شما باشین همسایه پایینی هی بیاد بالا بگه صدا پای بچتون میاد
به این فکر میکنین که اصلا برین ی خونه دیگ
از ی طرفم نمیشه چون تازه گرفتیم اینجارو
ایقد فکرم درگیره خوابم نمیبرهههه😭

گلم به ساعت دقت کنید
مثلا سر ظهر
۱۱ شب به بعد
۷ صبح
واقعا تایم استراحت
اگه ساعت ۱۱ ظهر اومد بگو چکارش کنم ببندمش
ولی باید حق هم بدین خب اونام آدمن ارامش میخوان تو خونشون
من حتی این تایمایی که گفتم جارو هم نمیکشم
اروم راه میرم
به بچمم میگم ندو پایین همسایه خوابه

بگو همینه ک هست چهار دیواری اختیاری
بعدشم بافت خونه های الان اینجوریه دیگ هرجا بری همینه
بگو نمیتونم بچمو بزنم ک

تا جایی که میشد رعایت میکردم چون مثلا تایم خواب دخترم یا استراحت خودمون اگ همسایه ها سرصدا کنن واقعا اعصابم بهم میریزه

همسایه پایینی ما ساعت ۸ ونیم شب میخوابن
شوهرش هم ساعت ۵ میاد خونه و خب قطعا میخواد استراحت کنه
من سعی میکنم عصرا بریم بیرون یا اگر خونه‌ایم پرواز خیلی بدو بدو نکنه
ولی خب بازم بعضی وقتا غیرمستقیم چیزی میگه همسایه

همسایه پایینی منم اذیته، خودش میگه بچه ست دیگه منم تذکر میدم تایم استراحت سعی میکنم سرگرم کنم، ولی راه رفتنش هم با بدو بدو، خودمم ناراحتم ولی چیکار کنم.
این طفلیا نیاز به حیاط دارن

خب یکم همسایه رو هم درک کنیم نیاز به خواب دارن بعضی ها رو سر صدا حساسن جدی من همسایه پاینم مهمون داشت سرمو رو بالشت رو زمین میزاشتم صداشون میومد بعد سه ساعت خوابیدم صدای بهم کوبیدن در اومد من تا صبح بیدار بودم منم بچه کوچیک دارم الان خونم طبقه پاینه اما در کل مقصر کسیه که سر صدا میکنید

دقیقا همایسه ما همین چند دفعه فقط با شوهرم دعوا کرد مامور آورده چند باری جلو صاحب خونه بامن دعوا کرده بگو بچه س چیکارکنم تازه به میگه من چرا در دستشویی تون می بندید چرا چراغ آشپزخونه تون روشن چرا حرف میزنی چرا شما زن شوهر دعوا می کنی حال ما دعوا نمیکنم تازه حرف درست کرده بود اینا به هم فحش میدن بنظرم من اومده دم در جواب نداده

من اگه تایم استراحت باشه سعی میکنم بچه رو اروم کنم
مگه این که بچم مریض باشه دیگه در توانم نیس
سعی میکنم بچممو ب وقت بخوابونم و..

دیگه نمیشه بچه رو بست که .قرص اعثاب بگو بخور .پیرن حتما

قرص اعصاب بخور

متاسفانه دوست من هم همین مشکل و داره و داره حال جا میشه دوسال جنگید رپانش بهم ریخت دیگ میخواد خونش و بفرپشه بره فعلا مستأجری چون زندگی و از خودش و بچه هایش سلب کرده دیگ میگ از ترس طبقه پایین ما ساعت 10میربم رو تخت بخوابیم ک سرو صدا نشه...

حرفای من رو مامان ابرک زد سپاس