من شکم اول ۱۳ هفته ت وان تی سرویکسم ۳۰ بود دکترم گفت بیا سرکلاژت کنم ترسیدم قبول نکردم تجربهشو نداشتم وحشت کردم بهم نامه داد رفتم پیش ی دکتر دیگه سونو واژینالو اینا ۱۷ هفته سرویکسم شد ۲۴ سرکلاژ شدم
تا اخرسر خونه مامانم بودم
استراحت مطلق نبودم ولی خب پله های خونه خودم نبود آشپزی و ظرف شستن لباس شستن اینام نداشتم
۳۸ هفته درد هم نداشتم دکترم به خاطر دیابت بستریم کرد با سرم فشار واینا و زایمان سخت کلی بخیه خوردم چقد من اذیت شدم واسه اون بخیه ها که رو نواربهداشتی میچسبید
ولی سر دومی همون ۱۳ هفته که ۳۰ بود سرکلاژ کردم
هم خونه خودم بودم هفته ای یبار پله ها رو میرفتم میومدم هم بچه کوچیک داشتم دسشویی میبردم آشپزی میکردم فقط ظرفام شوهرم کمک میکرد لباسا رو برام پهن میکرد
دردام هم واقعا خیلی کمتر از شکم اول بود
۳۶ هفته که آمپولامو قطع کردم ماه رمضون بود هرشب پله ها رو میرفتم مسجدم یکم پیاده روی داشت یوقتا بعدشم ی دور تو پارک میزدیم
۳۸ هفته دردم خود به خود شروع شد و مث اولی بخیه هاااا نخوردم
سابقه زایمان زودرس داری؟
ببین من خودم نمونه خوبش بودم ،من دوتاشونو سرکلاژ شدم و هفته ای یکی آمپول استراحتم فقط دسشویی فرنگی و صندلی نماز بود، ۳۸ هفته طبیعی زایمان کردم مشکلی هم نداشتم
یکی از دوستام نمونه ی سختش بود، شکم اول نمیدونست سرکلاژ نکرده بود بچش از بین رفت، دومی سرکلاژ بود و ۱۹ هفته کیسه آبش پاره شد طفلی اونم از بین رفت، شکم سوم سرکلاژ بود و تمام طول بارداریش تو تخت بود فقط برا دسشویی پامیشد آمپولاشو تو خونه بهش میزدن اخرم ۳۵ هفته فک کنم بود بردنش سزارین
یکی دیگه نمونه دوستام بود استراحتش بیشتر از من بود کمتر از اون یکی اونم ماه ۸ رفت برا سزارین
الان سرکلاژی؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.