواب میدادم بعد دو هفته قطره تلخ زدم بازم خورد رفتم لاک هیدرودرم تلخ گرفتم خیلییی تلخ بود تا زدم یکم مک زد دیگه نگاه هم نکرد به سینم قبلا با شیر میخابید الان تو تاب میخوابه

چقدر لباسش قشنگه از کجا گرفتی

من تلخک استفاده مردم گفتم فرشته ها تلخ کردن تا آنیل غذا بیشتر بخوره و بیشتر بخوابه یه شبم که خواب بود کنارش لبوبو و خوراکی گذاشتم صبح که بیدار شد گفتم فرشته های مهربون اوردن و عکس فرشته رو هم تو گوشی نشون دادم تا ذهنیت بدی نداشته باشه بهش خلاصه شب اول دو سه بار بیدار. شد گریه کرد گفتم تلخ شده بعد یک کم گریه کرد و بهش اب دادم خوابید فقط شب اول سخت بود شب دوم خیلی بهتر شد

من ی دفه گرفتم۳ شب اول هی بردم پارک خسته میشد شب رو مثلا آبمیوه ای ی چیز شیرین ک دوست داره بهش بده فقط شب اول اگر بیدار شد قشنگ سیرش کن قبل خاب

والا من میخواستم کم کم بگیرم ازشیر اصلا همکاری نکرد رفتم ازعطاری صبر زرد گرفتم زدم به سینم دیگه نخورد شیر اصلا هم اذیت نکرد

قطره تلخک بزن وقتی اومد سمتش بگو میمی اخ شده ،شیرپاستوریزه بریز تو شیشه بگو باید اینو بخوری شب هم که گریه کرد شیشه بهش بده

من اول یه هفته برا خواب ظهر دادم و شب و تو خواب بعد خواب ظهر قطع کردم بعد از چند روز خواب شب و بعد از دیگ ندادم بازم پسرم کلی گریه می‌کرد ولی بازم خیلی بهتر از روش یهویی بود به نظرم آروم آروم کنار اومد و اینکه سینه خودم هم درد نگرفت

سوال های مرتبط

مامان مهراد مامان مهراد ۲ سالگی
سلام مامان جونیا خوبین گل هاتون خوبن؟
میخواستم از تجربه از شیر گرفتن مهراد براتون بگم اصلا فک نمی‌کردم انقد آسون و راحت باشه، با مشورت دکترش شیر تدریجی قطع کردم چون به شدت وابسته بود اینطوری که چند روز اول ساعت ۱۰ تا ۱۲ ظهر به هیچ وجه بهش شیر ندادم بعدش کردم ۱۰ تا ۱۲ و ۴ تا ۶ تا چند روز تا میومد سرگرمش میکردم به شدت شیر شب وابسته بود گذاشتم بخوره اصلا سختگیری نکردم بعد چند وقت دیدم واسه شیر شب بیدار نمیشه تا دمه صبح ولی از صبح تا بیدار شدنش خیلی می‌گفت بده، بعد دیدم الان بهترین فرصت که شب بیدار نمیشه روز هم به تدریج کم شده از داروخانه تلخک گرفتم یه بار زدم تا اومد بخوره دید اون مزه رو دیگه نمیده رفت دوباره یه ساعت بعد دید ای بابا اون ممه رو لولو برده همین و تمام فقط روز بعدش صبح طبق عادت بیدار شد براش یه شعر خوندم خوابید هیچی هم بهش ندادم که خواب از سرش بپره، یه مامانی چند وقت پیش بهم گفت صبر کن اصرار به گرفتن نکن به وقتش میفهمی خودش دیگه میل نداره و همین شد به زور ازش نگرفتم. امیدوارم همه مامانایی که تو این مرحله هستن به راحتی و آرامش بگذرونن
ترک شیر مادر 25 ماه و ۲ روز
مامان رضاجون مامان رضاجون ۲ سالگی