بچها بیایید یه درد و دل کنیم
من سر دخترم انقد تو شیردهی اذیت شدم انقد اعصابم خراب شد
که اصلا دلم نمی‌خواد دخترم ک دنیا میاد بهش شیر بدم 😩
شاید برا همه حس خوب داره ولی من ا عذاب می‌کشیدم تو شیردهی
سر دختر اولیم شیر میخورد اون اولا هی بالا می‌آورد یکی می‌گفت شیرت تلخه یکی می‌گفت شیرت ترشه
یکی می‌گفت شیر مونده دادی هر کوفتی هم می‌خوردم نفخ داشت
منم شکمو واقعا عذاب بود برام دو ماه فقط آبگوشت و مرغ خوردم
بعدش که کولیک خوب شد سیر نمیشد از شیرم
۲۴ ساعت دو دهنش بود دلم غش می‌رفت
شوهرمم چشمش به دهن دکتر بود دکتر هم می‌گفت شیر مادر
تا ماهلین یک سال و سه ماه بود شیر خشک دادم خودم حامله شدم
بیچاره یکبار آبلیمو زدم به سینه دیگ نخورد انگار اونم منتظر بود نخوره
نه وزن درست حسابی می‌گرفت نه چیزی
تازه فهمیدم شیر خشک چقدر راحته
مخصوصا برا من که روحیه حساسی دارم
و خیلی برام عذاب اوره ک به بچه همش بچسبه بهم
حالا اینبار نمیدونم خود خواهی بنظر برسه یا نه
ولی در حق خودم ظلم نمیکنم می‌خوام شیر خشک بدم
به همه هم گفتم شیر خودم نمیدم
هم توانایی دوتا بارداری دوتا شیر دهی پشت هم رو ندارم
هم قرص میخورم
هم می‌دونم با بچه دوساله سخته بشینی نیم ساعت شیر بدی
تصمیم خودم رو گرفتم فقط اون آغوز رو چند روز اول میدم
درسته ته دلم عذاب وجدان دارم ولی میدونم نمیتونم از پسش بربیام

تصویر
۲۹ پاسخ

حق داری که حساس باشی پروسه شیردهی واقعا بعضی اوقات عجیب میشه مخصوصا برای کساییکه مقداری شیرشون کمه و متاسفانه هنوز توجامعه ما مردم نمیدونن نیازی نیست راجب همه چیز نظر بدن با حرفایی که میزنن اذیت میکنن طرف مقابلشون

عزیزم فقط فقط فقط شما میتونی دراین مورد تصمیم بگیری حتی همسرت هم حقی نداره راجع ب این قضیه چیزی بگه ببین واقعا چی به صلاح هردو بچه هاته

هر مادری صلاح بچه خودشو بهتر میدونه، اول اینکه باید خودت جسم و جون داشته باشی که دوتا بچه پشت سر هم بزرگ کنی دوم هم مگه حتما باید شیر خودت بدی اینقدر شیر خشک توش ویتامین هست که نگو، شما همون آغوز بده و تمام شیر خشک بده، بقیش هم فکر خودت باش واقعا پروسه شیر دادن خیلی سخته
منم ۵ ماه بیشتر شیر ندادم اولاش خیلی خوب بود اما رفته رفته هم شیرم کم شد هم بی جسمو جون،وقتی هم شیر میدادم سردرد بدی میگرفتم، منم راحت شیرخشک دادم رفت اولش عذاب وجدان داری اما بعدش درست میشی

منم دقیقا مشکل تورو دارم با مخالفت شدید شوهرم

عزیزم حق داری منم تو پسرم مثل شما بودم هرچی می‌خورد بالا می آورد و سیر نمیشد چون تو معده یه ثانیه هم نمی موندش رفلاکس شدید و کولیک میشد نمیزاشت یه ثانیه بلندش کنم دهنشو می‌کشید یه متر استفراغ می‌کرد وزنش بالا نمیرفت چندبار شیر خشکش رو عوض کردیم تا ببلاک بهش افتاد که برای ریفلاکس خوب بود خوردش

بستگی به بچه داره منم میخواستم نهایتا تا شش ماهگی هم شیر خشک بهش بدم هم سیر خودمو بعدشم کلا شیر خشک بدم بهش اما اصلا از همون اول نه شیر خشک گرفت نه پستونک همه شیر خشکای ممکنم امتحان کردم اما اصلا دوست نداره

چقدر حس بدی گرفتم و خاطره ها برام زنده شد

من تا شش ماهگی شیرمادر دادم البته کنارشم شیرخشک میدادم بعدش دیگه کلا خشک

فتانه من از موقع اومدم خونه بیشتر شیر خشک دادم روزی دو وعده شير خودم. میدادم تا 4 ماهگی دیگه تموم
خودشم فقط شیشه گرفت

خوبه که آدم با خودش رو راست باشه تکلیفش معلوم باشه

درکت میکنم نده هیچ عذاب وجدانی هم نداشته باش هرکاری ک حالتو خوب میکنه همون کارو کن

