پدر شوهرم میگه النا بزرگ بشه میاد از مادر بزرگش مراقبت می‌کنه 😐نوه ی بزرگش ۱۶سالشه
شیطونه میگه بگو نوه ی بزرگت که ۱۶سالشه مادر بزرگش وقتی مادرش افسردگی زایمان داشت تا ۲سال سمت بچه نرفت
مادر بزرگش بچه رو بزرگ کرد هر هفته خرید تل سرو گیرو کش مو بابای خسیسش بهش پول نمی‌داد و مادر بزرگش براش همه چی می‌خرید
اون دختر بیاد مراقب مادر بزرگش باشه
چرا دختر ۸ماهه من جلو چشمتونه

شاید تااون موقع اون بنده خدا از دنیا رفت ، حرص چی میخوری
روزش اگر گفتن النا بیاد یه برنامه ای میریزی، کلاس داره درس داره امتحان داره
از الان چی خودت رو ناراحت میکنی
هروقت گفتن بگو ان شاءالله سلامت باشن به کمک هیچ کس احتیاج نداشته باشن

بابا تا اون موقعه مادربزرگش به رحمت خدا میره ول کن
توام بگو ایشاللع با اون یکی نوه تون نوبتی وقت میزارن میان
بعدش هم بچه هاش مردن مگه نوه ها مراقبت کنن

حالا عزیزم بذار النا کوچولو بزرگ بشه ببینیم چی میشه اصلا شاید بنده خدا تا اون موقع نبود دور از جون😅

چقدحساسی تااون موقع یا عمر

تازه بعد اون یه نوه ۱۲ساله هم دارن و یک ۵ساله چرا اونا رو نمیگه اونا زودتر میتونن مراقبت کنن