۱۵ پاسخ

صلاح مملکت خویش خسروان دانند

عزیزم از جیب من و شما که نمیخوان خرج کنن حتما خودشون بهتر صلاح خودشون میفهمن کاش یاد بگیریم تو کار دیگران دخالت نکنیم

سلام
هرکس که حامله ست ب همه چیزیش فکر کرده لابد ،ب ما چه زندگی خودشونه

هر کس خودش بهتر میدونه الان آدم نمیتونه تو کار کسی دخالت کنه

به نظرم دوتاکه واجبه چون باتک فرزندی مخالفم ولی سومی هم هرکس خودش می‌دونه شرایطش خوب باشه میاره مثلامن دوتاپسردارم ودوست دارم دختر داشته باشم شایدبعدااقدام کنم

هرکسی صلاح خودش وبهترمیدونه خودش قزاره بزرگ کنه خرحیش بده به ماچه مگه مابچش وبزرک میکنیم

اونی ک باعقلانیت بچه میاره میدون ک وضعیتش هم از جسمی مالی خوب میاره ۲۰ سال دیگ همین بچه های تک فرزندی میگن توچرا ماروتنهادگذاشتی ک نه خواهر برادر نوقع مشکلات دست هم بگیرم

من کاملا مخالفم کسی که قلبا به خدا ایمان داره نباید از آینده که نیومده بترسه چون خدا روزی این بچه هارو میده من از وقتی که دختر دومم دنیا اومده واقعا به چشم دیدم روزیش رو با خودش آورده

لابد شرایطشو دارن و برا آینده بچه فک کردن...

مگه شما تو‌زندگی ما هستی؟ چرا قضاوت الکی میکنی؟
حتما فکر رفاهشو کردیم ک یکی دیگه هم میاریم عزیزم شما فکرکردی که همون یه بچه که شما بزرگ کردی و تنها بزرگ شده فردا میخواد تو این جامعه چیکار بکنه تک وتنهاست نه خپاهری نه برادری

بخدا من تو یکیشم موندم اینم ک میگن همبازی فقط برا بچگی خوبه بزرگ شدن هرکس میره پای کارو درس و زندگیش شهری دیگ سالی ی بار پدرمادرو خواهر برادرهمو نمیبینن

عزیزم گاها همه هم با خواست خودشون باردار نمیشن یکی خودم تا خواستم اقدام کنم دیدم باردارم
بله سخته خیلی سخته جدا از پول و امکانات شرایط روحی خیلی مهمه.

مردم بادی ب هرجهتن دیگه ی مدت گفتن نیارید اینا نیاوردن حالام نیرو کار کم دارن میگن بیار مبارن

میشه لطفا یکم واقع بین باشید، هستن کسایی که از نظر مالی و روحی خیلی پایین هستن اما 3 یا 4 تا بچه میارن، بعدم تا چیزی میگی میگن خدا خاسته ،خدا بهتون عقلم داده دیگه

عزیزان بحث اصلا این نیست که به ما ربطی داره یانه اصلا ربطی نداره هر کس خودش می‌دونه ولی میگم شرایط سخت میشه رفته رفته یکم منطقی فک کنیم نظر من اینه باید خیلی پولدار بود تا چند تا بچرو ب خوبی نگه داشت منم دلم الان میخواد یه دختر دارم یدونم پسر داشته باشم ولی تا چندین سال هنوز اقدام نمیکنم چون نمی‌دونم شرایط روحی و مالیم قراره چگونه باشه

سوال های مرتبط

مامان گلی مامان گلی ۴ سالگی
کتاب مهربان باش
از نشر پرتقال
محتوای این کتاب اینه که اصلا مهربون بودن یعنی چی؟

