چقد سخت میگیری
بچه ها تو این سن میرن مهد کودک چند ساعتی از خانواده جدا هستن
مطمئن باش اونا هم برای اینکه جذبش کنن بهش کلی محبت میکنن و بهش بد نمیگذره
برو استراحت کن به خودت برس کارای عقب افتاده ات رو انجام بده
باید قبول کنی ب مرحله پذیرش برسی ک حقیقت همینه اینجوری راحت تر کنار میای آرامش هم داری
من با بد بودن خوب بودن آدم ها کاری ندارم باز نوه اون خانواده هستش قانون این مملکت ما میگه حق دیدن رو دارن. پس این روند حالا حالاها ادامه داره سعی کن از خودت تو این رفت آمد جلوه خاطره خوبی تو ذهن پسرت بذاری نذار فک کنه ک دوس نداری و مانع هستی....آدم از فردای خودش خبری نداره این پسر فردا بزرگ میشه دیگ حق انتخاب با خودشه پس بذار همیشه جای رو انتخاب کنه ک آرامش هست شادی هست مهربونی هس بخشندگی هس ک انتخابش مادرش باشه
بچه های این نسل میرن دنبال مهربونی
خدا به دلت صبر بده
عزیزم درسته توهم مادری، حق داری، ولی اونا هم نوشون هست، اوناهم حق یک روز رو دارن، به خودت سخت نگیر، ذکر بگو شیطان رو لعنت کن تا قلبت آروم بگیره، به بدی هاشون فکر نکن
سلام عزیزم. متاسفم برای احساسی که تجربه میکنی. اول از همه با تجویز روانپزشک مدتی دارو مصرف کن. بعد هم با خودت صحبت کن. اونا بخشی از خانواده پسرت هستن. اینم بگم این داستان واسه اول جداییه. یه سال که بگذره خیلی کمرنگ میشه
تو تاپیکت فهمیدم شوهرت فوت کرده خدابیامرزه ولی مگه شما با خانوادش مشکل داشتین که خودتم نمیری خب هنوزم عروسشون هستی پسرشون فوت کرده شما وپسرت که هستین چرا شما نمیری چندساعتی که هم اونا بچه رو ببینن هم پیش خودت باشه
عزیزم شرایط سختیه بهت حق میدم ولی اینجور خودتو اذیت نکن دوراز جون همین تپش قلب ها رو قلبت وبدنت اثر میزاره مریض میشی .وقتی میره دعای پشت سرش بخوان که بسلامتی برگرده وخدا بهت آرامش بده .
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.