۹ پاسخ

یکم چای نباط کم رنگ یا شربت شیره بهش بده جون بگیره نترس

منم امشب قرمه سبزی داشتیم و بهش دادم خورد ولی از لوبیا و گوشت بهش ندادم چون نمیتونه گوشت رو بجوئه رودل میکنه
با اینکه هنوزم میخواست بخوره اما من دیگه بهش ندادم
مامانا وقتی میبینن بچه با اشتها غذا میخوره خوششون میاد و هی میچپونن حلقش اما تا یه سنی باید حجم کم داد که سنگینی نکنه رو دلش

قرمه سبزی کلا سنگینه برای آدم بزرگ چه برسه به بچه من نمی دم به بچه ها

غذای سفره مثلا یکم‌ گوشت بده با پلو له کن...یا داخل مرغ مثلا با یکم پلو...خوروش سنگین یهویی

احتمالا هم نفخشو نگرفته بوده هم زیاد بهش دادی
ان شاالله بهترمیشه

اخه چه کاری بود گلم حیف نبود تا الان غذای سفره ندادی اونم با بدترین غذا قرمه‌سبزی دادی عزیزم هرگز غذای سفره یا همچین غذاهای سنگینی شروع نکن گلم آرام آرام مقدار خیلی کم بیشتر برنج نرم با مثلا اگر خورشت بود روی خورشت روغنش بزن کنار یه قاشق کوچیک با برنجش نرم کن بده اول طعم غذارو بچشه عزیزدلم

من گاها غذای سفره میدم چیزی نشده
بچه رو بردی درمانگاه؟

از لوبیا و گوشت دادی ؟
اگه اینجوری دادی رودل کرده سنگین شده خب از سبزی و آبش قاطی برنج میکردی میدادی یکم

عزیزم بهترباشه انشالله

سوال های مرتبط

مامان سبحان مامان سبحان ۱۴ ماهگی
دیشب خدا بهم رحم کرد🥲 دیروز بچم رو بردم بیرون اومدیم خونه بچم آروم بود یهو بچم خوابید تو خواب همش گریه میکرد همش با خودم میگفتم برم اسفند دود کنم برای بچم چیزیش نشه وقتی از خواب بیدارش شد همش گریه می‌کرد گریه بند نمیشد خواهر شوهرم اومد سرگرمش کرد آروم شد خواهر شوهر هم بهم گفت براش اسفند دود کن گفتم بهش غذا میدم بعد به بچم غذا دادم سپردمش دست باباش رفتم براش زغال بزارم تا اومد انگار یه چیزی خورده بود تو گلوش گیر کرده بود چ‌وضعی بود😑شوهرم که فکر میکرد نون خورده تو گلوش گیر کرده بهم میگفت بهش آب بده تا بره پایین 🤦🏻‍♀️ولی من اینکارو نکردم پشتش زدم تا یه یکم بالا اومدیکم خون هم اومد بردم بیرون زدم پیشتش تمام غذایی که خورد بود رو بالا آورد با کمی خون دیدم یه تکه پوست تخمه هم بیرون اومد😑😑گلوش رو بریده بود تا اومد بیرون 🥲🤦🏻‍♀️ از یه طرف هم مادرشوهر تا دید اومد شروع کرد به فوش دادن من عصبی بود 😅😐همش اسم‌مردن میورد 😑😒 بچت میمورد بچت فلان میشد
مامان 🌙اِئل آی🌙 مامان 🌙اِئل آی🌙 ۱۰ ماهگی
سلام مامانا.. من تا الان به دخترم شیر خودمو دادم بماند که چقدر ار همون اول اذیتم کرد شبای اول زایمان حالم بد بود و دخترمم سیمه مو نمیگرفت شبا تا صبح گریع میکرد ب اونم که خورد اصلا درست حسابی نمی‌خورد اصلا به دلم نمینشست خوردنش و شیشه هم نمیگرفت از اول که شیر خشک رو هم امتحان کنم از سه ماهگی رفلاکس پنهان گرفت دارو دادم بهش تا همین یک ماه پیش که دیگه قطع کردم و برای امتحان شیرخشک گرفتم که دیدم میخوره.. حالا الان نه رفلاکس داره نه با شیشه مشکلی داره موندم چ کنم شیذ خودمو بازم با اصرار بدم یا نه چون اصلا درست حسابی نمیخوره هیلی اذیتم کرده سر شیر خوردنش.. جوری که همش تو دهنش بود از اول و میک میزد منم نمیدونستم وقتی گریع میکنه ب خاطر گشنگیه یا چیز دیگه چون اصلا نمیدونستم درست حسابی خورده یا نه..چقدر درد سینه تحمل کردم چ شبایی که نمیخورد و سینه ام رگ میکرد..واقعا شیردهی افتصاحی داشتم تا به الان.. هرچند اگه درست قورت قورت میخورد خستگی از تنم در میرفت ولی از اول مشکل داشت ب شیرم ب نظرتون شیرم بهش نمیسازع؟؟ چون اصلا وزن درست حسابی هم نگرفت از اولش😭