واقعا یعنی چی؟ اگر از شما بپرسن میدونید چی باید بگید؟
واقعیت اینه که از بچگی توی ذهن ما اینو ثبت و ضبط کردن که مهربون بودن یعنی کمک کردن. حالا این کمک کردن به چه قیمتی هست؟ به قیمت روح و روان ما! یعنی چجوری؟ ما اکثرمون مهربون نیستیم! وقتی با خود خودتون خلوت کنید میبینید بیشتر جاهایی که مهربونی کردید در واقع دلتون نمیخواسته! از خودتون گذشتید و در حق بقیه مهربونی کردید. این از خودگذشتگی اغلب از سر اجبار بوده تا خواسته ی دل!
در واقع ماها خودمون رو قربانی میکنیم و مهربونی میکنیم. چرا؟ چون فکر میکنیم زشته! الان میگن عجب آدمیه ها.
دقت کنید تو فرهنگ ما به هرکسی که بیشتر از خودش میگذره و خواسته های خودش رو قربانی دیگران میکنه میگن آخی فلانی خیلی مهربونه!
در اصل مهم اینه بچه هامون یاد بگیرن که خواسته های خودت مهمن ولی در کنار توجه به خواسته ی خودت، بقیه رو هم در نظر بگیر. لزومی نداره خودتو قربانی کنی ولی برای دیگران ارزش قائل باش. این دو تارو در کنار هم مدیریت کن.
داستان کتاب از این قراره که دختر بچه ای توی کلاس بابت اتفاقی، مورد تمسخر قرار میگیره و شخصیت اصلی تلاش می‌کنه باهاش ارتباط بگیره جوریکه اون بچه حس ترحم نگیره. و شخصیت اصلی در لا به لای تلاشش برای مهربون بودن ، اون رو توی مثال های مختلف توضیح میده.
مامان mamansho21 مامان mamansho21 ۴ سالگی
قبل اینکه چند تا نقاشی رو تفسیر کنم
اینو بخونید مامانا
اجازه دهیم بچه ها درباره ترس هایشان صحبت کنند

برخی پدر و مادرها اجازه نمی دهند بچه ها درباره ترس هایشان صحبت کنند، به همین خاطر این مسائل مسکوت می ماند و در تخیلات و ناخودآگاه بچه ها تبدیل به غول های هیجانی منفی بزرگ می شود. چه باید کرد؟ دکتر اکبری نژاد می گوید: «پدر و مادر باید اجازه دهند، بچه ها درباره تخیلات و ذهنیت هایشان صحبت کنند، از ترس هایشان بگویند، حتی اگر خنده دار باشد. به این مثال توجه کنید:

ـ مامان من می ترسم...ـ از چی می ترسی عزیزم؟ ـ از مومو؟ ـ مومو چه شکلیه عزیزم؟ بیا عکسشو با هم بکشیم. 

ـ اها این خانومه مومو هست، به نظرم لازمه یک کم به موهاش و سرو وضعش برسیم. نظرت چیه موهاشو کوتاه کنیم؟ لباس قشنگ تنش کنیم؟ بیا با هم درستش کنیم.

گاه لازم است ترس های بچه ها را روی کاغذ نقاشی کنید. زمانی که درباره اش صحبت می کنند. از آنها بخواهید که شکل ترس هایشان را بکشند و بعد به آن یک شکل با مزه و خنده دار بدهید.

مثلا فرزند شما از جادوگر در یک سریال می ترسد، شکل آن را با هم بکشید، قدری روی سرو وضعش کار کنید و لباس هایش را مرتب کنید یا رنگ بزنید ، بعد هم به فرزندتان بگویید که حالا این جادوگر از ما تشکر می کند که به او رسیدیم و نجاتش دادیم.

