۱۶ پاسخ

مامان امیر رضا تورخدانگو ایطوری بخداخوب میشه دورت بگردم نگو خدا قهرش میاد
بگو خدایا شکرت بچم سالم این امتحانم به لطف یاری تو میگذرونم
خودت کمک کن
من بچم مریض بود شب روزم التماس دعا که فقط خدایا سالم بود حتی فرش زیر پام نمیخام
ایقد ت حیات بیمارستان ت بارون شیراز دعا میکردم خدایا بچمو شف بده یا نزار بیشتر از این زجر بکشه از ته دلم سپردمش به خدا
یا خوبش کن یا ببر نزار عذاب بکشه
شاید سخت بود مردم زنده شدم
ولی گذشت هنوزم قلبم درد میکنه دوستاش میبینم چقد بزرگ شدن خدا چی میشد بچه منم بود الان بازی میکرد
از لطف رحمت خداوند پرهیز نکن
خدا هرکسیو ب ی نحوی امتحان میکنه دورت بگردم
بسپار به خدایی که یوسف از عمق چاه به پادشاهی رسوند❤️🤲

بابا پسر منم مثل پسر شما لاغره و ریزه ، ۹۵۰۰ وزنش

دختر من ده کیلو هم نیست هشت و نیم نه کیلوعه کلا ریز هم هست خورد و خوراکشم بد نیس ..شیر هم نمیخوره اون همه .....ولی مث تو هیچ وقت اینجوری نگفتم و نمیگم دختر خداروشکرکن سلامته .....

منم همینجوریم عزیزم اینقدر حرص غذاشو میخوره که حد نداره یعنی از زندگی زناشوییم افتادم نه اعصابی برام مونده نه روحیه دارم این همه حرص غذاشو میزنم چه فایده ۳ ماهه استپ وزنیه از امروز تصمیم گرفتم اهمیت ندم اخه فایده نداره اینقدر حرص بخوره بعد ببیتی استپه؟؟ناشکر نیستما شکر همین که سالمه ولی نمیدونم چرا خدا بعضی مادرارو دق میده سر بچه بزرگ کردن تازه پسر منم بشدت جیغ جیغو الکی گریه میکنه روانم بهم ریخته ست

ببين گلم همچين نوشتي انگاري بچت خداي نكرده بيماري لاعلاج داره انقد حرص نداره وزنشم ميگي ده كيلوعه ك عاليه اصلا نترس خوراكي بده دستش خودش گشنش شه ميخوره

همه مامانا همینن بخدا پسر من تا غذاشو بخوره درس ۱ساعت طول میکشه از ۷ماهگی لب به شیر نمیزه پدر منو در آورده سر غذا پیر شدم ولی...میگذره تنشون سلامت باشه چه کنم

دخترمنم ازچهارماهگی که شیرخشکی شد با خواست خودش نمیخوره، من این کاروکردم:
سرشیشه رو با قیچی یه نیم برش دادم چون اونت بود خیلی کم میومد شیر ازش
،ازهفت ماهگی هم توگوشیم کلیپای خودمون وخودش رو نشون میدم همزمان شیرشومیدم میخوره وگرنه قبلش توخواب فقط میخورد مقدارشم کم بود

قدو وزنش چنده؟!

به پسرت اموزش بده بهش بگو بجو مامان قورت بده تشویقش کن.غذاهای رقیق بده مثل فرنی پوره.قطعات شو کوچیک کن.بچه تم باهیچ کس مقایسه نکن.شاید ژنتیکش ضعیفه.عمه م می گفت بچه های من تا دوسالگی فقط شیر خشک خوردن.الان ماشالله بزرگ شدن.چه قدو هیکلی دارن.همه این فکرها برای وقتی ان که کوچیکن

عزیزم بازم جای شکرش باقیه تو خواب میخورع پسر من اعتصاب شیره چهارماه با سرنگ پنج میلی دادم قورت میداد خداقل .. الان یک میل شیرم قورت نمیده ب بدنش هیچ شیری نمیرسه دکترش میگ از دندونه اما بعید میدونم چون رفلاکس شدیدم دارع

اخه دخترمنم خیلی ریزه

قربونت برم دنیا براساس عدالت جلو نمیره و هرکسی آدم خوبیه قرار نیست زندگی عالی داشته باشه من مدتهاست اینو فهمیدم این اتفاق شما هم یا ارث یا کوچولوی شما کم خونی یا چیزی اذیتش میکنه یا در بارداری شرایط معده‌تون خوب نبوده نشده چیزهای خوب بخورین یا استرس داشتین یا دنیا خواسته با شما بازی صبر و تحمل شروع کنه فقط تلاش و انتخاب راه درست به نظرم راه‌حل ❤️