من نتونستم شیر خودم ب پسرم بدم آرزوم اینه اگ بچه دار شدم شیر خودم بهش بدم در کنارش کمکی شیر خشک چون عذابشو کشیدم انقد تیکه بهم انداختن سر شیر خشک ک آره بچه شیر خشکی همیشه مریضه و قوت نمیگیره یا میومدن خونمون میخابیدن بعد بچم برا شیر بیدار میشد چنااااان جیییییغ میزد تا درست کنم و بهش بدم غمرم تموم میشد دستام میلرزید اونام میگفتن اگ شیر خودتو میدادی سریع سینتو میدادی دهنش انقد گریه نمی‌کرد منو مقصر می‌دونستن پسرم ۷ ماهه نتونست مک بزنه ک ب شیشه عادت کرد .. و شیر منم خشک شد .. همیشه هرجام میرفتیم یک کیف بزرگ آب‌جوش شیر خشک و شیشه همراهم بود مسافرتم میرفتیم دغدغم شیرخشک بود ک پیدا بشه نشه از استرس میمردم تا ۴ ماهگی رفلاکس داشت ن بخاطر شیر من یا شیر خشک بخاطری ک دکترش گفت همه بچه ها اینطوری میشن بعدش کولیک افتضاحی داشت میگفتن بخاطر شیششه ۸ تا شیشه براش گرفتم تا بلاخره یکیش خوب در اومد ن اینک بد باشه مارک خوب بود ولی پسرم نمیگرفت همشم گرون الانم ک سهمیه کردن ۴ تا ولی ۲ تا میدن من دوست داشتم تا ۲ سالکی بخوره ولی کاری کردن الان دارم تدریجی میگیرم ازش . اینارو نگفتم دلتو خالی کنم گفتم سختی هاشم بدونی بعد خودت هر تصمیمی خاستی بگیری ..❤️

منم تصمیم شمارو دارم دوتا بچه شیر دادم اینم شیربه شیر شد ینی ۱۸ ماه بهش شیر دادم وضعیت دندونام داغونه میخوام شیر خشک بدم ولی از حرف و دخالت های اطرافیان میترسم همش عذاب وجدان میدن به آدم حالا به پسدم ۱۸ ماه شیرخودمو دادم همش میگن طفلی رو زود از شیر گرفتی

تصمیم اول و آخر با خودته
اینجا ماها فقط تجربه و پیشنهاد می‌دیم
منم متنفر بودم از حس شیر دادن
البته من از سه ماهگی کمکی دادم و از یک‌سالگی فقط شیر خشک
آغوز بدی سینت شیر جمع میشه تولید میشه خودت شیر بهش میدی....
یکی از دوستای گهواره م بچه اول شیر خودش ، دوم شیر خشک و الان بارداره و بخاطر دلایلی که تاپیک گذاشت قصد داره سومی شیر خودش بده...
گاهی شیر مادر مثل من و شما بچه رو سیر نمیکنه و هرچی میخوریم مقوی نمیشه
البته شیر مادر بزرگترین نعمتش موقع سرماخوردگی هست، ما دارو میخوریم به بچه هم میرسه....
من پیشنهاد میدم آغوز که دادی شیر خشک خارجی بخر تا سه ماه اول که حساس هم هست شیر خودت با خارجی طی روز بده
مطمین باش بخاطر دادن شیر خشک کمکی سینه خودت هم کمتر شیر جمع میشه و بچه هم خودش سینه شما پس میزنه
بعد سه ماه که حدود شش قوطی میشه شیر خشک ایرانی بخر و شیر خودت حذف کن و فقط شب ها موقع خواب خارجی بده
ماهی یک قوطی
بازم تصمیم گیرنده اول و آخر فقط شما هستی و هیچ کس روزای سخت شیر دهی درک نمیکنه

اصلا عذاب وجدان نداشته باش، منم اینقد اون اوایل احساسی تصمیم گرفتم یکی نیومد ب من بگه شیر خشکیش کن از پا میوفتی بخدا الان روزی نیس ب خودم فحش ندم ک چرا شیر خشک ندادم بهشریکسره چسبیده بهم شبا خواب نداره وزن نمیگیره حالم از خودم بهم میخوره

منم بچم خیلی اذیت شد بیمارستان بستری بودم چون شیرمادر میدم طفلی تو اون کثیفی میموند پیشم دارو میخوردم باز شیر خودمو میخورد انقد عذاب وجدان دارم سیر نمیشد

اصلا خودت رو ناراحت نکن منم سر بچه دومم اصلا شیر خودمو نمیدم

هیچ عذاب وجدانی نگیر‌.اخرشم مارو میندازن میرن دنبال زندگیشون

اصلا عذاب وجدان نداشته باش
بچه به مادر خوشحال بیشتر نیاز داره تا شیرخشک و ....