ترس بچه هارو جدی بگیرید ، من امروز سرم خیلی شلوغه همسرم نیست بچه ها هم لجباز ترینند نمبخوام سرسری جواب نقاشیهارو بدم
مامان گلی مامان گلی ۴ سالگی
نمایش نگو نمیشه
داستان بر اساس حکایت های قدیمی هست. (زمان کودکی ما)
قصه بچه موشیه که، دمش کنده میشه و یه سفری رو شروع میکنه، تا بتونه دمش رو بدوزه.
نمایش موزیکال و شاده. اما یه جاهایی در حد یکی دو دقیقه غصه خوردن بچه موش رو نشون میده که از نظر من اصلا چیز بدی نیست. ولی میدیدم که بعضی بچه ها، از جمله دختر من، بغضشون می‌گرفت که البته سریع جو رو عوض میکردن که باز هم میگم چیز بدی نیست و لازمه بچه ها آشنا بشن.
نمایش برای بالای ۲ ساله ولی به نظر من زیر ۴ سال حوصلشون ممکنه سر بره چون کمی روند داستان طولانیه. زمانش رو نوشته ۴۵ دقیقه، ولی دیروز که ما رفتیم حدودا ۱ ساعتی شد. ضمن اینکه شخصیت های متعدد داره و همین ممکنه باعث به هم خوردن تمرکز و یا گیج شدن بچه های زیر ۴ سال بشه.
بازیگران بسیار هنرمندانه اجرا و عروسک گردانی کردن.
از لباسهای رنگارنگ، عروسک های جذاب و دکور سازی ساده ولی متعدد، استفاده کرده بودن.
محتوای پیام نمایش به نظرم این بود که وقتی برات مشکلی پیش میاد، میتونی با صبر و حوصله و پشتکار از بین ببری و حلشون کنی.

اجرای نمایش در فرهنگسرای شفق در خیابان یوسف اباد هست.
متاسفانه امروز اجرای پایانیشونه. ساعت ۵ و نیم. امیدوارم که باز هم تمدید بشه.
میتونید از تیوال، بلیت تهیه کنید.
در کل نمایش خوب و جذابیه و میتونه در کنار خانواده یه خاطره ی خوشگل برای بچه ها ثبت کنه😍😍😍😍😍
مامان دو عشق مامان دو عشق ۴ سالگی
مامان گلی مامان گلی ۴ سالگی
کتاب بابام بلد نیست
از نشر نردبان
ای کسانی که مثل من، به پدر محترم اونقدر یادآوری میکنید هر چیزی رو که دلبندتون فکر می‌کنه پدر جان هیچی بلد نیست! در نتیجه همه کارشو از مامان میخواد🙆🏻‍♀️🙆🏻‍♀️ باشد که همزمان با خوندن این کتاب و دست برداشتن از کارمان، دلبندمان بابت انجام روتینش به پدر اعتماد بِنُماید 😂😂😂😂
تئوری خوب بلدماااااا اما امان از قسمت عملی🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️😂😂
مطمئنا همتون خواه ناخواه ازین کارا کردید. مثلا پدر و فرزند میان برن بیرون، ناخودآگاه ما: کلاهشو حواست باشه سرش کنی، مواظب باش باد نخوره! ببین داری با دوچرخه میبریش مواظب ماشینا باش.
یا مثلا از پدر چیزی میخواد و اون انجام نمیده. ماها خودمونو قهرمان میکنیم: بده من مامان! بیا با من بازی کن! بابا الان نمیتونه (و مثال هایی از این دست)
این کتاب از زبان و دید یه کودک نوشته شده درباره کارهایی که باباش بلد نیست انجام بده. در اصل تو این کتاب میخواد به بچه ها یادآوری کنه که خیلی کارها هست که پدرها یا مادرها نمیتونن انجام بدن یا بلد نیستن ولی خیلی از کارهای مهم و بزرگسالانه رو بلده و به خوبی از پسشون برمیاد. مثل حمایت کردن و عشق ورزیدن. زبان داستان طنزه و باعث میشه بچه ها با کتاب ارتباط بگیرن.
بعضی جاهای کتاب رو اگر دوست ندارید یا حس میکنید جالب نیست رو حتما تغییر بدید