۶ پاسخ

نزنش خیلی کوچیکه ولی داد بزن خالی بشی گوشی هم اون برنامه ها ک دوست داره یک هفته پاک کن

خسته نباشید عزیزم ناراحت نباش گاهی اوقات این اتفاق ها میوفته بچه ان دیگه سخت نگیر

کله پلو چیع

کوچیکه چندوقتشه؟ بزرگه بیشتر باید درکش کنی تواین سن ک همه توجهات پدرمادر مال خودش باید باشه با یکی دیگه داره تقسیم میکنه میزنیش هم بدتر لجبازی میکنه باهات

ای بابا 🥺🥺🥺

جارو برقی هم خراب شده کشته شدم تا جارو زدم خونه رو خیلی خستم خیلی

سوال های مرتبط

مامان جوجه ها مامان جوجه ها ۲ سالگی
نمیدونم مادرم چرا انقدر بده .پنج شنبه ای اومد خونمون اونم ملاقاتی ی نفر توی بیمارستان بعد هم بچمو به زور سوار ماشین کردن ببرن گفتم منم میام بدون بچم‌نمیتونم لعد رفتم اونجا عاپت دارن با همسایه ها سر کوچه میشینن بعد دختر همسایه تعریف میکرد بچم از موقعی دنیا اومده تمام خرجمو مادرم داده لعد مادر منم گفت منم تمام شیرخشک و پوشک رادمهر رو دادم لعد من گفتم کجا دادی مادر رادمهر از یک سالو سه ماه به شیرخشک افتاد حامله شدم بعدش هم ماهی یا دوماهی ی بار دو روز یا سه روز میومدم خونت میموندم اگه شیرخشک بچم تموم میشد شاید بابا میرفت میگرفت پوشک هم از این ده تایی ها بعد همه خندیدن انگار من دارم دروغ میگم و مادرم راست بعد هم گفت حالا ولش کن این خانم منت ممنون خوبی نیست .بعد هم گفت لباسای بچه هارو من گرفتم فقط امسال تابستونی دودست برای رادمهر گرفت دودست هم برای کوچیکه من از عید تا الان بیست دست لباس براشون گرفتم بعد اونجا اینجوری تعریف میکرد . بعد ی جوری جلو‌همسایه ها تعریف میکرد که فلان چیزو من دادم فلان بابای من شرکت کار میکنه بعد بهشون شیر و کیک و شوینده که مبدن اونم شاید سالی دوبتر برای بچه های من بیاره .میگفت جور شوینده خونه منو کشیده یعنی سرک درد گرفت ی شب ی روز بودم عصر همسرم اومد دنبالمون تازه شیر و‌کیک برای بچم آورد منم دوتا پاکت گوشت چرخ کرده گذاشتم روشون گفتم ببر برای برادرم درست کن اخه اون خیلی دوست داره شب هم رفتم اونجا همین غذاهای خودم داده بودم کباب تابه ای کرد فرداش هم ماکارانی گذاشت عصر هم اومدم خونه.نمیدونم ی آدم چقدر میتونه دروغ بگه
مامان گیلاس 🍒🍒🍒 مامان گیلاس 🍒🍒🍒 ۳ سالگی