عزیزم چندکیلوعه؟؟؟

آخی عزیزم.غصه نخور،خدا بزرگتر از تصور توئه.به خدا چند وقت دیگه به این روزات میخندی.یکم بزرگتر شه غذاخور میشه.ببین من بچه خواهرم ٢٨٠٠ بود به دنیا اومد.بعد تا نزدیک ٢سال انقدر ریز بود که نگو.غذا نمیخورد،یا عق میزد یا دهنشو کیپ میکرد،تو خیابون مردم میگفتن چرا انقدر ریزه،انگل داره؟...ببین به غذا که افتاد انقدر تپل شد که الان ١٣سالشه ۶٨ کیلوئه😅😅😅

چرا واقعا انقدر حساسی؟؟؟یکم بیخیال باش بابا بچه بزرگ میشه میخوره انقدر حرص و‌جوش خودتو فقط از بین میبری

سخت نگیر گرسنه بشه غذا میخوره قطره زینک هم بهش بده

سوال های مرتبط

مامان کیان مامان کیان ۱۷ ماهگی
تو رو خدا شما بهم راهنمایی کنید من که دیگه گیج شدم،دیوانه شدم
پسرم از دست من غذا نمیخوره فقط دوست داره خودش غذا بخوره
مجبورم ظهر ها گوشت یا مرغ ریش ریش کنم بزارم جلوش بخوره ، برنج رو با زور و سرگرمی موبایل چند قاشق بهش میدم
صبحانه با موبایل بهش فرنی و حریره و ... میدم
میان وعده اگر چیزی باشه که بگیره دستش مثلاً میوه یه کم میخوره وگرنه چیزهاییمثل شیر بیسکوییت و ... باید به زور موبایل و سرگرمی بهش بدم
حالا امروز عصر افتاد روی استفراغ و تا همین یک ساعت پیش هر چی خورده بود آورد بالا دیگه حتی شیر هم میخورد استفراغ میکرد، رفتیم درمانگاه بهش آمپول ضد تهوع زد و دارو داد حالا خوابیده
مشکل من اینجاست که همه فکر میکنن من بهش زیاد غذا میدم که اینجوری شده
شوهرم ماموریت هست و دو روزه خونه مادر شوهرم هستم
همش پچ پچ میکنن که غذا روی دل بچه مونده، و...
گفتم این بچه از ساعت۲ که ناهار خورده دیگه هیچی نخورده حتی عصرانه نخورده
بهشون میگم فشار بچه میوفته این همه استفراغ کرده دیگه هیچی تو دلش نیست
میگن مال غذا اضافی اینجوری شده
بخدا کیان اگر من بهش غذا ندم لب به غذا نمیزنه، منم با بدبختی چهار تا قاشق بهش میدم
بخدا آرزوی من این شده که پسرم قشنگ خودش غذا بخوره
بچه های شما روزانه چقدر غذا میخورن؟؟
مامان مسیحا مامان مسیحا ۱۷ ماهگی
سلام به مامانای گل
اینجا کسی بچه اش و 1سال و 5 ماهگی از شیر گرفته؟؟؟؟؟؟
باعذاب وحدانی که بقیه بهتون دادن چه جوری کنار اومدید؟؟؟؟؟ 😔😔😔😔

اصلا حالم خوب نبست دو رپز پسرم و از شیر گرفتم دلیلش رو تو تایپیک های قبلی گفتم شب تا صبح فقط 10تا13 بار شیر میخورد روزم عین پاندا بهم وصل بود و سینه ام تو دهنش سینه ام زخم زخم شده بود عصبی شده بودم نه من خواب دلشتم نه پسرم چون هر 40دقیقه شیر میخورد هرکاریرمیکردم نمیدونستم جلپش و بگیرم یا شیرش رو کم کنم 15 تا دندون داره که ترسیدم خراب شن و دوسال دیگه دندون درد اذیتش کنه چون شب تاصبح سینه تو دهنش بود

اون موقع که شیر میخورد همه میگفتن اه بسه دیگه عین کنه چسبیده بهت و شیره جونت و میمکه نه خیلی خاصیت داره بعد 1سال و نیم هی وابستگیشم بیشتر میشد حالا که گرفتمش میگن چه جوری دلت اومد بچه کوچیک و جدا کنی از سینه سر زمستون مریض شه چکار میکنی😩😩😩😩😩
من الان چه خاکی سرم کنم😩😩😩😩😩😫😫😫😫 بخدا کم اوردم خسته ام از قضاوتها
هی میگن شیر شب و قطع میکردی شیر روز و میدادی انگار خودم نمیدونم درستش همینه ولی چکار کنم که نتونستم شیر شب و جدا کنم تا از روزی که تصمیم گرفتم بدتر شد قبل 5یا7بار شیر میخورد شبا اخیرا بالای 10بار تاصبح شیر میخورد از 6ماهگیش هر دکتری بردمش گفتن شیر شب و قطع کن تا خوابش درست بشه وزن بگیره خواب به اندازه شیر و غذا واسه رشد مهمه حتی با قطره ملاتونین نمیخوابه اونم نه5یا6قطره یه قطره چکون کامل باید بدم
امروز کلی گریه کردم و موندم چکار کنم تو روز بدم یا نه؟؟؟ اگر بدم زورم نمیرسه کم بدم بهش از بس گریه میکنه و خودش سینه مون از تو لباس در میاره