خیلی افسرده شدم
حوصله هیچی رو ندارم اعصابم ب هیچی نمیکشه
حس میکنم مادر بدی برای پسرم هستم بلد نیستم باهاش چجوری وقت بگذرونم بازی کنم باهاش
طفلی بچم همش خودش بازی میکنه از خودم بدم میاد
افسرده شدم اعصابم نمیکشه ب هیچی
ن اعصابم میکشه ن بلدم باهاش بازی کنم
از خودم بدم میاد
فقط کارای اجباری رو انجام میدم ظرف میشورم
غذا میپزم میشنم ی گوشه با گوشی بازی می‌کنم پسرمم اونور واس خودش بازی میکنه
عذاب وجدان خفه میکنه منو میمرم از این درد
ولی بخدا دست خودم نیست نهایت ۲۰ دیقه باهاش بازی کنم
بیچاره بچم که مادر بی لیاقتی مث من قسمتش شده
از خودم بدم میاد ن ب شوهرم میرسم ن چیزی
افسرده شدم دست خودم نیس
از شوهرمم خجالت میکشم
اونم دیگه صبرش تموم شده همش باهام درگیره همش آرزوی مرگ می‌نم ب خودم
امروزززز انقد بی حوصله م ک برا پسرم نهار نزاشتم 😭😭😭
گفتم بهش سرلاک میدم بچم گشنه مونده
لعنت خدا ب مادری مث من
هیشکی منو درک نمیکنه ب هرکی جرف دلمو میگم
میگن ناشکری نکن
هیشکی درک نمیکنه منو هیشکیییی

۷ پاسخ

افسردگی بعد زایمان گرفتی وگرنه همه اینایی که گفتی طبیعی هست همه همینطورن

۰عزیزم دقیقا منم توی این حالت هستم ،حس میکنم زندگیم بیهوده س وقت برای خودم ندارم ،از صب هزارتا مسیولیت ریز و درشت گردنمه ،ازصب تاشب تو خونه و تو اشپزخونه م ولی خب میگذره این روزا ،همه مادرا باید این دوره رو طی کنن امیدوارم روزای خوب برسه بالاخره بچه داری یکی از سخت ترین کارای دنیاس مخصوصا دست تنها

همه همینیم خودتو سرزنش نکن

عزیزم چرا این حرفها رو میزنی همه مامانا خوبن اگ مامان بدی بودی ک اینقد عذاب وجدان نمیگرفتی مگ مامانا حق ندارن خسته بشن استراحت کنن خدا رو شکر بچت بغلی نیست واسه اینکه حال دوتاتون خوب باشه بزنید بیرون برو خونه مامانت ،خونه مادر شوهرت اینطوری ب دوتاتون خوش میگذره ایشالله بچت بزرگ میشه همه این سختیها فراموش میشه شیرینی بچت هم میبینی

افسردگی بعد از زایمان داری سریع درمان کن وگرنه پدره خودتو و بچه درمیاد اصلا و ابدا سهل انگاری نکن خودش خوب نمیشه حتما باید درمان کنی از هزینه نترس واقعا لازمه مثله دندون درده به مرور خوب نمیشه بدتر میشه

اخی عزیزم یه تراپیست حتما برو کمکت میکنه

عزیزم اکثرا همینیم مگر کسی که یه کمکی داشته باشه وگرنه فقط میرسیم به کارای خونه

سوال های مرتبط