۱۴ پاسخ

حالا از روزی که پسرمو از شیر گرفتم همش آویزون باباشه اصلا سمت من نمیاد

راستی بچه های شما کامل حرف میزنن پسر من خیلی کم حرفه

دلم خیلی شکسته

نمیدونم ولی خیلی نگران باباش بهم میگه هواست چرا بهش نیست من داشتم ظرف میسشتم

آره نوک یک نوک کوچیکه چرا باد کرده

تکون میتونی بده فقط میگه آب بریز روش می‌ره آب میاره می‌ریزه روش

سلام پسر تو اتاقش بود یک هو جیع شدید گریه اومد سمتم بعد شیر دادم خوابید یکهو بیدار شد دیدم دستش باد کرده چکارم چیزی کنده آیا

تصویر

باید تنها باشن پسرمنم اینجور بود ازوقتی همسرم یکم براش وقت میزاره ب حدی وابستش شده ک دیگ بغل اون میخوابه کنارمن نمبخوابه

دختر منم همین بود یخورده بهتر شده
شوهر منم بدش میومد یا میگفت دنیا ب عکسش شده چطور میگن دخترا بابایین اینکه برعکسه
دوباری مشکل و بیماری برام پیش اومد من نبودم خوب شد...یچندبارم دختر وپدری رفتن بیرون و خرید و پارک

پسر منم سمت باباش نمیرە میگە نباید اونم سمتش بیاد.ولی تقصیر باباشه هروقت پسرم دوس دارە باهاش بازی کنە بی محلش میکنە پسرمم یە جورایی انگار تلافی میکنە.شوهرم همش یا گوشی دستشە یا فوتبال میبینە از تلویزیون اصلا واسە پسرم وقت نمیزارە پسرمم دورشدە ازش.یه مدت تلاش کردم ولی دیگە وتی خودش وقت نمیزاره من چیکارکنم

دخترمنم اویزونه منه
باباش میگیره بوسش میکنه جیغ میزنه ولی با من میخنده

وقتی پدرش از سر کار میاد متوجه اومدنش شدی خودت با ذوق بگو بابا اومد و بدو سمت در تا درو باز کنی چندبار تکرار کنی سری بعد دخترت جلوتراز تو میره وقتی پدرش میره بیرون بده ببرتش دورش بده پارک ببره تنها وقت بگذرونن غذاشو بده باباش بده کم کم عادت میکنه خودتو کم رنگ تر کن تو کارهاش به پدرش بگو موقع بازی کردن بشینه کنارش عین بچه ها باهاش بازی کنه بخندونتش

با باباش بفرست پارک خودت اول باباشو ببوس بعد بگو حالا تو یا بغل. بچه به مادر نگاه می‌کنه باباشو توی ذهنش بالا ببر

دوبار باباش تنها ببرتش پارک یا شهربازی دیگه از باباش جدا نمیشه

سوال های مرتبط