دیگ وسواس فکری پیدا کردم رو خوراک آراز از وقتی باردار بودم همش گفتن آراز کوچیک مونده باید زیاد بخوری آنقدر رفتم دکتر اینو گفت حتی وقتی ک آراز خوب غذا میخوره من باز استرس فرداش رو دارم ک اگه نخوره چیکار کنم زندگی کوفت کردم به خودم تو ترسم همش هرجا میرم خوش نمی‌گذره چون فکرم همش پی ناهار یا شام آرازه اعصابم خراب شده نمی‌دونم چیکار کنم از سرم بپره
خواهر شوهرم دوتا بچه داره بعد میبینی بچه ها نه صبحانه خوردن نه ناهار نه شام بعد عین خیالش هم نیست میگ میخواستن سفره باز بود می آمدن می‌خوردن چیکار کنم چرا من نمیتونم اینجوری باشم

منم گاهی حرص میخورم با اینکه بچم میخوره گاهی میگم ولش

متاسفانه منم دخترم اگه غذا بخوره خوبم
اگه نخوره همش فکرم درگیر و عصبی و کلافه ام
حالا دخترم الرژی ام داره هر جا برم قابلمه به دست باید باشم غذاشو جدا خونه درست میکنم

عزیزم غذا خوردن پسرت بهتر شده؟

عزیزم منم دقیقا مثل شمام هر وعده غذای دخترمو که میدمو میخوره انگار بار سنگینی از دوشم برمیدارن 2 ساعت خوبم دوباره میرم تو فکرش چی بدم برا شب که بخوره.
چند راهکار میدم که دخترم با اینا غذا میخوره
عروسکاشو بچین دورش بگو خرسی بخوره حالا جوجه بخوره بعد هاپو بخوره بعد تو بخور. این جواب بود دکتر تغذیه به من یاد داد
گاهی تو بازی بهش میدم میبرمش پارکی جایی در حین بازی میخوره
گاهی در حال تی وی دیدن برنامه های مورد علاقه اش میدم
و ناجوانمردانه ترین روش 😂وقتی خیلی نخوره با گوشی بهش میدم اینستاگرام دوس داره بخاطر اینکه گوشی رو داشته باشه میخوره

منم مثل شما بودم خودمم یا نمیخوردم یا انقد میگفتم کوفت بخورم بچم هیچی نخور انقد پختم نخورد ریختم ک دیگه بیخیال شدم روانی شده بودم الان پسرم بعضی وقتا کلا صبحونه نمیخوره بعضی وقتا خودم دیگه جمع میکنم ک نخوره چه نهار چ شامشم هرچی بخوره دیگه ناراحت نمیشم چیکار کنم حتما میلش نمیکشه وقتی گشنش باشه میاد میگه مامان غذا بخوریم بهش میدم باز اگ نگم میگم سیره

من پسرم بعضی وقتا شام نمیخوره با گوشی تلویزیون مجبوری جلوش بگیرم بخوره اما گاهی باهاش حرف میزنم داستان فیلم شعر نشونش میدم می‌کنه دهنش تف می‌کنه خب چیکارش کنم بکشمش نمیخوره دیگه مجبورم رهاش کنم یا با بستنی یا یچیزی شیرین معده اشو پر کنم دیگه از حرص زیاد عرقم میز نه اما چاره چیه نه میشه خودمو بکشم نه خودشو

منم همینطورررررم اعصابم بهم ریخته سر همین