توم خودتو ناراحت نکن تنها نیستی.شیرخشک بده ب بچت .وقتی نتونی وقای بچه سیرنشه عذاب وجدان نداره

منم جات باشم همین تصمیم رو میگیرم اگ یه ردزی بخوام بچه بیارم بازم صددرصد همین انتخابمه که فقط شیر آغوز رو بدم بعد شیر خشک .واقعا جونمم گرفته شد .و بچمم با شیرم سبر نمیشد گشنه میخوابید

سلام
منم مثل تو فکر میکنم .دهن اطرافیان بخصوص خانواده شوهر انقد چرت بود هربار سر شیر دادن ب بچه باید ی حرفی میشنیدم .از اخرم گفتن مادری ک شیرخودشو ب بچه نده مادرنیس این حرف پدرشوهرم شد ب من
در حالیکه توچیزایکه ب اونا ربط نداره دخالت میکنن.شب نخوابی درد زایمانو هزارچیز دیگرو ندیدن شیرخودمو چون دلایل خاص خودمم داشتم ندادم شدم کافروبی دین
سربچه دومم هربار ک منو میبینن میگن شیرخودتو ندی ما میدونیمو تو.
بچه اولم سینه هامو نمیگرف خیلی تلاش کردم تاوقتیکه خیلی گرسنگی بهش فشار میاوردمیخورد.هم خودم اذیت بودم هم بچه.تصمیم گرفتم شیرخودمو بکنم تو شیشه شیر بدم بهش.ولی خب شیرکافی نداشتم درکنارش باید ی کمکیم میدادم ک سیرشه.شیرخشکم شروعکردم هم شیرمنومیخورد هم شیرخشک.شیرافزاخوردم رازیانه ک شیرم زیادشه ولی دعوااختلاف و حرف اطرافیان باعث شد شیرخودم خشک شه بعد یک ماه.دیگه مجبورشدم شیرخشک بدم

منم هامین شیرخشکی بود راضی بودم میدونم بدنم با بچه کوچیک کشش نداره شیر بدم شیر خشک میدم

من آرزومه شیرم زیاد بشه و همه اون محدودیتا رو تحمل کنم
البته من بچه اولمه شما شرایطتت فرق میکنه

عزیزم تو مادر اون بچه ای و از همه بهتر میدونی چی براش بهتره هر کاری ک میدونه صلاحه انجام بده

هم شیر خودتو بده هم شیر خشک بیشتر شیر خشک بده راحت تری برا خاصیتش شیر خودتو یکی دوبار در روز بده تا یکسالگی به بعد یا غذا خور ک شد از شیر خودت بگیر

بهترین کار میکنی

عزیزم اینکه عذاب وجدان نداره.
الان تا یکی دوماه اول شیر بخوره خوبه.اگه هم ندادی هم خودتو‌ناراحت نکن مادری کردن ک همش ب این نیست ک کل وقت روزتو بگذرونی ب شیردادن.
الان مشغله ها زیاد شده رسیدگی ب دوتا س تا بچه سخت شده کار خونه و بیرونم هست.
با خیال راحت شیر خشک بده
حداقل برا بچه هم بهتره حداقل یکم ویتامین بگیره.

منم تصمیم داره تا سه چهارماهگی شیر بدم

سوال های مرتبط

مامان هانا خانومی 🥰 مامان هانا خانومی 🥰 ۱ ماهگی
دوست دارم اینقدر گریه کنم تا هلاک بشم برا بچه اولم زایمانم اصلا خوب نبود هم درد طبیعی کشیدم هم سزارین از لحاظ روحی داغون شدم براهمین نتونستم خودم شیر بدم به بچه م شیرخشکی شد برا این زایمانمم سینه هام پر شیره ولی بچه م سینه م رو نمیگیره چون هم خیلی درشتن و نوکشون داخله و پهنن خودم بابت این موضوع داغونم از همه طرفم تحت فشارم هرکی به من زنگ میزنه میگه خوب اینو که دیگه شیر خودت رو بهش میدی شوهرمم رفته یه شیشه شیر با شیر خشک گرفته با من دعوا میکنه که تو به خاطر حرف بقیه گرسنگی میدی به بچه م دیروز از صبح تا شب مامانم پیشم بود نمیدونستم چه طوری شیرخشک بدم به بچه م که سرکوفت نشنوم هنوز مستقیم با سرشیشه بهش شیر ندادم با قطره چکون بهش شیر خشک میدم با شیر خودمم با دست میدوشم با قاشق بهش میدم میگم ناامید نشم شاید فکش قوی تر شد سینه م رو گرفت شوهرم که اصلا همکاری نمیکنه باهام میگه حتا کلاس ها شیر دهی هم نمیبرمت تا شیر خشک هست نیازی نیست خودت با بچه رو عذاب بدی یعنی مهمونی میخواد برام بیاد لرز میگیرم که چه طوری میخوام جلوش شیر خشک بدم به بچه م بدون اینکه سرکوفت بشنوم کاشکی یاد بگیریم داخل زندگی همدیگه دخالت نکنیم چون هیچکس دلسوز تر از پدر و مادر برا پاره تنشون نیست 😢